روایت هوشنگ کامکار از عشق و زندگی
او در نوشتاری اینستاگرامی، حال و روز خود را در دوره درمان و امروز شرح داده و نوشته است: «به خورشید سلامی دوباره خواهم داد. در این روزهای سخت و ملتهب که شوق زیستن و ماندن هر روز کمرنگتر میشود، در بستر بیماری افتادم و ناگهان قلبم را به زیر تیغ بردند، احساس میکنم، تلخی و سنگینی سالهای گذشته و اضطرابی که داشتم دلم را عمیق به تنگ آورد و بیمارم کرد. آنچه گذشت و میگذرد آسان نبود و نیست اما چند چیز، شوق ماندن و زیستن را در من در سختترین دقایق پررنگ میکرد. اولین آنها فروغ فرخزاد بود، من فکر میکنم که من ماندم و دوام آوردم زیرا که، از عمق قلبم میخواستم انتشار تازهترین اثرم روی اشعار فروغ فرخزاد را که به دلیل کرونا انتشارش به تعویق افتاد ببینم. عشق به فروغ و عاشقانههای او در اوج لحظههای بیماری چون باران نور در ظلمت قلبم میخزید و گویا فروغ، همان مهربانی بود که به خانهام با چراغ و یک دریچه میآمد تا من به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم. بعد از فروغ، بودنم را مدیون پزشکان و پرستارانم هستم. پزشکان و پرستارانی که مانند همه آنانی که در دو سال سخت گذشته برای سلامت کشور جانفشانی کردند، در نهایت دقت، حوصله، آرامش و عشق کاری کردند که من، که چون طفلی هراسان بودم، به چراغ و آب و آیینه پیوستم و نترسیدم.» او همچنین در پایان این متن نوشته است: «و در نهایت عشق... من ماندم و دوام آوردم چون عاشقم. عاشق طبیعت، عاشق ایران، عاشق موسیقی، عاشق شعر، عاشق شهرزاد، عاشق رنگ، عاشق خواهر و برادرانم که افسانه عشقشان، هزار شاهنامه است، عاشق زیستن و خلق کردن. امروز که سعادت دارم بار دیگر به خورشید سلام کنم، مهر و محبت همه آنانی که در این روزها، دست دختر و همسرم را با عشق و دوستی فشردند و تنهایشان نگذاشتند، از عمق قلبم ارج مینهم.»