ناصر چشمآذر سمفونی مرگ را نواخت
هجرت خالـق نتهای مانـدگار
شهریور ماه سال گذشته قلب موزیسین خاطرهساز ایران هنگام اجرای زنده آهنگ نوستالژیک «باران عشق» در تالار وحدت گرفت و او مجبور شد صحنه را ترک کند.آن روز هیچکس نمیدانست ناصر چشمآذر آخرین نتهایش را در یک کنسرت مینوازد و قرار است حدود ۸ ماه دیگر برای همیشه با زندگی خداحافظی کند. صبح دیروز اما این اتفاق افتاد و مرگ خالق نتهای بی تکرار را برای همیشه در آغوش گرفت و به سالها حضور تاثیرگذارش در موسیقی پایان داد. انگار او در دوسال گذشته حضور مرگ را خیلی نزدیک احساس کرده بود و به همین خاطر بود که پس از سکوتی ۳۰ ساله ناگهان تصمیم گرفت به صحنه بازگردد و آثار نوستالژیکش را رودررو برای مردم اجرا کند. قبل از بازگشت در مصاحبهای با یکی از خبرگزاریها گفته بود من کلا از زندگی سیرم. خستهام. از سوال و جواب خستهام. دلم میخواهد که فقط مهلتی ایجاد شود که بنشینم و ساز بزنم، آهنگ بسازم و ضبط کنم و بگذارم گوش کنید. بعد بروم جایی که دستتان به من نرسد که بپرسید «چطور شد که اینها را زدید؟» این بدترین سوالی است که میشود پرسید. همین اتفاق هم افتاد. او بعد از سی سال سکوت ۱۹ مهرماه سال ۱۳۹۴ در تالار وحدت به صحنه بازگشت و کنسرت «باران» عشق را اجرا کرد. عنوان این کنسرت از آلبوم مشهور او انتخاب شده بود و تکرار همین عنوان در شبکههای مجازی میتوانست علاقهمندان بسیاری را ترغیب کند تا پای اجرای او بنشینند. شب دیدار فرا رسید و ناصر چشمآذر با جسمی خسته روی صحنه آمد و با لبخند از طرفدارانش پذیرایی کرد و پا به پای آنها اشکی هم در گوشه چشمهایش نشست. او در آن شب رویایی بخشهایی از موسیقی فیلمهایش را اجرا کرد و خاطرهها پشت سر هم تکرار میشدند. از موسیقی فیلم «هامون» ساخته داریوش مهرجویی گرفته تا «خواهران غریب» و «قصههای مجید» کیومرث پوراحمد.
آن شب یکی از تماشاچیها از وسط جمعیت بلند شد و با صدای بلند از چشمآذر درخواست کرد تا یکبار دیگر «خواهران غریب» را اجرا کند. او مکثی کرد و از گروهش درخواست کرد تا با مردم تنهایش بگذارند. بعد پشت پیانو ایستاد و آهنگ آن فیلم دوست داشتنی را نواخت و به جای خسرو شکیبایی آرام آرام زمزمه کرد: «مادر من مادر من تو یاری و یاور من» انگار سالن میخواست منفجر شود. بعد از آن برای آخرین بار در شهریور ماه سال گذشته در تالار وحدت روی صحنه رفت و در وسط کنسرت اتفاق عجیبی افتاد. آن روز هیچکس نمیدانست تالار وحدت دیگر هرگز او را روی صحنه نخواهد دید. هیچکس نمیدانست ناصر چشمآذر آخرین اجرای زندهاش را در تاریخ موسیقی این سرزمین ثبت میکند. وقتی در حال نواختن آکاردئون بود احساس کرد توان ادامه اجرا را ندارد و خیلی سخت آن قطعه را به پایان رساند و از حال رفت.۲۰ دقیقهای طول کشید تا حال جسمیاش کمی بهتر شود و نزدیکانش از او خواستند استراحت را ادامه بدهد؛ اما قبول نکرد و گفت این آدمها به احترام من در این سالن جمع شدهاند و دلم نمیآید تنهایشان بگذارم. او با تشویق مردم به صحنه بازگشت و گفت مرا باید ببخشید. من قرصهایم را باید میخوردم و نخورده بودم و الان با محبتهای شما روی صحنه هستم. حالا که قرصهایم را خوردم و زبانم باز شده از دوستانم تشکر میکنم که برای این کنسرت خیلی زحمت کشیدند. از همه بچههای ارکستر ایستگاه هم ممنونم که تنهایشان گذاشتم. اگر زبانم دوباره گرفت به قول کیارستمی: زندگی و دیگر هیچ...
آن شب اشکان خطیبی خواننده مهمان برنامه بود و در بخش دوم روی صحنه آمد و گفت: من با تک تک ملودیها و آثار استاد چشمآذر خاطره دارم و و تک تک این نتها با همه سلولهای من منگنه شدهاند. وقتی در بخش قبلی حال ایشان بد شد تمام بدن من رعشه گرفت. پنج ثانیه چشمهایمان را ببندیم و دعا کنیم سایه ایشان برای همیشه روی سر موسیقی ایران باشد. صبح دیروز اما ثانیههای پایانی زندگی موزیسین خاطرهساز فرا رسید و او مردم را با نتهای ماندگارش تنها گذاشت.
مرور یک زندگی
ناصر چشمآذر متولد سال 1329 در اردبیل بود و در کودکی ساز آکاردئون را برگزید و همراه آن تئوری موسیقی را نیز فراگرفت. او تا 16 سالگی در اداره کل هنرهای زیبای کشور از طریقموسیقیهای فولکلوریک- ارمنی- آشوری و ایرانی به فعالیت پرداخت و در 17 سالگی به عراق رفت و کنسرتی را برای سفارت ایران در عراق رهبری کرد و دورههای موسیقی جاز را در سن ۲۰ سالگی در آمریکا گذراند. پدر چشمآذر که دیپلمه هنرستان موسیقی بادکوبه بود نقش زیادی در پرورش یکی از آهنگسازان برجسته ایران داشت. پدرش کمانچه، پیانو، تار، آکاردئون و دف میزد و در صنعت سازسازی هم فعال بود و کمانچه، دف و تار میساخت.
او در سال ۶۳ به ایران بازگشت و پیشگام ورود و رواج سازهای الکترونیکی در کشور شد. چشمآذر پس از بازگشتش به ایران حوزه فعالیتهایش را به ساخت موسیقی فیلم متمرکز کرد و آثارماندگاری برای فیلمهای سینمایی آفرید. تاراج، هامون، قصههای مجید، میخواهم زنده بمانم، سارای، دختران انتظار، قارچ سمی، خواهران غریب و... از جمله فیلمهایی هستند که چشمآذر در دهههای ۶۰ و ۷۰ موسیقی آنها را ساخت و دوبار هم جایزه بهترین موسیقی متن را از جشنواره فیلم فجر در آن سالها گرفت. او در اوایل دهه ۷۰ یکی از مهمترین آثار زندگیاش یعنی «باران عشق» را ساخت. اثری که تقریبا برای همه ایرانیان آشناست. این آلبوم با تم ملایم و رمانتیک در ۸ قطعه تنظیم شده و ساختار آن پیوسته است. آلبومی که شاید موفقترین اثر این آهنگساز باشد.
یاسین نمکچیان
ارسال نظر