اظهارات منیژه حکمت درباره وضعیت سینمای ایران
ابتذال نتیجه پولپاشی در سینماست
در حال حاضر حدود ۲۰ فیلم با فاصله زمانی بسیار کم اکران شدهاند که طبق انتظار بیشتر سالنهای سینما به فیلمهای کمدی پرفروش اختصاص یافته است و همین باعث میشود سینماگرانی که در ژانرهای دیگری فیلم میسازند، ضرر کنند. فیلم «بندربند» آخرین ساخته منیژه حکمت از ۱۰آذر ماه نمایش خود را در سینماها آغاز کرده است.
این فیلم داستان سه جوان موزیسین به نامهای امیر، رضا و مهلا را روایت میکند که قرار است برای اجرای کنسرت از خوزستان به تهران بیایند؛ اما سفر آنها با سیل خوزستان همزمان میشود و وقوع این سیل باعث میشود این سه نفر در راه عزیمت به تهران دچار مشکلات زیادی شوند. منیژه حکمت معتقد است این نوع اکران و چینش فیلمها باعث فیلمسوزی تعداد زیادی از آثاری میشود که از بدنه جریان فیلمهای سطحی و مبتذل به دور هستند و حرفی برای گفتن دارند. این کارگردان و تهیهکننده در گفتوگو با «ایلنا» به نکات مهمی اشاره کرده است.
فیلم شما از اوایل آذرماه به سینماها آمد و در حال اکران است، بهرغم اینکه این فیلم جوایز خوبی دریافت کرده، اما استقبال خوبی از آن تا امروز نشده است؛ دلیل این اتفاق چیست؟
به فیلم ما در کل ایران ۲۲ سانس اختصاص دادهاند و به همین دلیل اصلا انگار این فیلم اکران نشده است. این اتفاقی که برای فیلمهایی مثل فیلم ما رقم خورده است، دقیقا مصداق فیلمسوزی و سرمایهسوزی در سینماست. این مساله که فیلمهای زیادی متقاضی اکران هستند و ترافیک اکران زیاد است، دلیل نمیشود که مدیریت درستی برای این مشکل پیدا نکرد و با اکران کردن پرتعداد فیلمها باعث آسیب زدن به سینما و سرخورده کردن مخاطب شویم. اینکه چند فیلم سطحی و بیمحتوا همزمان نمایش داده شوند و با هزینههای گزاف فقط به فکر گیشه و خالی کردن جیب مردم بروند، باعث میشود سینمای ایران روز به روز به سمت نابودی و بیمعنایی سوق پیدا کند. من آینده خوبی برای این وضعیت متصور نیستم و در حد بضاعت خودم تلاش میکنم که سینمای ایران را که روزی فیلمهای جریانساز اجتماعی تولید میکرد، دوباره احیا کنم.
فکر میکنید این فیلمهای سطحی باعث آسیب زدن به کلیت سینما خواهد شد؟ اساسا با تولید این جنس فیلمها مخالف هستید؟
ببینید، زمانی که عدهای در سالهای قبل پولهای نامعلوم و بیریشهای را وارد سینما کردند - با هدفی معلوم که عمدتا برای کسب اعتبار و پولشویی بود- همان زمان این قبیل کارها رواج پیدا کرد که سینما به سمت تولید فیلمهای مبتذل و فیلمفارسی برود. وقتی پولپاشی صورت گرفت عدهای معتقد بودند که ایرادی ندارد بالاخره تولید رونق میگیرد و این به سینما کمک خواهد کرد؛ اما معلوم شد که تنها نتیجهای این کار تغییر ذائقه مردم از فیلمهای دغدغهمند و اصیل که در سینمای ایران به وفور قابل مشاهده بود به سمت کارهای تاریخ مصرفدار رفت که فقط دنبال گیشه و خالی کردن جیب مردم هستند. این رویه قطعا در آینده بیشتر خودش را نشان خواهد داد و آن وقت خواهیم فهمید که سینما نیاز به آدمهایی دارد که برای گفتن حرف وارد این حوزه شدهاند و نه صرفا مسائل اقتصادی.
وظیفه نهادهای متولی فرهنگی و سینمایی حمایت از فیلمهای جدی سینماست، از فیلم شما حمایتی صورت گرفت؟
ما تلاش کردیم با یک تفکر درست و هزینه قابل توجیه به سراغ ساخت فیلم «بندربند» برویم. من یک فیلم جمعوجور ساختهام که سعی کردم جریانساز باشد.
وقتی فیلم لوباجت (کمهزینه) و تبارشناسی مالی در سینما شفاف شود، آنوقت خیلی چیزها روشن خواهد شد و من امیدوارم در این جریانسازی موفق بوده باشم. معتقدم باید با ساخت فیلمهای با کیفیت و کمهزینه این جریان پولپاشی در سینما را کنترل کرد و یک رویه را شکل داد که مردم و سینماگران جوان بدانند و متوجه شوند که میشود با هزینه منطقی و درست هم حرفشان را بزنند. حتما لازم نیست که حمایت و رانت دولتی برای ساخت فیلم پشت سر شما باشد؛ زیرا خیلی وقتها برای گفتن حرف و نقد درست به شما بها نمیدهند. در ضمن فکر حمایتهای دولتی برای کسانی است که ارتباطات خاص و ویژه دارند و میتوانند از رانت استفاده کنند؛ خیلی از جاها اگر بتوانند زیر پای امثال ما را که به هرحال فکر میکنند مقابلشان هستیم هم میکشند.
فیلم شما برای اکران دوباره مورد بازبینی قرار گرفت؛ مخالفتی به بازبینی دوباره نداشتید؟
من سالهاست که دیگر توقعی از مدیران و مسوولان سینمایی ندارم؛ چون ثابت شده که این توقعات بیجا و از اساس اشتباه است. من همیشه در تمام کارهایم سمت مردم و علیالخصوص جوانها ایستادهام و فکر میکنم تمام فیلمهای گذشتهام نیز گویای این نکته باشد. به همین دلیل فقط از جوانها و مردم میخواهم در این آشفتهبازاری که به راه افتاده است از کسانی حمایت کنند که اهل بیان دغدغه و مسائل حال و آینده هستند.
قصد دارم جریان ساخت فیلمهای لوباجت را راه بیندازم و اولین گام هم ساخت «بندربند» بود و سه فیلم دیگر هم است که با ساخت آنها تلاش میکنم فضای مفرح و مورد نیاز جوانان را فراهم کنم. من فکر میکنم کسانی باید در نقاطی بایستند، کارهایی کوچک، کوچک انجام دهند، خودشان را به نمایش بگذارند و نسبت به تفکری که دارند آگاهسازی کنند تا کمکم این قطار به مسیر اصلی خود بازگردد.