خانه معمار شعر نو به بهرهبرداری میرسد
میهمانی در سرای نیما
همین کافی بود تا نهادهای دولتی دست بهکار شوند و با نوسازی خانه آن را تبدیل به موزه کنند. همین اتفاق هم افتاد. شهرداری تهران پای کار آمد و سازمان زیباسازی با توجه به ارزش تاریخی و معنوی، خانه نیما یوشیج را در سال ۱۳۹۸ خرید و با تعریف کاربری «موزه شعر نوین ایران» اقدام به مرمت و بازسازی آن کرد. حالا هم خبر رسیده که این خانهموزه قرار است فردا و در آستانه ۱۲۴سالگی نیما گشایش پیدا کند. این خانه ساعت ۱۵عصر شنبه ۲۲ آبان با حضور مدیران و مسوولان شهری افتتاح میشود.
البته نیما یک خانه دیگر هم دارد. در یوش از توابع نور در مازندران! آن خانه البته حالا مدفن او و برخی از اعضای خانوادهاش است. گور نیما در مرکز حیاط خانه قرار دارد و دورتادور حیاط بنای خانهای است که نیما روزگارش را در آن گذرانده است. البته حالا این خانه و اتاقهای متعدد آن برای اقامت میهمانان مقبره نیما بازسازی شده و اجاره داده میشود. کوچههای پیرامون این خانه با نام شاعران بزرگ و چهرههای ادبی ایران از جمله احمد شاملو، سیروس طاهباز (پژوهشگر ادبی و گنجینهدار آثار نیما) و...مزین شده است. این خانه با سبک و سیاق معماری دوره قاجار است که به دستور ناظم الایاله، جد نیما، در محله لالوی یوش و با مصالح خشت، گل و چوب بنا شد. این خانه سه در ورودی و اتاقهای بسیاری دورتادور حیاط دارد که امروز به موزه و کتابخانه تبدیل شدهاند. باری اما خانه تهران نیما که سالها در زندگی مشترکش با عالیه جهانگیر (یا همان عالیه خانم) در آن زندگی میکرد، پسفردا با رنگ و روی تازه و بازسازیشده بهصورت کامل، به روی دوستداران ادبیات باز میشود.
درباره خانه
خانه نیما یوشیج در تهران بنایی است مربوط به دوره محمدرضا پهلوی واقع در خیابان دزاشیب. به گفته کامیار عابدی، نیما یوشیج بخش عمدهای از زندگیاش را در این خانه گذرانده است. به گفته شراگیم یوشیج، فرزنده این خانواده، نیما این خانه را با وامی که همسرش، عالیه جهانگیر، از بانک ملی گرفت، ساخت. با مرگ نیما یوشیج در سال ۱۳۳۸ و عالیه جهانگیر در ۱۳۴۳ شراگیم، این خانه را با آن همه اهمیتی که داشت در سال ۱۳۴۵ فروخت.
بعد از اتفاقهای عجیب و غریبی که در آن سالها برای خانه افتاد، سرانجام این اثر در سال ۱۳۸۰ با شماره ۴۶۰۳ ثبت ملی شد؛ اما در آبان ۱۳۹۶ با شکایت مالکان وقت خانه بهدلیل آنچه «نبودن اسناد ارتباط خانه با نیما یوشیج» عنوان شد با حکم دیوان عدالت اداری ایران از فهرست خارج شد. اما دوباره با استعلام سازمان میراث فرهنگی از سازمان اسناد ایران و اثبات مالکیت نیما یوشیج بر خانه، بنا «واجد ارزش» شناخته شد و بهمن ۱۳۹۶ دوباره وارد فهرست آثار ملی ایران شد.
خانه نیما، یک نکته مهم دیگر دارد. خانه نیما در تهران در کنار خانه جلال آلاحمد و سیمین دانشور در منطقه شمیرانات قرار دارد. به بیان دیگر میتوان گفت در یک دوره این دو خانه و این منطقه از تهران، یکی از کانونهای اصلی شعر و داستان بوده است.
کوتاه از نیما
علی اسفندیاری معروف به نیما یوشیج در سال ۱۲۷۶ش در روستای یوش در استان مازندران به دنیا آمد. نیما اصولا درسخوان نبود و وقعی هم به تحصیلات نمینهاد. اصولا گوشش بدهکار حرف مردم نبود. شاید همین خصیصه در او باعث شد تا رویکردهای کلاسیک را در شعر فارسی کناری بنهد و با وجود سرزنشهای بسیاری از شاعران کهنپسند، راهش را از آنان جدا کند. اگرچه برخی اعتقاد دارند که نیما، نخستین نفری نبود که خارج از قالبهای معمول شعر فارسی، شعر نوشت و برخی نیز او را متهم میکنند که نوگراییهای پرویز ناتل خانلری و... را بدون ارجاع به آنان به نام خود ارائه کرده اما به هر شکل شعر نیما واجد تازگیهایی هم در بافت فرمی و هم در محتوا بود. جدا از شکست وزنی در شعر نیما، پرداختهای محتوایی در شعرهایش نیز واجد ارزش بسیاری است. نیما از جمله شاعرانی است که خاستگاههای معانی تازهای در شعر ایرانی بنیان نهاد. یعنی به جای اینکه برای بیان مضامین خود از اساطیر و الگوهایی چون رستم و مجنون و لیلی و یوسف و زلیخا و... استفاده کند، مراجع تازهای خلق کرد. احمد شاملو، مهدی اخوانثالث، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، هوشنگ ابتهاج و... از شاگردان نیما بودند که جریانهای تازه و متفاوتی در شعر نو ایران پدید آوردند. یوشیج در ۱۶دی ماه ۱۳۳۸ ش در هفتادسالگی در تهران بدرود حیات گفت و در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپرده شد. سیوچهار سال بعد، در دی ماه ۱۳۷۲، به همت مردم نور و یوش، پیکر نیما از امامزاده عبدالله تهران به زادگاهش، یوش منتقل و در آنجا دفن شد.