فرصت و تهدید شبکه‌های اجتماعی

مواردی‌ که در پیدایش قطب بندی‌های شدید سیاسی، ظهور پوپولیسم، رادیکال شدن فضا، نفرت علیه اقلیت‌ها، ظهور راست‌گرایی افراطی و ایجاد دموکراسی‌های تقلبی و در پایان مرگ مقصر دانسته می‌شدند. سخنرانی پرشور و حرارت یکی از بستگان مقتول در مراسم ترحیم دموکراسی!  اما واقعیت این است که ما هنوز ارتباط مشخصی میان دموکراسی، رسانه‌های جمعی و شبکه‌های اجتماعی را کشف نکرده‌ایم. طی ۱۰سال اخیر، رشد چشمگیر اینترنت و افزایش ارتباطات، تمامی آن چیزی که ما نسبت به رسانه آموخته بودیم را زیر سوال برده است. آنها بی‌ثباتی و پیش‌بینی‌ناپذیری را به سیستم‌های سیاسی تزریق کرده‌اند، و یک بازی مستمر از مسائل غیر قابل پیش‌بینی را برای حکام به وجود آورده‌اند. آنها هیچ خط قرمزی قائل نیستند و به راحتی اصول سیستم دموکراسی را زیر سوال می‌برند. موضوعی که در عین ایجاد امیدواری بی حد و حصر، ترسی استخوان سوز را پدید می‌آورد. ترس از متلاشی شدن سال‌ها تجربه بشر برای دستیابی به جمهوری و پلورالیسم!

آنها زمین بازی را به سمت جمعیت‌ها و گعده‌های اینترنتی تغییر داده‌اند. آنها نیروهای الیت و نهادهای حاکم را به چالش می‌کشند و ساختارهای سخت دولتی را به راحتی مورد حمله قرار می‌دهند. حوادث کوچک ممکن است موجب ایجاد موجی عظیم شود و یک سخن نابجا، حیثیت گوینده را با خاک یکسان کند، نظرسنجی‌های عظیمی برپا شود و اظهار نظرهایی با طیف‌های عدیده صورت گیرد. روز به روز اطلاعات جدیدی توسط این لشکر عظیم تولید می‌شود که راهی جز تحلیل این اطلاعات برای شناخت این دنیای تازه متولد شده وجود ندارد. اما یک مشکل اصلی بر سر راه محققان قرار دارد. دسترسی به این اطلاعات برای آنها ممکن نیست. گو اینکه این حجم عظیم از داده‌های بکر در اختیار عده‌ای معدود قرار گرفته است.

چه باید کرد؟

بی شک رسانه‌های دیجیتال با زندگی روزمره مردم و نهادهای موجود در ساختارهای دموکراتیک همپوشانی و درهم تنیدگی دارد. زمانی که تصمیم می‌گیرید رای دهید، حمایت کنید، در کمپینی شرکت کنید، نقد انجام دهید یا حتی به مساله‌ای حمله کنید، در تمامی این مراحل رسانه‌های دیجیتال در هر قدم همراه ما هستند و در شکل دهی فضای فکری ما یا اثرگذاری بر دیگران موثر واقع می‌شوند. اساسا شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های گروهی هزینه و فایده هرگونه مشارکت سیاسی را تغییر داده‌اند. حضور پر تعداد رسانه‌های مختلف در ابعاد گوناگون تا ریزترین لایه‌های مدیریتی یا اجتماعی را مورد رصد و اثرپذیری قرار داده است.

گسترش اخبار جعلی و نادرست، تبلیغات هدفمند، حملات سایبری به‌وسیله قدرتی خارجی واکنش‌هایی را به همراه داشته و موجب شده رهبران سیاسی در قالب لوایح و طرح‌های پیشنهادی محدودیت‌هایی را در حوزه فضای مجازی اعمال یا تعریف کنند؛ برای مثال، مجلس مرکزی آلمان فدرال تابستان گذشته قانونی را تصویب کرد و برای سیستم‌عامل‌هایی که اخبار جعلی منتشر می‌کنند مجازات نقدی سنگین در نظر گرفت. براساس این مصوبه، سیستم‌عامل فوق باید برای انتشار خبری جعلی مبلغی بالغ بر ۵۰میلیون یورو پرداخت کند. مارک وارنر و جان مک کین، سناتورهای آمریکایی، نیز لایحه‌ای پیشنهاد دادند که براساس آن، سیستم‌عامل‌ها باید داده‌های مربوط به خرید تبلیغات سیاسی در فضای مجازی را منتشر کنند. براساس این مصوبه، تبلیغ برای کشور خارجی نیز ممنوع اعلام شده است.

این نیاز وجود دارد تا با استمرار فشار بر مدیران پلت‌فرم‌های شبکه‌های اجتماعی، فعالیت آنها و الگوریتم‌های آنها که ممکن است موجب شکل دهی به یک جریان شود را مورد نظارت مستقل قرار دهیم تا اخباری که به دست مردم می‌رسد موجب سوگیری خاصی نشود. به‌عنوان مثال تحت تاثیر این فشارها بود که فیس بوک با استخدام هزاران نفر در مجموعه خود، به بررسی اخبار و مطالب منتشر شده در سایت بپردازد تا به‌صورت مداوم اخبار نادرست منتشر شده را رصد و تصفیه کنند.

در ساختارهای دموکراتیک سالم، بستر لازم برای رقابت میان رسانه‌ها وجود دارد؛ برای نمونه «نیویورک تایمز» و «وال استریت ژورنال» هریک بر مبنای سیاستی که برای خود تعریف کردند، فعالیت کرده و مخاطبان خود را دارند. مخاطبان نیز حق انتخاب دارند و می‌توانند با توجه به میزان آگاهی و علاقه‌مندی خود نشریه خاصی را مطالعه کنند، اما این رقابت در فضای مجازی معنا ندارد، فعالیت شبکه‌های مجازی و نرم‌افزار‌ها در بستر جهانی تعریف شده و کاربران آن جهانی هستند. علاوه بر این، بسیاری از این نرم‌افزار‌ها برای خود دستور کار و سیاست روشنی را تعریف نکردند و صرفا برای کسب بیشترین سود و امتیاز تلاش می‌کنند. علاوه‌بر نداشتن سیاست، بسیاری از این نرم‌افزار‌ها به‌دلیل فعالیت در مقیاس جهانی به‌راحتی نمی‌توانند فعالیت کاربرانشان را کنترل کنند؛ از همین رو می‌توان گفت دموکراسی با چالش‌های جدی دست به گریبان است و ممکن است از مسیر اصلی‌اش منحرف شود.