در بچگی بهشدت موذی بودم
مريم سعادت در «شبنشيني» از كودكياش گفت

سعادت گفت: تنها دختر خانواده بودم با دو برادر و همه اطرافیانم پسردار بودند؛ به همین دلیل زیاد بازیهای دخترانه نکردم. در کودکی عروسکبازی نکردم و در عوض درسش را در دانشگاه خواندم.
این هنرمند ادامه داد: در کودکی بیشتر بازیهای دویدنی کردهام؛ بچه بسیار شاد و سرزندهای نبودم؛ چون خیلی از نظر جسمی ضعیف بودم و پدر و مادرم آنقدر نگران سلامتم بودند که زیاد در بازیها شرکت نمیکردم. اگر چیزی را دوست نداشتم به دیگران نمیگفتم تا برنامه بقیه را به هم نریزم.
وی گفت: بهشدت موذی بودم. مثلا اگر از بچهای حرصم میگرفت طوری که هیچکس نفهمد تلافی میکردم. اگر بچهای با خانواده به خانه ما میآمد و خودش را لوس میکرد آن مراسم را به کام او تلخ میکردم و هیچکس هم نمیفهمید.
سعادت درباره شروع کارش توضیح داد: یک تیم به همراه مسعود کرامتی، فاطمه معتمدآریا، راضیه برومند، ایرج طهماسب، حسن پورشیرازی و... بودیم که در «خونه مادربزرگه» همراه شدیم. در آن مجموعه صداپیشه، عروسکگردان و عروسکسازبودم. از طریق تئاترهای کودک و نوجوان، کانون پرورش فکری و تلویزیون به هم وصل شدیم.
وی درباره ورودش به عرصه بازیگری عنوان کرد: رشتهام تئاتر عروسکی بود و فکر نمیکردم یک روز بازی کنم؛ ولی وقتی خانم برومند میخواست کار «آرایشگاه زیبا» را شروع کند در مرحله تصحیح متن بود و برای اجرا باهم ارتباط داشتیم؛ به برومند گفتم نقش کوچکی اگر هست بازی میکنم و بعد نقشی را که در این پروژه بازی کردم به من داد. بعد از آن پیشنهادهای زیادی داشتم؛ اما بازی نمیکردم چون فکر میکردم بازی را دوست ندارم. برومند به من گفت نقش بگیرم و شرط من برای قبول کردن نقش، کوتاه بودن آن بود. آدمی بودم که بیشتر عمرم را دقت کرده بودم، بازیهای زیادی را دیده بودم و از بازی نمیترسیدم. عروسکگردان زیزیگولو گفت: در حال حاضر برومند کار عروسکی بزرگی را پیش میبرد که نخستین کار عروسکی بزرگسال ایران است. هنوز با تیم قبلی ارتباط داریم.
سعادت گفت: خیلی اتفاقی سراغ عروسکسازی رفتم. مرضیه برومند را خیلی دوست دارم. اگر بذر بودم و مرا میکاشتند ازگیل ژاپنی میشدم؛ چیزی را گفتم که کمتر کسی آن را خورده باشد. وی ادامه داد: با خودم مهربانم و خودم را دوست دارم. نمیگذارم حس افسردگی بر من حاکم شود؛ به خودم کمک میکنم و روحیه میدهم که سرحال باشم، مبارزه میکنم که در دام پیری نیفتم. خیلی حوصله دارم و انرژی دارم که خیلی کارها را انجام دهم.
این بازیگر با اشاره به درگذشت ارشا اقدسی، بدلکار مشهور بر اثر یک سانحه در لبنان گفت: ارشا دوست بچههای من بود و واقعا از اتفاق اخیر خیلی متاسفم. سعادت درباره ایجاد کردن کنسرت حشرات برای نوجوانان تصریح کرد: کار موزیکال را از ابتدا دوست داشتم و تیمی را برای برپایی کنسرت حشرات تشکیل دادم. این برنامه یک کنسرت واقعی است که موزیسین آن حشراتی مثل ملخ، سوسک و پشهاند. همه آهنگهای محلی را اجرا میکنند. محمد بحرانی و پسرم از بازیگران آن بودند. این کنسرت پیام خاصی نداشت آهنگها برای نوجوانان بود و هدف هم این بود که بچهها شاد شوند. وی ادامه داد: افتخارم از زیزیگولو عروسکگردانی آن است نه بازی آن، برایم کار جذابی بود؛ اما درکارهای دیگر مثل «دردسرهای عظیم» خیلی نقشم را دوست داشتم و مردم عجیب با من ارتباط گرفتند. بعد از آن شخصیتم در «بدون شرح» با نقش مقابلم فتحعلی اویسی را دوست دارم و در آخر از بازی در سریال خوشرکاب خوشم میآید.