ناصر آمد، با صدای گرم و مهربانش
امروز زادروز ناصر ممدوح است
خودش درباره ورود به سینما گفته: از اول به عشق بازیگری با سینما آشنا شدم و کمکم عشق سینما مرا جذب کرد و برای شروع به کار، تصمیم گرفتم فیلمنامهای را بنویسم و خودم بازی کنم، اما وقتی به دفتر آقای میثاقیه رفتم، ایشان وقتی صدایم را شنید، مرا به آقای کاملی معرفی کرد و بعد از یک سال از سال ۱۳۴۰ با تعلیم زیر نظر استادان بزرگی چون منوچهر اسماعیلی، چنگیز جلیلوند و... مسیر زندگی ام تغییر کرد و وارد حرفه دوبله شدم. دوبله فیلم واقعا کار سنگینی است و باید در تمام صدا، حس و حال شخصیت را پیدا کنیم و این کار هرکسی نیست. خیلی از عزیزان آمدند و رفتند و بعضیها هم ماندگار شدند، حق این افراد یکسان نیست. آن زمان اکثر فیلمها با زیرنویس یا یک نفر برای مخاطبان دوبله میشد، ولی؛ ایران تنها کشوری بود که افرادی را داشت تا فیلمها را دوبله کنند. درواقع دوبله ایران و گویندگی فیلم یک شاهکار است و سختترین کار در هنر، دوبله فیلم است.»
او چندی پیش برای همیشه از حرفه بازیگری کنار کشید و گفت: «دیگر نمیخواهم جلوی دوربین ظاهر شوم؛ اما این به معنی خداحافظی از عرصه هنر نیست. من مدتی در جلوی دوربین مسابقه اجرا کردهام و در فیلمها و سریالها بازی کردهام و حتی برنامهای برای پیشکسوتان دوبله روی آنتن داشتم. همه این کارها حکم زنگ تفریح را برای من دارد. بازیگری حرفه اصلی من نیست و همیشه دوبله را دوست داشتم و دارم.»
جابر قاسمعلی، نویسنده سریال راه شب، گفته است: «قرار بود مهدی هاشمی پس از مرخص شدن از کار «روزگار قریب» به ما بپیوندد و نقش مجری رادیو را بازی کند، داریوش فرهنگ هم بهعنوان کارگردان منتظر ماند تا او بیاید. اما کار «روزگار قریب» به طول انجامید و مهدی همانجا ماندگار شد. به داریوش گفتم سکانسهای مجری رادیو و خانوادهاش را در استودیو و خانه و... حذف کند تا به جوهر رادیو نزدیکتر شویم. او باز هم مصر بود مجری را در کار بیاورد و این بار مجری حرفهای، ناصر ممدوح آمد با آن صدای بم مهربانش. هر چند شخصا هنوز خیال میکنم هر تصویر رازآمیزی که با صدای ممدوح میشد در ذهن پروراند، با تماشای او، از دست رفت؛ زیرا معتقد بودم که بهتر است مثل خود رادیو، تصویر گوینده را نشان ندهیم.»
یکی از همکاران او در سیما نیز گفته است: «ناصر سی، چهل سال پیش مدیریت دوبلاژ کارتون سندباد را به عهده داشت. او در آن سالها در کنار مدیریت دوبلاژ، فیلمهای سینمایی و کارتون هم دوبله میکرد. دوبله کارتون برای او لذتبخش است و با توجه به اینکه کارتون سندباد مورد توجه بچهها قرار گرفته بود، خستگی کار را از تن او در آورده بود. او گویندگان را با دقت برای دوبله این کارتون انتخاب کرده و سراغ حرفهایها رفته بود، حتی برای نقش شیلا، مرغ مینای قصه از زندهیاد مهدی آژیر دعوت کرده بود که یکی از گویندگان برجسته دوبلاژ بود و با وسواس کارش را انجام میداد. البته خودش روایت قصه سندباد را هم بهعهده داشت و ترجیح داده بود نقشها را به دیگر گویندگان بسپارد.»