مسیر عبور صنعت نشر از بحران

اگرچه درباره این چالش تاکنون اخبار و گزارش‌های متعددی در رسانه‌ها منتشر شده ولی به‌نظر می‌رسد اغلب دست‌اندرکاران به‌جای تلاش برای راهکارهایی از دل بازار، بیشتر چشم‌انتظار گشایش‌های سیاسی و اقتصادی کلان هستند تا قیمت ارز به دوران پیش از جهش سرسام‌آور خود بازگردد و کمتر به این اندیشیده‌اند که در صورت ادامه این روند عناصر ذی‌نفع در این چرخه چگونه باید کشتی خود را از این ورطه بیرون ببرند. شاید رونق فروش در برخی کتابفروشی‌های بزرگ این توهم را ایجاد کند که بازار کتاب بدون دست‌انداز به راه خود ادامه می‌دهد اما با رصد آمار کتاب‌های تازه انتشار یافته می‌توان دریافت هنوز موج اصلی گرانی و کاهش شمارگان به‌صورت کامل به کتابفروشی‌ها نرسیده و احتمالا در ماه‌های آینده به‌طور محسوسی شاهد بحران جدی‌تری خواهیم بود. علی‌ حاجی‌تقی، مدیر انتشارات ارمغان‌ طوبی در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران می‌گوید: «رشد بیش از ۴۰۰ درصدی قیمت کاغذ در یک سال، سه برابر شدن قیمت زینک طی یک هفته، افزایش بهای بی‌سابقه خدمات چاپ و صحافی، چند برابر شدن قیمت کاغذ گلاسه، سلفون و... طی چند ماه، در کنار کاهش قدرت خرید مردم و خارج شدن تدریجی کتاب از سبد خرید خانوار و مسائلی دیگر چون تشدید احتکار و رانت‌خواری در اقلام مصرفی ناشران می‌تواند دلیل خوبی برای درستی واژه «بحران» در صنعت نشر باشد.»

در بین ناشران هستند کسانی که به‌کار بردن واژه «بحران» را درست نمی‌دانند؛ البته نه به این دلیل که اوضاع را مساعد ارزیابی می‌کنند بلکه به دلایل دیگر. مثلا نیایش سرامی، مدیر انتشارات باد براین باور است که «امروز صنعت نشر ایران گرفتار مشکلات ساختاری، پیچیده و چندوجهی بسیاری است؛ مشکلاتی که بسیار‌ی‌شان با کاربست تصمیم‌گیری‌ها و برنامه‌ریزی‌های نادرست طی چند دهه بروز یافته‌ و انباشته شده‌اند و حالا همایندی و هم‌افزایی‌شان این صنعت فرهنگی را تا مرز بحران پیش برده‌ است. البته واژه‌ بحران در تعریف خود معمولا ناگهانی و غیرقابل پیش‌بینی است اما تمام نارسایی‌های موجود قابل پیش‌بینی بوده است و اصلا هنر مدیریت در همین‌هاست. متاسفانه سوء‌مدیریت‌ها موجد اصلی وضع موجود است.»

یکدست شدن یا پالایش منطقی؟

با وجود عواقبی که بر بحران‌های اقتصادی در صنعت نشر برمی‌شمارند، برخی منتقدان به نکات مثبتی هم اشاره دارند؛ از جمله این نکات حذف ناشر‌نماها و ناشران غیرحرفه‌ای از چرخه نشر است. امیر سمامی، مدیر انتشارات هنر پارینه معتقد است: «از بین هزاران دارنده پروانه نشر، چند ناشر فعال داریم و ناشران فعال چه تولید می‌کنند؟ بحران می‌تواند به یکدست شدن و سلامت نشر کمک کند؛ به این شرط که همدلی صنفی و تخصصی ایجاد شود؛ نه رقابت ناسالم. چه اشکالی دارد ریزش منطقی اتفاق بیفتد و مسیر واقعی نشر معلوم شود؟» اگر چه چنین دیدگاهی منتقدان زیادی دارد. حاجی‌تقی می‌گوید: «ریزش منطقی نمی‌تواند بر اثر بحران ایجاد شود. این موضوع باید با هدفمندی و برنامه‌ریزی همراه باشد. فرض کنید بحران واحدهای کوچک را هم از بین ببرد. آیا این راه حل، پالایش منطقی و کارآمد است؟ بحران، راهکاری نیست که بتوان از آن به‌عنوان ابزار اصلاح استفاده کرد؛ نه از لحاظ قوانین اقتصادی و نه اخلاقی. شما می‌توانید برای کنترل جمعیت یک کشور، فرهنگ‌سازی و اقدامات پیشگیرانه انجام دهید، اما اگر جنگ شد و شمار زیادی از مردم کشته شدند، می‌توانید آن ‌را راهکاری برای کاهش جمعیت کشور بدانید؟!»

راهکار

با وجود چنین مشکلاتی ناشران چطور باید عمل کنند تا ضمن بقا، اهداف تعیین شده خود را نیز پیش ببرند؟ و چه تمهیداتی باید به‌شکل ویژه در مراحل مختلف نشر اتخاذ شود؟ سمامی دراین‌باره  معتقد است: «نسبت به موقعیت فعلی و اقتصادی با برنامه‌های شناور، به نظر تولید محدود، تیراژ محدود و اولویت‌بندی می‌تواند ناشر را از هیجانات و مشکلات احتمالی دور نگه دارد. انبارداری کتاب آفت بزرگی‌ است زیرا کتاب هم تاریخ تولید دارد که در صورت قدیمی شدن مخاطب را پس می‌زند و هم چنان‌که گفته شده، قیمت ثابتی دارد و ارزش آن رشد نمی‌کند. به اعتقاد من در شرایط کنونی، صنعت نشر ما نیازمند صمیمیت و یکدلی همکاران است تا رقابت؛ چراکه چرخه معیوب برای همگان معیوب است و اقتصاد سالم موجب رشد همه بنگاه‌های اقتصادی می‌شود. در حال حاضر باید هدف همکاران من سلامت رفتار حرفه‌ای باشند.»

حاجی‌تقی نیز به این پرسش اینگونه طنزآمیز پاسخ داده است: «جواب این سوال بسیار دشوار است؛ در واقع از ما می‌پرسید چگونه در راه سنگلاخی که پر از خار است پابرهنه برویم و خاری به ما نخلد. ببینید؛ برنامه‌ریزی برای وقتی که تورم و گرانی ایجاد شده ممکن است اما در بی‌ثباتی خیر! شما هر برنامه‌ای بریزید، فردا که بیدار می‌شوید قاعده بازی به هم خورده است. اینجا فقط شرایط اقتصادی دشوار نشده، شرایط اجتماعی هم ناگوار شده و سوءمدیریت هم که الی ماشاءالله! بحرانی که ماه‌های پایانی سال گذشته برای زینک پیش آمد بر سر بی‌خردی و تصمیم نادرست نبود؟ ریخت و پاش ناگهانی ارز در دست وارد‌کنندگانی که هیچ سابقه‌ای در ورود کاغذ نداشتند و ارز را گرفتند و بردند و... چطور؟ این روزها برنامه‌ریزی برای ناشر مستقل و غیروابسته بسیار سخت است. تصمیماتی چون کاهش هزینه، تعدیل نیرو، کاهش تولید چه از لحاظ عناوین و چه تیراژ، تصمیمات راهبردی برای پیشرفت نیست؛ بلکه کارهایی از سرناچاری برای بقاست. در بحث قیمت‌گذاری که آن ‌هم مشکلی شده، مطلب فراوان است ولی راه‌حلی آسان ندارد.»