آیا مشکل سیما حضور سلبریتیها در آگهیهای تجاری است؟
موج سینوسی سیاستهای تبلیغاتی در تلویزیون
موج سینوسی مدیریت
رسانهها هر بار گزارشی در اینباره چاپ کرده و گوشهای از این پدیده را بررسی کردهاند. به تازگی رسانههای متعددی بر سر موضوع مجریگری سلبریتیها در تلویزیون و تبلیغات برای برندها و اپلیکیشنهای موبایلی از سوی آنان و... مطالب بسیاری نوشتهاند. خبرگزاری تسنیم در اینباره به سیاستهای سینوسی مدیران در سالهای گذشته پرداخته است. قضیه این است که سال ۸۷ مدیرکل وقت دفتر تبلیغات و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد در واکنش به درخواستهای متعدد برای حضور چهره و نام سلبریتیها روی بیلبوردهای تجاری شهری، اعلام کرد: «استفاده از تصویر چهرههای ملی، ورزشی و فرهنگی در تبلیغات تجاری ممنوع است. الگوهای فرهنگی و ورزشی کشور از افتخارات ایران اسلامی هستند و باید مروج روحیه جوانمردی باشند، نه مشوق فرهنگ مصرفگرایی». اما این محدودیت، اعتراضهای فراوانی در پی داشت. روال کشورهای دیگر که پیشرفته و توسعهیافته بودند نمونه آورده شد و بنا شد تا قوانین اصلاح شود.
دو سال بعد دفتر تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اعلام کرد: «بهمنظور حمایت از تولیدات و خدمات داخلی و تشویق مخاطبان به استفاده از کالا و خدمات تولید داخل کشور، استفاده از تصاویر هنرمندان و ورزشکاران در تبلیغات کالا و محصولات ایرانی بلامانع است.» اما همین تصمیم هم دوباره جنجالی شد و با اعتراض روبهرو شد. تنها یک هفته بعد، در خبر دیگری بیان شد: «استفاده ابزاری از تصاویر هنرمندان و ورزشکاران در تبلیغات همچنان ممنوع است.» پا در هوایی مساله حضور سلبریتیها در تبلیغات تا سال ۹۳ ادامه داشت. در این سال معاون امور مطبوعاتی وزارت ارشاد اعلام کرد که ﺿﻮﺍﺑﻂ ﺑﺎﺯﻧﮕﺮی شده ﻭ ﺣﻀﻮﺭ ﭼﻬﺮﻩﻫﺎ ﺩﺭ تبلیغ«ﺻﻨﺎﻳﻊ ﻭ ﺗﻮﻟﻴﺪﺍﺕ داخلی» مجاز ﺷﺪهاست ﺗﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻇﺮﻓﻴﺖ، ﺑﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺻﻨﺎﻳﻊ ﻛﻤﻚ ﻛﻨﺪ. اما... این تصمیم زمانی نهایی شد که جامعه ایرانی در آستانه ورود به روزگاری تازه بود.
گسترش گوشیهای هوشمند تلفن و رواج گسترده استفاده از اپلیکیشنهای موبایلی و شبکههای اجتماعی، سازوکار تبلیغات تجاری را هم دگرگون کرد. کار به جایی رسید که سلبریتیها به بهانه اجرای یک برنامه تلویزیونی، در حقیقت مشغول تبلیغات کالاها و برندهای خاص شدند. شبکههای سیما پر شد از چهرههای سینمایی که ستاره- مربع گویان، برای برندهای جدید دیجیتالی پول جمع میکردند. داستان دوباره جنجالی شد و پس از تخلفها و تقلبهای بسیاری که انجام گرفت، اینبار مدیران تلویزیون حضور سلبریتیها را در جایگاه مجری برنامههای سیما ممنوع کردند. دوباره روز از نو و روزی از نو...
راهکار چیست؟
مهمترین راه برای حل بحرانها، تعریف درست و دقیق مساله است. آیا مشکل سیما یا وزارت ارشاد یا هر نهاد دیگری، صرف حضور سلبریتیها در تبلیغات است؟ به نظر میرسد طرح موضوع سلبریتیها از اساس، اهمیت چندانی ندارد زیرا کانون اصلی بحث، به غیرشفاف بودن مناسبات مالی تلویزیون، صاحبان آگاهیهای بازرگانی و اسپانسرهای برنامهها و... مربوط است. تا زمانی که ساختار شفاف، دقیق و کارآمدی برای تبلیغات تلویزیونی و برنامههای رپرتاژی وجود نداشته باشد، آش همان آش است وکاسه همان کاسه. منع سلبریتیها، بازیگران، خوانندهها و... از اجرای برنامههای تلویزیونی و تبلیغات آشکار یا پنهان آنها نیز اثری در اصلاح رویهها ندارد.
روزهای دشوار سیما
صدا وسیما روزهای خوبی را نمیگذراند. این سازمان غولآسا که روز بدون انتقادی را نگذرانده از انحصارگرایی و ناکارآزمودگی روزافزونش در رنج است. کاهش اعتماد و علاقه ایرانیان به برنامههای صدا وسیما که در برخی نظرسنجیها بهدست آمده است، نتیجه چنین رویکردهایی است. خرج بودجههای بسیار برای تولید برنامههایی بسیار نازل، اعتماد عمومی به سازمان صدا وسیما را خدشهدار کرده است.بسیاری از تهیهکنندگان برنامهها برای جبران این نقیصه از سلبریتیها دعوت میکنند تا با حضورشان در یک برنامه تلویزیونی، اعتماد و توجه مخاطبان را جلب کنند. اتفاقی که البته با لو رفتن ماجرای تبلیغات پنهان تجاری در برنامهها و قصه ستاره-مربعها به اعتماد عمومی لطمه زده است. کار تلویزیون برای بازسازی خودش دشوار است. برخی میگویند تلویزیون کارخانه اعتمادزدایی شده است. این کارخانه راه درازی برای بازسازی و پیرایش در پیش دارد.
ارسال نظر