نقاش سرشناس در شبکه ۴ از وضعیت هنر ایران گفت
کنایه ایران درودی به حراج تهران
وی در پاسخ به این پرسش که چرا با وجود نیم قرن دوری از ایران و در دورانی که گفته میشد برخی هنرمندان، سرخورده و طالب مهاجرت هستند، با مشقت بسیار همراه آثارتان به ایران برگشتید، گفت: برای اینکه عاشق این سرزمین هستم و برای اینکه اسمم ایران است. برای اینکه برای خودم وظیفهای قائل هستم و خواهم بود که بتوانم بهعنوان یک زن ایرانی و یک زن آزاده ایرانی، برای فرهنگ و هنر نقاشی شخص موثری باشم. درودی معتقد است: باید هنر را جدی گرفت. نمیشود دو خط کشید و گفت من نقاشم. بروند نقاشیها و نقاشهای دیگر را ببینند. ببینند از کجا به کجا رسیدهاند. این هنرمند پیشکسوت گفت: نقاشی مادر سینماست و اکثر کارگردانان بزرگ مثل کیارستمی خودمان یا کوروساوا یکی از نقاشان بزرگ بودند. برایم احترام گذاشتن به هنرمندان باارزش مملکتمان خیلی مهم است. اصلا خودم تلاش میکنم که بتوانم در اینباره نقش بزرگی را برعهده بگیرم؛ چون ملت ما این کار را نمیکند. ملت ما آن احترام لازم را به هنرمندش نمیگذارد.
وی درباره مراحل پیشرفت تاسیس موزه ایران درودی گفت: با حسادت همکاران روبهرو بودم و هستم. میروند به شهرداری میگویند به خانم درودی زمین دادید به ما هم بدهید! من همین الان ۱۰ برابر چیزی که شهرداری به من داده است دارم میدهم. خانهام در پاریس را فروختم. خرج ساختمان را میدهم. زمینش را آنها دادند؛ برای ۷۲۰ متر، دو سال و چهار ماه هم مرا معطل کردند. پنجدفعه مرا به بیمارستان کشاندند و همهاش میترسم که نرسم خودم تابلوهایم را نصب کنم. موزه افتتاح بشود میخواهم یک کاربرد تبادل فرهنگی پیدا کند؛ چون در ایران کسی این تبادل فرهنگی را بلد نیست. درودی در پاسخ به این پرسش که آیا هنر در حال سقوط آزاد است، تاکید کرد: به نظر من بدتر است و علت اصلی آن هم حراجهای دنیا هستند؛ ولی من توانی ندارم که جلوی اینجور چیزها را بگیرم. حراجیها که در ایران شروع شد، امیدوار بودم مردم ما بهسبب مسائل مادی، با هنر و نقاشی آشنا شوند؛ ولی در نقش خودش و قالب اصلی خودش، هرچند چون هدفمند نبود، به آنجا نرسید.
وی افزود: بنای من صحبت کردن پشتسر حراج تهران نیست. حراجیهای نیویورک و کریستیز هم همه کمابیش از یک قانون استفاده میکنند. گالریدارها و سرمایهدارها سرمایهگذاری میکنند و کاری را که میخواهند بفروشند قیمتش را بالا میبرند. این تنها موردی است که مادیات نتوانست کاری کند. وی اظهار کرد: در سالهای جوانیام، چقدر به من بد و بیراه گفتند و نوشتند، آن هم آدمهای خیلی معتبری که اگر اسم ببرم ناراحت خواهیم شد و بهتر است از آنها نام نبرم. من خیلی از خوبیهای زندگی را عمیقا شناختهام و لذت بردهام و زخمهای شدیدی هم خوردهام. زخمهای بیارزشی که خواستند بزنند؛ ولی به من و ارزش کارم صدمه نزدند و خودشان را رسوا کردند.
ارسال نظر