رقابت 20 شهر بر سر یک عنوان خالی

 طرح‌هایی با دستاوردهای مبهم

سال‌هاست که مسولان فرهنگی با طرح‌های مختلف و شگردهای گوناگون درصدد بهبود وضعیت کتابخوانی یا دست‌کم تغییر آمار ناامیدکننده سرانه مطالعه در کشور هستند. برای این‌کار هرازگاهی طرحی برحسب وظیفه، پیشنهاد و در سطح وسیعی اجرا می‌شود و فارغ از ارزیابی سود و زیان‌های احتمالی، ادامه می‌یابد یا به فراموشی سپرده می‌شود؛ از جمله این طرح‌ها می‌توان به انتخاب پایتخت کتاب ایران اشاره کرد. گرچه هر تلاشی برای علاقه‌مند کردن عموم مردم به کتاب، در هر حد و اندازه‌ای ارزشمند محسوب می‌شود، اما نباید از این نکته غافل شد که تا زمانی که از عوامل اصلی بازدارندگی گسترش مطالعه در جامعه غافل شده‌ایم، هر اقدامی صوری و از سر رفع تکلیف است.

دهه‌هاست در جامعه ما سرنا از سر گشاد آن نواخته می‌شود و تنها با پرداخت یارانه نقدی، طرح‌های تخفیف از طریق کتابفروشی‌ها، برپایی نمایشگاه‌های استانی و ده‌ها پروژه دیگر که هرساله از سوی وزارت ارشاد یا دیگر نهادهای فرهنگی موازی با صرف هزینه‌های فراوان اجرا می‌شود، فقط به معلول‌ها و نابسامانی‌های به وجود آمده توجه می‌شود و با اینکه نظام رسمی آموزش و پرورش در کشورمان با شیوه‌های منسوخ با تاکید بر محفوظات کتاب‌های ارائه شده، خلاقیت، پژوهش و مطالعه آثار غیر درسی به‌ویژه داستان را نفی می‌کند، تمام مدعیان اصلاح‌گری حوزه سرانه مطالعه با چشم‌پوشی از کارکرد این نهاد مهم، به ایراد سخنرانی درباره اهمیت مطالعه و تاسف بر آمار فاجعه‌بار سرانه کتابخوانی بسنده می‌کنند. همه اینها این پرسش اساسی را به ذهن متبادر می‌کند که با وجود گل‌آلود بودن سرچشمه، معرفی شهری از میان دیگر شهرها، برپایی چند جشن یا احیانا گرامی داشتن اقدامات خردی که اتفاقا توسط خود مردم صورت گرفته، چه درد اساسی از دردهای فرهنگی جامعه را درمان خواهد کرد؛ مگر دلخوشی به مسکنی که علائم درد را کمرنگ می‌کند یا پوشاندن زخمی با مرهمی رنگین که از زشتی‌های ظاهری آن می‌کاهد اما بر درمان آن تاثیری ندارد.

 پایتخت های جهانی کتاب

از سال ۲۰۰۱ تا امروز هر سال یک شهر از سوی سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) به عنوان پایتخت کتاب جهان معرفی می‌شود. هدف یونسکو این است تا از این طریق در آن سال به اجرای برنامه‌های فرهنگی مرتبط با کتاب بپردازد و از این راه شوق مطالعه را در مردم ایجاد کند. ایران نیز دو بار در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۱۱ برای کسب این عنوان، تهران را معرفی کرد که البته پذیرفته نشد. از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۷ شهرهای مادرید از اسپانیا، اسکندریه از مصر، دهلی نو از هند، آنتورپ از بلژیک، مونترآل از کانادا، تورین از ایتالیا، بوگوتا از کلمبیا، آمستردام از هلند، بیروت از لبنان، لیوبلیانا از اسلوونی، بوئنوس آیرس از آرژانتین، ایروان از ارمنستان، بانکوک از تایلند، پورت هارکورت از نیجریه، اینچئون از کره‌جنوبی، وروتسواف از لهستان و کوناکری از گینه به ترتیب پایتخت کتاب جهان بوده‌اند. تهران از ایران نیز در چند سال گذشته سعی کرده است تا شاخص‌های پایتخت جهانی کتاب را به دست بیاورد. توسعه نمایشگاه بین‌المللی، افتتاح باغ کتاب در تهران و... از جمله تلاش‌هایی است که از قرار، تهران را آماده پایتختی جهان کتاب در دو، ‌سه سال آینده می‌کند.

 نامزدهای چهارمین دوره

نخستین پایتخت کتاب ایران اهواز بود که گوی رقابت را از یزد، بوشهر، گنبدکاووس و نیشابور ربود و به عنوان اولین پایتخت کتاب ایران در سال ۹۴ انتخاب شد. پس از این، در سال ۹۵ شهر نیشابور توانست بوشهر، شیراز، یزد، شهرکرد و شهر ری را پشت سر بگذارد و عنوان پایتخت کتاب ایران را به دست بیاورد. امسال نیز شهرهای اصفهان، اِوَز، برازجان، تبریز، تفت، دزفول، دَمَق، زرند، کاشان، رفسنجان، کنگان، شبانکاره، شهرری‌، شهرضا‌، شهرکرد، شیراز‌، لاهیجان‌، ورامین و یزد نتوانستند بوشهر را از رسیدن به عنوان پایتختی کتاب ایران بازدارند و این شهر پایتخت کتاب ایران در سال ۹۶ شد. اگرچه شهرهای اهواز، نیشابور و بوشهر تاکنون نتایج حاصل از پایتخت شدن کتاب را به صورت رسمی، مشخص و مستدل ارائه نکرده‌اند اما به نظر هم نمی‌رسد که اتفاق خارق‌العاده‌ای در این شهرها افتاده باشد.

 طبیعی است که این انتظار وجود دارد که مسوولان این شهرها اعلام کنند نتایج حاصل از برنامه‌هایشان که آنها را پایتخت کتاب کرده، چه بوده است. سرانه مطالعه چقدر تغییر کرده و آثار عینی اجرای آن برنامه‌ها چه شده است. حالا امروز با این مقدمه نه چندان امیدبخش از وضعیت پایتخت کتاب ایران آماده انتخاب چهارمین شهر خواهیم شد. شهری که از میان ۲۰ شهر و نامزد نهایی این طرح انتخاب خواهد شد.

«علی‌اصغر سیدآبادی» مدیرکل دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی فرهنگی، نامزدهای نهایی پایتخت کتاب ایران را این‌گونه اعلام کرده است: «کاشان (از استان اصفهان)، صدرا، اِوَز و شیراز (از استان فارس)، دزفول و رامهرمز (از استان خوزستان)، مهاباد (از استان آذربایجان غربی)، یزد، شهرکرد (از استان چهارمحال و بختیاری)، قزوین، شهر ری (از استان تهران)، بم (از استان کرمان)، خرم‌آباد(از استان لرستان)، سبزوار (از استان خراسان رضوی)، کلاله (ازاستان گلستان)، بجنورد (از خراسان شمالی)، لاهیجان (از استان گیلان) و کنگان، برازجان و خورموج (از استان بوشهر).»

از میان این شهرها، یک شهر به‌عنوان پایتخت کتاب ایران و چند شهر نیز به‌عنوان شهرهای خلاق در ترویج کتابخوانی معرفی خواهند شد. به گفته سیدآبادی از میان ۲۰ شهری که به‌عنوان نامزد پایتخت کتاب معرفی شده‌اند، از چند شهر که امتیاز بالاتری آورده‌اند، بازدید میدانی صورت خواهد گرفت و نتیجه مجموعه داوری‌ها و کارشناسی‌های انجام‌شده، در اختیار هیات داوران نهایی قرار خواهد گرفت. جلسه نهایی داوری انتخاب پایتخت کتاب ایران، ساعت ۱۰ روز سه‌شنبه هفدهم بهمن ماه، در دفتر معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار می‌شود.