تخریب زمین و منابع آبی، نتیجه توسعه کشاورزی بدون بهرهوری است
در ابتدای این نشست سیدحمید کلانتری، رئیس هیاتمدیره انجمن بهرهوری ایران از اهمیت بهرهوری در بخش کشاورزی گفت و چند پرسش اساسی را مطرح کرد که قرار شد در این نشست به آنها پاسخداده شود؛ بهرهوری که به امنیت غذایی جامعه میانجامد، به چه عواملی بستگی دارد؟ اگر به اجزای بخش کشاورزی نگاه کنیم در کجاها با عنوان «نابهرهوری» و «بهرهوری پایین» روبهرو هستیم؟ در قانون بهرهوری مصوب سال۱۳۸۹ مجلس شورایاسلامی تمهیدات زیادی برای بهبود بهرهوری آب و کشاورزی دیده شده؛ چقدر از این قانون اجرایی شده و چرا بخش زیادی از این قانون اجرا نشدهاست؟
او گفت: مقایسه آمار تولیدات کشاورزی نشان میدهد که از ابتدای انقلاب تاکنون تولید محصولات کشاورزی از ۲۷میلیونتن به ۱۳۰میلیونتن رسیدهاست؛ یعنی ۵برابر افزایش تولید داریم؛ اما سوال این است که آیا افزایش همراه با بهرهوری بوده یا اینکه با تخریب ثروتهای اساسی مثل سفرههای زیرزمینی آب به این حجم از افزایش رسیدهایم؟
رئیس هیاتمدیره انجمن بهرهوری ایران ادامه داد: در حالحاضر ۴۰۰هزار چاه غیرمجاز در کشور وجود دارد. مسائلی مانند آموزش، مکانیزاسیون و کشاورزی هوشمند، توسعه آبیاری مدرن، کشت گلخانهای و ترویج چه نقش و سهمی در بهرهوری کشاورزی دارند؟ در نظام توزیع نهادهها، تولید محصول و ضایعات و بهرهوری چه چالشهایی داریم؟ در بحث یکپارچهسازی اراضی چقدر کشاورزی خرد را با مدیریت جامع توانستهایم اصلاح کنیم؟ سیاست کشت که از وعدههای وزرای کشاورزی بوده، چه نقشی در بهرهوری دارد؟ شبکههای زیر سدها چه کمکی به بهرهوری آب کردهاند؟
او با اشاره به سطح زیرکشت که حدود ۱۲هزار هکتار است و ۶۰میلیونتن محصول زراعی تولید میشود، گفت: ۸۰درصد تولید بخش زراعی گندم، جو، برنج و انواع حبوبات است و۵/ ۲میلیون هکتار محصولات باغی داریم که میانگین سرانه تولید باغی در دنیا حدود ۸۰ کیلوگرم و در ایران حدود ۲۰۰ کیلوگرم است. یکی از شاخصها تولید محصول خشک است که از یک مترمکعب آب ۵/ ۱کیلو است یا افزایش سهم ارزشافزوده محصول کشاورزی در GDP هم ۷ تا ۹درصد است.
باید الگوی کشت تغییر کند
بعد از آن عباس کشاورز، معاون مرکز ملی مطالعات آب و کشاورزی اتاق ایران گفت: کشاورزی در ایران با چالشهای متعددی روبهروست؛ بهرغم برنامههای پنجساله توسعه هنوز چالشهای حوزه کشاورزی به قوت خود باقی است و تشدید هم شده، این باعثشده که بهرهوری در کشاورزی بالا نباشد و افزایش تولید کشاورزی از طریق فشار بر منابع و تخریب منابع همراه باشد، بهطوریکه کار بهجایی رسیده که تغییر جدیای در پایداری زمینها داریم. ما در سرزمین خشک و نیمهخشک زندگی میکنیم ولی انتظارات ما کشاورزی شبیه مناطق پرباران است. از دهه۳۰ مدل همین بوده و محصولات و فرمول غذایی هم در همین ترکیب است. این الگو برای کشور ما پیامدهایی دارد. بهرهوری رشد نکرده و قدرت رقابت را ازدستدادهایم و زمینها فرسایش شدیدی دیده و درآمد کشاورزان کاهشی است و بدون افزایش درآمد، سرمایهگذاری برای توسعه ممکن نیست و دولت هم نمیتواند چنین هزینههایی را تامین کند. مصرف آببر کشاورزی تحمیلشدهاست. کشاورز گفت: سهم آب مصرفی کشاورزی ۶۰میلیارد مترمکعب است، اما سطح زیرکشت محصولات دائم ما یعنی باغبانی و جنگل و از این قبیل از ۹/ ۱میلیون هکتار به ۵/ ۲میلیون هکتار رسیده و چیزی معادل ۶۰۰هزار هکتار افزایش داشته است. از طرفی بخش زراعت کشور که معمولا هم به کمآبی مقاومتر است ۱۰۰هزار هکتار افزایش داشته است، درواقع یکی از دلایل کسری منابع آبی کشور همین توسعههای بخش کشاورزی است. او ادامه داد: ما چقدر از آب پول درمیآوریم و این عدد در دنیا چقدر است؟ سطح کشت و برداشت ما در مقایسه با دیگر کشورها چه وضعیتی دارد و این در ۲۴ سالچقدر بودهاست؟ سطح دیمی و آبی چه تغییری کردهاست؟ گروه زمینهای آبی رشد بالایی داشته و فشار زیادی به منابع آبی آورده و حدود ۷۰۰هزار هکتار به اراضی آبی اضافه شده است. الگوی کشت ما چگونه است و چقدر در مسیر بهرهوری بوده است؟
کشاورز تصریح کرد: دنیا آب را یک عنصر اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و سیاسی تعریف میکند، یک مصداق سیاسی، آبمجازی است که دنیا بر سر آن توافق نکردهاست، در بحث اقتصادی ما از ظرفیتهای مصرفمان عبور کردهایم و در ابعاد زیستمحیطی و اجتماعی دو خلأ بزرگ، نگرش آبی ما است. کشاورزان با ابعاد مساله آب و مدیریت آب آشنا نیستند. اگر بتوانیم جامعه را در موضوع آب با خود همراه کنیم، بسیاری از مسائل حل میشود. چنانکه شاهدیم در سایر نقاط دنیا ذینفعان در مدیریت آب نقش مستقیم دارند، مثلا در استرالیا مساله آب کاملا خصوصی است، زمانی یکدریاچه در استرالیا خشک شد و دولت ناگزیر شد برای محیطزیست از حقآبهداران آب بخرد.
اقتدار غذایی در اولویت باشد؛ نه خودکفایی
در ادامه محمدحسین عمادی، نماینده دائم و سفیر سابق ایران در سازمان فائو با طرح این پرسشها که در مقایسه وضعیت موجود با وضعیت ایدهآل، با توجه به واقعیتهای شرایط حاضر و محدودیتها چه باید بکنیم؟ ما کجا هستیم و چه محدودیتهایی داریم؟ در کشور بین بخش سنتی و صنعتی کشاورزی تفکیکی قائل هستیم یا خیر؟ چگونه باید بهرهوری را از دنیای صنعت به کشاورزی بیاوریم و الگوی صنعتی در کشاورزی ایران چه جایگاهی دارد؟ گفت: باید به اقتدار غذایی توجه کنیم تا در زمان خطر، بهخاطر غذا امتیاز خاصی به دشمن ندهیم؛ مثلا باید به این مساله توجه شود که کدام محصول در منطقه ما میتواند با توجه به آبوخاک و تنوعزیستی به اقتدار غذایی بینجامد؟ کدام بخش از کشاورزی سنتی، صنعتی و مدرن میتواند موردتوجه باشد؟
وی تاکید کرد: نباید حوزه کشاورزی را از غذا جدا بگیریم. باید کشاورزی از زمین تا سفره مردم را موردتوجه قرار دهد؛ وگرنه شناخت ما ساده و عوامانه خواهد بود. باید مبدأ و مقصد را با هم درنظر بگیریم. الگوی مصرف نکات پیچیدهای دارد و روند آن در کشور ما مطلوب نیست و به صحت و سلامت جامعه ضرر میزند. به گفته عمادی باید در تحلیلها و برنامههای خود محدودیت منابع پایه منابع آب، خاک، فرسایش منابع و تشنج زمین را درنظر بگیریم. باید مسائل کشاورزی ایرانی را درک کنیم و برای داشتن کشاورزی هوشمند باید شرایط و واقعیت جامعه ایران را درنظر بگیریم. باید موقعیت خود را درک کنیم و از دانش جهانی استفاده کنیم.