نیازمندیهای تولید دانشبنیان
مهمترین وجه تمایز تولید دانشبنیان را میتوان امکان بهرهبرداری کارآ و اثربخش از دانش در مجموعه فرآیندهای سازمانی و تولیدی با توسل به کلید یادگیری معرفی کرد. بنگاه دانشبنیان، بنگاهی است که نهتنها دانشی را بهعنوان سرمایه و شایستگی محوری در اختیار دارد، بلکه میتواند در سطوح مختلف، از طریق توسعه یادگیری درونی و بیرونی، هم ظرفیت جذب خود را افزایش دهد و هم با حفظ پویایی، دانش و فناوری جدید را در فرآیندها و محصولات متفاوت به کار ببرد و تجاری سازد. وجود نظام کسب، جمعآوری و مستندسازی تجارب و درسآموختههای سازمانی، ایجاد فضای یادگیری تعاملی در زمینه سایر بنگاههای داخلی و خارجی و فراهمکردن امکان سرریز و انتشار دانش و فناوری، حداقل سهمورد از موارد لازم و ضروری برای ایجاد فضای یادگیری در بنگاه قلمداد میشود. مرور و بررسی شرایط مذکور در شرکتهای ایرانی حاکی از این است که اولا شرکتهای ایرانی عموما فاقد نظام منسجم مستندسازی هستند، این در حالی است که ثبت و نگهداری دانش و تجربیاتی که در فعالیتهای درونی بنگاه بهدست میآید، اولین گام در فرآیند یادگیری به شمار میرود.
در شرکتهای ایرانی عموما سیر تکوین و تحقق فعالیتهای تولیدی و مدیریتی ثبت و نگهداری نمیشود و نظام مستندسازی منسجمی برای ثبت تجربیات فردی و گروهی طراحی نشده است. ثبت ناقص اطلاعات و اشتراکگذاری محدود، مانع تحقق فرآیند بهرهبرداری و پایش دانش ایجادشده در بنگاه شده و نهادینهسازی دانش بهعنوان یک شایستگی با اختلال مواجه میشود. ثانیا در بنگاههای صنعتی ایرانی، روابط بینبنگاهی عموما مقطعی، نامنظم و بدون برنامه بوده و متناسب با محصولات مختلف تغییر میکند. در این روابط بیشتر تامین مواد موردنیاز مورد نظر بوده و به سایر نتایج برقراری ارتباط از جمله بهاشتراکگذاری تجربیات و یادگیری تعاملی توجهی نمیشود. در شرکتهای ایرانی روابط دوسویه و تعاملی در حد محدودی توسعهیافته است.
توجه اندک به رقابت، نداشتن رویکرد طولانیمدت، تمایل محدود به توسعه همکاری و کار گروهی، شبکهسازی ضعیف در سطح بنگاههای داخلی و عدمایجاد بستر مناسب برای ورود سرمایهگذاران خارجی، فرصت و تمایل بنگاهها را برای توسعه دانش، بهاشتراکگذاری تجربیات و تعمیق یادگیری کاهش داده است. همچنین در بنگاههای ایرانی دانش کسبشده در فرآیند تولید به شکل سینه به سینه یا در جلسات موردی انتقال مییابد و بهجز در موارد محدود، تجربیات بهدست آمده بسیار اندک و بهسختی در اختیار سایر بخشهای سازمان و بنگاههای دیگر قرار میگیرد. ثبت و نگهداشت ناقص و اشتراکگذاری محدود دانش بهدست آمده در فرآیندهای سازمانی، ضمن کاهش امکان بهرهبرداری کل بنگاه از آن، فرآیند تغییرات فنی گام به گام و توسعه فناوری را در بنگاهها مختل میسازد.
در حالی که ساختار تولید جهانی بهسوی تولید مشارکتی و حضور در زنجیرههای ارزش جهانی سوق پیدا کرده است، چنانچه توجه به ارتقای تولید دانشبنیان در دستور کار سیاستگذاران صنعتی کشور قرار دارد، لازم است در کنار سیاستهای مناسب برای بهبود مولفههای اقتصادی (ازجمله کاهش سیاستهای حمایتگرانه نامحدود و اتخاذ سیاستهای قابل پیشبینی) و در عین توجه به قابلیتهای مزیتساز بنگاهها، ایجاد زمینه ارتباط و همکاری مشترک با بنگاههای خارجی صاحب تجربه و فناوری (طی کردن فرآیند یادگیری)، همچنین توسعه فرهنگ یادگیری و توجه به جنبههای مختلف آن در رشد و توسعه بنگاههای صنعتی مورد توجه جدی سیاستگذاران قرار گیرد.
مطالعه تطبیقی رفتار شرکتهای منتخب ایرانی با معیارهای مرسوم جهانی در حکمرانی شرکتی، حاکی از توجه بسیار اندک شرکتهای ایرانی به عناصر اصلی یادگیری است. به نظر میرسد، یکی از ارکان مهم توسعه سیاست خارجی اقتصادمحور و تقویت همپیوندیهای اقتصادی در سالهای آتی، حرکت بیش از پیش دستگاههای اجرایی دخیل در توسعه روابط اقتصادی بینالمللی، در جهت ایجاد زمینه ارتباط و همکاری مشترک بنگاههای ایرانی با بنگاههای خارجی صاحب تجربه و فناوری برای تولید مشترک، بهرهمندی از سرریز دانش تولید بینالمللی و ارتقا در زنجیرههای ارزش جهانی باشد.