راه و بیراهه بومیسازی در صنعت ماشینآلات
در همین راستا در ایران هم در سالهای پس از انقلاب، سیاستهای متعددی برای حمایت از صنایع داخلی و تقویت آنها در پیش گرفته شد که بررسی میزان اثربخشی آنها در این مقاله نمیگنجد. با این حال، باید پذیرفت که انتقال تکنولوژی، توسعه ساخت ماشینآلات صنعتی و افزایش عمق ساخت داخل جزو مهمترین روشها برای توسعه صنعتی هر کشوری محسوب میشود. از این رو، باید پذیرفت که دسترسی ما به تکنولوژی ساخت ماشینآلات، مسیر همواری برای دستیابی به کل تکنولوژی صنعت است و میتواند وابستگی صنایع کشور را برای ارتقا و بهروزرسانی این تجهیزات و ماشینآلات به خارجیها از بین ببرد. ضمن اینکه نتایج حاصل از این اقدام هزینههای کلی تولید را نیز کاهش داده و قدرت رقابت صنایع داخلی را بهویژه در بازارهای بینالمللی افزایش میدهد. بهرغم همه امتیازاتی که بومیسازی ماشینآلات و تجهیزات صنعتی برای صنایع و اقتصاد کشور در پی خواهد داشت، نباید این مساله را از نظر دور داشت که ناگزیر کردن صنایع موفق داخلی به جایگزین کردن تولیدات شرکتهای تازهکار و کمسابقه به جای ماشینآلات خارجی باکیفیت میتواند صدمات جبرانناپذیری به این صنایع وارد کند و حتی دست آنها را در رقابت با رقبای خارجیشان از پشت ببندد و پای پیشرفت و توسعه آن را لنگ کند.
با توجه به اینکه این موضوع در دستور کار دولت قرار گرفته، معاونت فناوری ریاستجمهوری به دنبال ساخت داخل ماشینآلات و تجهیزات برخی از صنایع بزرگ و موفق داخلی است. این رویکرد میتواند زمینه توسعه صنعتی را برای کشور فراهم کند؛ اما اینکه صنایعی را که به علت موفقیت به دنبال توسعه هستند، ناگزیر به همکاری با شرکتهایی کمسابقه کنیم که مشخص نیست سطح کمی و کیفی خروجی ماشینآلاتی که میسازند در چه سطحی است، رویکرد اشتباهی است. فراموش نکنیم که نرخ تشکیل سرمایه در کشور ما منفی شده و به سرمایهگذاری صنعتی و ایجاد اشتغال نیاز اساسی داریم، ایجاد این نوع محدودیتها با اهداف اقتصادی مورد نظر دولت در تناقض جدی بوده و میتواند به تهدید جدی برای دستیابی به توسعه صنعتی بدل شود.
بر این اساس، کلیدیترین سوال این است که ایران چگونه میتواند با کمترین هزینه به تکنولوژی ساخت ماشینآلات صنعتی دست یابد؟ پاسخ این سوال پیچیدگیها و الزامات بسیاری دارد؛ اما در نگاهی کلی باید گفت که اگر عزم جدی برای بومیسازی تکنولوژی ساخت ماشینآلات در کشور وجود دارد، مسیر درست آن بررسی دقیق و همهجانبه صنایع از نظر تکنولوژی ماشینآلات و فرآیند ساخت و شناسایی و اولویتبندی برخی از رشتههای صنعتی با قابلیت بومیسازی تکنولوژیک است. این بررسیها باید برای ما روشن کند که هریک از این صنایع طی دوره زمانی مشخص مثلا دهساله، چه میزان ماشینآلات خریداری کرده و چه میزان سرمایهگذاری برای تامین ماشینآلات صنعتی آنها صرف شده است؟
در گام بعدی و پس از اولویتبندی رشتههای صنعتی باید تامینکنندگان اصلی خارجی این صنایع شناسایی شوند و با آنها وارد مذاکره شویم. نکته اینجاست که عمده شرکتهای اروپایی که سازنده ماشینآلات باکیفیت صنعتی هستند، قطعات و تجهیزات موردنیاز خود را به صورت پیمانی و با قیمت تمامشده کمتر در اروپای شرقی، ترکیه و خاور دور تولید میکنند و در نهایت تجهیزات را جمعآوری کرده و سیستمهای کنترلی روی آن نصب میکنند و محصول نهایی با تضامین کمی و کیفی شرکت اصلی، به خط یا فرآیند تولید تبدیل میشود.
با توجه به این فرآیند، کاری که میتواند بومیسازی ماشینآلات صنعتی را در ایران تسهیل کند، مذاکره با شرکتهای تامینکننده اصلی در رشتههای اولویتدار است که میزان خرید سالانه از آنها رقم قابلتوجهی است. بر این اساس و از مسیر مذاکره و تعامل میتوان آنها را مجاب کرد که تجهیزات و قطعات موردنیاز خود را در ازای معافیت گمرکی محصول نهایی و البته انتقال تکنولوژی در ایران تولید کنند. در مقابل، رقبای آنها مشمول معافیت گمرکی نیستند و قاعدتا بازار ایران را به این شرکتها واگذار میکنند.
در این معامله برد ـ برد، آنها قطعات و تجهیزات خود را با قیمتی ارزانتر در ایران تولید میکنند و دسترسی آسانتر، ارزانتر و کمرقیبتری به بازار بزرگ کشورمان خواهند داشت و در مقابل شرکتهای ما نیز علاوه بر ایجاد رونق از مسیر ساخت قطعات و تجهیزات این شرکتها، در قالبهای کیفی و کمی شرکتهای مطرح دنیا در زنجیره ارزش بینالمللی قرار گرفته و به بازار نهچندان بزرگ ایران محدود نمیشوند و بهتدریج به تکنولوژی ساخت آنها دست مییابند و صاحب فناوری میشوند. نکته بسیار مهم این است که در قالب این قراردادها گارانتی کمی و کیفی خط تولید مطابق با تامینکننده اصلی است و این شرکت نمیتواند از تضمین کیفیت، شانه خالی کند.
صنعت برق ایران نمونهای از رویکرد صحیح و استراتژی موثر بومیسازی تکنولوژیهای جهانی است. وزارت نیرو در دوران وزارت زنگنه، مشابه همین اقدام را در دستور کار قرار داد و به نتایج قابلتوجه و موثری در توسعه صنعت برق کشور دست یافت. در آن زمان قراردادهایی با زیمنس، آلستوم و... بسته شد، پروژههای بزرگی به شرط انتقال تکنولوژی و ساخت بخشی از تجهیزات در ایران به این شرکتها واگذار شد و در نهایت ساخت داخل تجهیزات صنعت برق قوام و توسعه قابلتوجهی یافت.
از این رو در پیادهسازی سیاست ساخت داخل ماشینآلات صنعتی باید الزامات کلیدی، اولویتبندی صنایع بر اساس سطح فناوری و همچنین دیپلماسی اقتصادی را به شکل جدی در دستور کار قرار داد. این اقدام تنها با ایجاد تصویر شفاف و دقیق از سطح توانمندی صنایع مختلف کشور و در سایه مذاکره با تولیدکنندگان اصلی ماشینآلات این صنایع امکانپذیر خواهد بود و هر مسیر دیگری ممکن است مخاطرات جدی برای صنایع کشور ایجاد کند.