ضربه فنی رفاه در زمین گرم

ناصر امن‌زاده که در وبینار موسسه توسعه و تحقیقات اقتصادی دانشگاه تهران به ارائه این مقاله پرداخت، هشدار داد که باید برای جبران اثرات جانبی تغییرات اقلیمی چاره‌اندیشی کرد. وی که از زاویه علم اقتصاد به مسائلی نظیر سیل و تغییرات اقلیمی توجه کرده، در پژوهش اخیر خود به اثرات توزیعی تغییرات اقلیمی در ایران توجه داشته است. امان‌زاده تصریح می‌کند از آنجا که دمای کره زمین در فاصله سال‌های ۱۹۰۰ تا امروز حدود ۴۵صدم درصد افزایش یافته است، ما شاهد اثر این موضوع روی یخ‌های قطبی و افزایش بروز پدیده‌هایی نظیر خشکسالی‌ و سیل هستیم. مساله‌ای که عموما به دلیل گازهای گلخانه‌ای رخ داده است. نکته‌ای که درباره پیش‌بینی‌ این اتفاقات رخ داده، اثر مصرف گسترده سوخت‌های فسیلی و جنگل‌زدایی بوده است. طبق برخی برآوردها افزایش دمای کره زمین تا پایان سال ۲۱۰۰ ممکن است به حدود ۵/ ۱درجه برسد، هرچند سناریوی دیگری پیش روی بشر است. اگر سناریوی بدبینانه محقق شود، ممکن است تا پایان قرن ۲۱میلادی دمای کره زمین حتی تا ۵/ ۴درجه هم افزایش یابد.امان‌زاده در خلال این نشست یادآور شد: این روند گرم شدن موضوعی است عمومی و فارغ از اینکه چه کشوری تاثیر بیشتری بر گرم شدن زمین دارد یا CO۲ بیشتری تولید یا در اقتصاد خود گازهای گلخانه‌ای بیشتری ایجاد می‌کند، تاثیر آن روی همه کشورها از جمله در کشورهای فقیر آفریقایی یا جوامع در حال توسعه لمس می‌شود.

وی در مورد ایران نیز گفت: ایران شاید به طور تاریخی دخالت چندانی در روند گرمایش زمین نداشته، اما تولید گازهای گلخانه‌ای در ایران ابعاد ملموسی دارد. متوسط دمای کشور در فاصله ۱۳۴۰ تا امروز (حدود ۶۰سال فاصله) در حد همان ابعادی که دنیا طی ۱۰۰سال گذشته افزایش دما داشته، گرم‌تر شده است. مورد دیگری که باید به آن توجه کرد تعداد روزهای به شدت گرم است که شاخص اتفاقات شدید آب و هوایی بوده و از بالا رفتن دمای متوسط روزانه به ورای ۳۲درجه حکایت دارد. بررسی این شاخص نشان می‌دهد در ایران در فاصله زمانی مذکور ۱۹ روز شدیدا گرم داشته‌ایم. در عین حال در سال ۱۴۰۰ این عدد به ۲۴ روز می‌رسد. افزایش دمای هوا و افزایش تعداد روزهای به ‌شدت گرم روی درآمد عموم مردم و شاخص‌های مخلف اقتصادی تاثیرگذار بوده است. در مورد بارش نیز اگر به میانگین آن و روندی که در یک بازه زمانی ۶۰ ساله طی شده نگاه کنیم، شاهد تغییر چندانی نسبت به روندهای بلندمدت کشور نیستیم منتها اتفاقی که افتاده، کاهش تعداد روزهایی است که در کشور بارندگی روی می‌دهد. البته میزان بارش به ازای هر یک بار بارندگی در حال افزایش است که این مورد جزو شواهدی است که در مطالعات تغییر اقلیمی به آن اشاره شده است.

استادیار دانشگاه خاتم و پژوهشگر موسسه مطالعات پیشرفته تهران (TeIAS) افزود: افزایش دما باعث می‌شود تا میزان آبی که هوا می‌تواند در خود نگه دارد افزایش پیدا کرده و با هر باران، حجم بیشتری از بارندگی بروز کند که به معنی افزایش شدت بارندگی است که وقتی افزایش پیدا می‌کند منجر به بروز بیشتر پدیده سیل خواهد شد که در نتیجه همین سیل، ما با مسائل خاصی روبه‌رو خواهیم شد. بنابراین تغییرات اقلیمی در حال وقوع است و کشور را درگیر خود کرده است.

وی گفت: ادبیات گسترده‌ای در علم اقتصاد درخصوص تاثیرات اقلیمی بر تولید ملی کشورها، رشد اقتصادی و درآمد افراد یا حتی سطح جرم و جنایت وجود دارد که ردپای آن را می‌توان در شماری از تحقیقات پی گرفت. جمع‌بندی این ادبیات هم به ما می‌گوید متوسط تاثیرات تغییرات اقلیمی روی اقتصاد چقدر بوده است. برای نمونه افزایش یک درجه دمای هوا، چه میزان از GDP کشور را کاهش می‌دهد. البته ممکن است اندازه اثرات میانگین‌های مورد اشاره روی طبقات مختلف فقیر یا ثروتمند متفاوت باشد که دلایل گوناگونی دارد که ما اینجا آنها را به دو بخش تقسیم می‌کنیم: اولا اینکه فقرا در محل سکونت خود با پدیده residential sort روبه‌رو شوند. در واقع کسانی که وضعیت بهتری دارند در این شرایط به مناطق خوش آب و هوا می‌روند و افراد فقیرتر مجبور به سکونت در مناطق بد آب و هوا می‌شوند که خود را در قالب دمای بیشتر و بارش کمتر نشان می‌دهد. دسته دوم به این دلیل که همین حالا نیز فقیرند، احتمالا توان اینکه بیش از این بتوانند کاهش بارش یا افزایش دما را تحمل کنند نداشته باشند، در نتیجه بیشتر آسیب ببینند. دومین نکته به اشتغال فقرا در بخش‌های حساس به تغییرات اقلیمی برمی‌گردد که این موضوع نیز روی آنها اثر جدی خواهد گذاشت. کشاورزانی که در این مناطق زندگی می‌کنند، جزو افراد آسیب‌پذیرند. ما شواهدی داریم که کشاورزان فعال در این مناطق به لحاظ درآمد، اقشار ضعیف‌تری هستند و نسبت به سایر اقشار حساسیت بیشتری نسبت به تغییرات بارش یا دما نشان می‌دهند. این دو دلیل را ذیل «قرار گرفتن بیشتر در معرض تغییرات اقلیمی» می‌توان دسته‌بندی کرد. اما دو علت دیگر هم داریم. علت سوم به سهم غذا در سبد مصرف افراد برمی‌گردد. ثروتمندان بخش اعظم هزینه خود را در بخش غذا صرف می‌کنند. بنابراین انتظار می‌رود از ناحیه کاهش دسترسی به غذا، قیمت این بخش مصرفی دچار تحول شود و مثلا کسانی که ۵۰درصد هزینه خود را صرف غذا می‌کنند، آسیب بیشتری ببینند. نحوه اثر این تغییر روی کسانی که سهم بزرگ‌تری از سبد مصرف‌شان به غذا وابسته است، بیشتر است که به این ترتیب فقرا اینجا از ناحیه سبد مصرف غذا هم از تغییرات اقلیمی ضربه می‌خورند. چهارمین مورد هم به شوک تغییرات اقلیمی مثل تغییرات آب و هوایی یا خشکسالی و سیل مربوط می‌شود که وقتی بروز می‌کند روی درآمد طبقات مختلف تاثیرگذار خواهد بود. البته طبقات ثروتمند احتمالا این کاهش را به نحوی از انحا از جمله فروش دارایی‌ها یا دریافت تسهیلات و وام جبران ‌کنند اما افراد فقیر دسترسی اندکی به بانک و بازارهای مالی دارند ضمن اینکه برای حفاظت از سطح مصرف خود دارایی کمتری دارند به همین دلیل از این ناحیه نیز این فقرا هستند که بیشتر از باقی طبقات از ناحیه تغییرات آب و هوایی تحت فشار قرار می‌گیرند.

این اقتصاددان در ادامه با اشاره به تاثیر کمتر تغییرات اقلیمی بر ثروتمندان تاکید می‌کند: با توجه به این مسائل باید بپرسیم آیا باید دولت وارد کار شود و به نحوی از اثرات جانبی یا بروز پدیده شکست بازار جلوگیری کند یا به افراد آسیب‌دیده از این موضوع کمک کند؟ خب پیش از هر چیز باید بدانیم که از طریق چه مکانیزم‌های اثرات جانبی تغییرات اقلیمی به اقتصاد تحمیل می‌شود. چرا؟ این شناخت به ما کمک می‌کند تا روی آن مکانیزم‌ها برای کاهش اثرات جانبی سرمایه‌گذاری کنیم. «هشیان» و «فلدمن» که دو چهره مشهور این حوزه هستند، تاکید می‌کنند که این مکانیزم‌ها هنوز ناشناخته‌اند و به اندازه کافی روی آن پژوهش صورت نگرفته است. ما در مقاله خود سعی کردیم روی این بخش متمرکز شویم و نوری روی این مکانیزم‌ها بتابانیم تا شاید به شناخت بهتری دست پیدا کنیم.

امن‌زاده افزود: ما برمبنای آمارهای بودجه خانوار در طول ۲۱سال گذشته، از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۹۸، نشان دادیم که افزایش یک درجه سانتی‌گراد افزایش دما به ۸درصد کاهش درآمد سرانه در مناطق روستایی ایران و ۷/ ۴درصد در مناطق شهری منجر شده است. از آنجا که اثر تغییرات آب‌وهوایی روی دهک‌های فقیر جامعه حدود دو برابر است، می‌توان گفت اثر تغییرات اقلیمی روی طبقات فقیر روستایی تا ۱۶درصد نیز می‌رسد. از آن سو پژوهش ما نشان داد دلایل سوم و چهارم که در بخش‌های بالاتر به آنها اشاره شد، دلایل قوی‌تر و مهم‌تری برای شناخت تغییرات اقلیمی هستند.امن‌زاده با اشاره به پژوهشی که روی اثر تغییرات اقلیمی بر مناطق مختلف ایران انجام داده، عنوان کرد: ما در سطح کشور یک شکاف توسعه مرکزگرا داریم که هرچه به سمت مرزهای شرقی و غربی کشور حرکت می‌کنیم، میزان درآمد و مخارج سرانه افت می‌کند. این وضعیت در شمال کشور برعکس است و چه در شهر و چه در روستا پردرآمدند. این شامل تهران و مناطق مرکزی هم می‌شود. شما هر طور نگاه کنید، در بخش‌هایی از کشور در همه شاخص‌های توسعه فقر شدیدی وجود دارد.

امن‌زاده گفت: بخش دوم داده‌هایی که ما در پژوهش خود به آنها استناد کردیم، داده‌های آب‌وهواست که از سازمان هواشناسی و مرکز ملی پایش هشدار خشکسالی دریافت کردیم. در عین حال از شاخص دمای سالانه شهرستان و میزان کل بارندگی شهرستان استفاده کردیم. قبلا اشاره کردم که ممکن است دمای میانگین کشور تقریبا ثابت باشد، اما باید توجه کنیم تعداد روزهایی که دمای هوا به‌شدت افزایش پیدا کرده، بالا رفته است. بررسی ما روی ۹۰درصد از جغرافیای کشور نشان می‌دهد که از نظر آماری در اغلب مناطق کشور نسبت به ۲۰سال گذشته افزایش دما رخ داده است. ما برمبنای ۵۹۰۰داده‌ای که از سطح دما و میزان بارندگی کشور در دوره زمانی ۲۱ساله (۱۳۷۷-۱۳۹۸) از ۲۵۰ شهرستان داریم، متوجه شدیم که میانگین دما در کل کشور به ۵/ ۱۷درجه رسیده است. ضمن اینکه سالانه ۳۶۰میلی‌متر بارندگی داشته‌ایم. از آن طرف با دارا بودن اطلاعات درآمد و مخارج ۳۴۰هزار خانوار ایرانی سعی در ارائه تصویری واضح از تاثیر تغییرات اقلیمی بر سطح مصرف سرانه خانوارها داشتیم.وی با یادآوری اثرات علّی تغییرات اقلیمی بر درآمد و اثرات درآمد بر مخارج، ادامه داد: ممکن است برخی به مدل خطی‌ای که برای بررسی دما و بارش در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته، ایراداتی وارد کنند. به منظور رفع این ایراد، تعریف تازه‌ای را برای برخی از پدیده‌ها مورد اشاره قرار دادیم که برگرفته از پژوهش‌ «دوفلو» و دیگران است که سال ۲۰۱۷ ارائه شد و مقاله مشهوری است.

 این مقاله به جای تاکید بر دما و بارش به‌عنوان میانگین‌های سالانه، بر تعداد روزهای سال که دما و بارش در یک بازه خاص قرار دارند، تاکید می‌کند و می‌گوید که در شهرستان x ما n مقدار روز داریم که در آن دما بین ۲۰ تا ۲۵ درجه سانتی‌گراد است و چند روز داریم که دما بین ۲۵ تا ۳۰ درجه است. این مساله در مورد بارندگی با عناوین کم، متوسط و زیاد هم صدق می‌کند. بعد از این تغییرات متوجه شدیم هرچه به سمت روزهای با دمای بیشتر می‌رویم، اثرات منفی بیشتر می‌شود و هرچه بارندگی‌های خیلی کم نسبت به بارندگی‌های متوسط بیشتر می‌شود، این اثرات منفی را به شکل پررنگ‌تر می‌بینیم؛ بنابراین با این تغییر، از این میزان اثرات تغییرات اقلیمی بر اقتصاد اطمینان پیدا می‌کنیم. امن‌زاده اظهار کرد: در بحث تاثیرات تغییر اقلیم بر اقتصاد شهرهای کشور، برای اینکه متوجه خالص اثر این مساله روی شهر شویم، سعی کردیم روی شهرهایی که کمترین سهم را از کشاورزی داشتند، متمرکز شویم که در چند سناریو این را در مقاله خود ارائه کرده‌ایم. نکته مهم اینکه وقتی صرفا اثر این موضوع روی هفت شهر بزرگ کشور اعم از تهران، مشهد، اصفهان، تبریز، کرج، اهواز و شیراز را بررسی می‌کنیم، متوجه کاهش تاثیرپذیری از ۷/ ۴ درجه به ۳درجه می‌شویم. البته در شهرها سطح تاثیرپذیری را باید از سایر جنبه‌ها نیز لحاظ کرد. مثلا با افزایش اثرگذاری تغییرات اقلیمی بر اقتصاد کشاورزی در روستاها، قیمت غذا افزایش یافته و این موضوع به شهرها نیز انتقال پیدا می‌کند. وی در پایان اظهار کرد: اگر بپذیریم نتایجی که در این مقاله به‌طور میانگین نشان دادیم علمی است، برای پیش‌بینی آینده طبق سناریوهای رشد دما بین ۵/ ۱ تا ۵/ ۴درجه تا سال ۲۱۰۰ باید این نکات را در نظر بگیریم. اولا در صورت تحقق سناریوهای مذکور باید منتظر کاهش مخارج سرانه در سطح ۱۲ تا ۳۶درصدی در نتیجه تغییرات اقلیمی باشیم. در عین حال، دهک‌های کم‌درآمد حتی در بهترین سناریوهای موجود اقلا ۲۲درصد متضرر خواهند شد؛ گرچه سناریوی بدبینانه، حجم افت درآمد را برای این طبقات تا ۶۷درصد اعلام می‌کند. این در حالی است که دهک‌های پردرآمد از این تغییرات بین ۷/ ۱تا نهایتا ۵درصد متضرر می‌شوند. بنابراین بازنده اصلی این داستان فقرا هستند که در نتیجه تغییرات اقلیمی بخش بزرگی از رفاه ناچیزشان را از دست می‌دهند.