ورشکستگی آبی؛ دستاورد شیوههای کشاورزی ناپایدار
بر اساس این گزارش ایران مدتهاست با کمبود آب دست و پنجه نرم میکند، اما وضعیت به سرعت در حال بدتر شدن است. گزارش توسعه جهانی آب سال ۲۰۲۴ سازمان ملل متحد با عنوان «آب برای رفاه و صلح»، ایران را با استفاده از بیش از ۸۰درصد از منابع آب شیرین تجدیدپذیر سالانه خود به عنوان یکی از کشورهایی که «تنش آبی بسیار بالا» را تجربه میکنند، معرفی کرده است. بر اساس دادههای بانک جهانی، سرانه منابع آب شیرین داخلی تجدیدپذیر ایران (جریانهای داخلی رودخانهها و آبهای زیرزمینی ناشی از بارندگی) برای دههها رو به کاهش بوده و افزایش جمعیت در ایران به کاهش منابع آب تجدیدپذیر و تشدید بیشتر کمبود آب کمک کرده است. آبهای سطحی کشور در رودخانهها، دریاچهها، تالابها و مخازن با سرعتی بالا در حال کاهش و سطح آب مخازن ایران به طور خطرناکی پایین آمده است.
به عنوان مثال، تالابها و دریاچهها در جنوب شرقی استان سیستان و بلوچستان ایران خشک شدهاند. تالاب هامون منبع اصلی غذا و امرار معاش هزاران نفر بود، اما با کاهش تالابها، بسیاری از مردم محلی به شهرها مهاجرت کردهاند. کاهش منابع آب در ایران ناشی از تاثیر متقابل و پیچیده عواملی از جمله خشکسالیهای مکرر، تنوع آب و هوایی بالا و رشد جمعیت است که باعث افزایش تقاضا، استفاده ناکارآمد از آب کشاورزی و مدیریت ناپایدار منابع آب شده است. از سوی دیگر سطوح کم بارندگی ناشی از تغییرات آب و هوایی، کمبود آب ایران را در سالهای اخیر بدتر کرده است. مطالعه اخیر توسط پروژه اسناد جهانی آب و هوا (WAA) گزارش داده که بخش قابلتوجهی از ایران در ۳۶ ماه منتهی به ژوئن ۲۰۲۳ شرایط خشکسالی شدید و استثنایی کشاورزی را تحمل کرده است.
این خشکسالی از آن زمان تاکنون ادامه داشته است. در سال گذشته منتهی به ۲۸ اسفند ماه، میزان بارندگی در کشور نسبت به میانگین بلندمدت و سال آبی قبل از آن به ترتیب ۲۶درصد و ۱۶درصد کاهش داشته است. با این حال، بحران آب ایران را نمیتوان صرفا به دلایل طبیعی نسبت داد. به عنوان مثال، کاهش گسترده مساحت تالابهای کشور عمدتا با گسترش زمینهای زراعی و شهری مرتبط است. همچنین مدیریت ضعیف منابع آب کشور یک مشکل دیرینه است.
اصلاحات ارضی که در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ انجام شد شامل توسعه بخش صنعتی در یا نزدیک مناطق اصلی شهری و ساخت تاسیسات عظیمی بود که عمدتا نگرانیهای هیدرولوژیک را نادیده میگرفت. بعد از انقلاب نیز بخش عمدهای از آب قابل دسترس ایران به تلاشهای بلندپروازانه توسعه کشاورزی با هدف دستیابی به خودکفایی غذایی، اغلب بدون توجه به محدودیتهای طبیعی، اختصاص یافته است. کشاورزی آبی بزرگترین مصرفکننده آب در ایران است که ۹۲درصد مصرف را به خود اختصاص میدهد، با این حال بهرهوری آب به طور نگرانکنندهای پایین است و بهرهوری آب کشاورزی در بین پایینترین رتبهها در منطقه قرار دارد.
شیوههای کشاورزی ناپایدار از جمله گسترش محصولات پرمصرف آب مانند گندم، برنج و چغندر قند و همچنین کشت محصولات کشاورزی در مناطق بیابانی در چند دهه اخیر توسعه یافته و دولتهای مختلف همچنین طرحهای متعدد انحراف رودخانهها را نه تنها برای برآوردن نیازهای آب صنایع سنگین، بلکه برای تطبیق با گسترش فعالیتهای کشاورزی ناشی از رشد سریع جمعیت، همراه با فرصتهای محدود برای مشاغل جدید و سرمایهگذاریهای تجاری، مجاز کردهاند. به علاوه بهرهبرداری بیش از حد از آبهای زیرزمینی و سطحی، ناشی از برنامهریزی ضعیف سد و هیدرولیک ساختوسازها و همچنین طرحهای انتقال آب، جریان طبیعی آب را مختل کرده است. این اختلال منجر به خشک شدن آبهای محلی، کاهش ذخایر آب زیرزمینی و حتی فرونشست زمین شده است.
در عین حال استحصال بیرویه آب و تکنیکهای کشاورزی پرمصرف آب، مناطق وسیعی از کشور، بهویژه مناطق حاشیهای مانند خوزستان را به خطر انداخته است. این در حالی است که مرکز پژوهشها، بازوی پژوهشی مجلس، تاکید کرده که ضعفمدیریت نقش مهمی در تشدید بحران آب داشته است. این مرکز همچنین هشدار داده که رویکرد فعلی که هدف آن خودکفایی در تولید غذا برای جمعیت ایران بوده، فاقد منابع آبی لازم برای حمایت از این هدف است. از سوی دیگر ایران که به عنوان یکی از بالاترین سرانه مصرفکنندگان آب شناخته میشود، یارانه زیادی به مصرف آب برای شهروندانش میدهد.
هدف این یارانهها کمک به کشاورزان روستایی است که نزدیک به یکچهارم نیروی کار کشور را تشکیل میدهند که سیاستهای یارانهای باعث تداوم استفاده بیرویه از منابع آب شده است. علاوه بر این، همانطور که گزارش شده است، بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲، یکچهارم کشاورزان ایران شغل خود را عمدتا به دلیل کمبود آب از دست دادند. بحران آب ایران نهتنها یک چالش پیچیده داخلی بلکه یک مساله فرامرزی است که روابط این کشور را با همسایگانش پیچیده کرده است. ایران درگیر مناقشات حقوق آب با افغانستان، عراق و ترکیه است که به اختلافاتی منجر شده و مرکزیت این اختلافات بر سر ساخت سدهای بزرگ برای مدیریت جریان و مصرف آب است.