ارزیابی تاثیرات اجتماعی پروژههای عمرانی
بهطور کلی ارزیابی تاثیرات اجتماعی پروژههای عمرانی این امکان را فراهم میکند تا عوامل غیرمستقیم و غیرقابل پیشبینی مانند تغییرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه که بهعنوان نتیجه پروژههای مهندسی به وجود میآیند، شناسایی شوند. در حوزه مدیریت ریسکهای اجتماعی، ارزیابی تاثیرات اجتماعی به مدیران و تصمیمگیران کمک میکند تا ریسکهای اجتماعی مرتبط با پروژه را شناسایی کرده و برای کاهش آنها اقدامات لازم را انجام دهند. از سوی دیگر، ارزیابی تاثیرات اجتماعی، با مشارکت جامعه محلی و نهادهای مربوطه، بهویژه در مراحل پیشتوسعه و برنامهریزی، ایجاد پذیرش اجتماعی برای پروژه را تسهیل میکند.
ارزیابی تاثیرات اجتماعی پروژههای مهندسی در جامعه ایرانی، یک ابزار مهم برای تضمین توسعه پایدار و پذیرش اجتماعی تلقی میشود و باید یک بخش اساسی از فرآیند برنامهریزی و اجرای پروژهها مدنظر قرار گیرد. توجه به این جنبه از پروژههای مهندسی، نه تنها به بهبود شرایط اجتماعی بلکه به بهبود کیفیت عملکرد و موفقیت اقتصادی آنها نیز کمک خواهد کرد. با این وصف، هرچقدر که ارزیابی اجتماعی پروژههای عمرانی مهم است، توجه به روشها و روششناسی علمی آن نیز حائز اهمیت است. روشهای متعدد و متنوعی برای ارزیابی تاثیرات اجتماعی وجود دارد که برخی از آنها شامل موارد زیر میشود:
تحلیل تاثیرات: با استفاده از روشهای مختلف مانند تحلیل SWOT، تحلیل PESTLE و تحلیل تاثیرات زنجیرهای، اثرات مثبت و منفی پروژه بر جوامع محلی و کلان شناسایی میشود. این دست از روشها بسیار متنوع بوده و قابلیت نشان دادن شرایط عمومی مساله را برای تصمیمگیری میدهد.
مطالعات اجتماعی: انجام مطالعات اجتماعی و نظرسنجیهای عمومی برای ارزیابی نیازها و نگرشهای جامعه نسبت به پروژه که عموما با روشهای کیفی، کمی و ترکیبی انجام میشوند.
روشهای مبتنی بر مشارکت مدنی: در این روشها، فرصتهای مشارکت مدنی جامعه محلی و نهادهای مربوطه در فرآیند ارزیابی تاثیرات اجتماعی فراهم شده تا بتوان برنامهریزی را اصطلاحا از پایین به بالا انجام داد.
با وجود اینکه این دست از روشها بیش از سه دهه است که در دانشگاهها تدریس میشود، لیکن نمونههای محدودی از پروژههای عمرانی بوده که اقدام به انجام این ارزیابیها کردهاند. در سوی غالب ماجرا، نمونههای متعددی وجود دارند که عدمتوجه به مسائل اجتماعی در فرآیند اجرای پروژههای عمرانی، توانسته به مشکلات جدی برای جامعه محلی و پروژههای خود منجر شود. در اینجا چند مثال را بررسی میکنیم که نشان میدهد چگونه در انجام پروژههای عمرانی، به مسائل اجتماعی توجه کمی شده است.
بهعنوان نمونه، پروژه سد سیمرغ که با هدف تولید انرژیبرق در استان مازندران آغاز شد و بهطور غیرمستقیم منجر به تغییرات جدی در زندگی مردم محلی شد. این پروژه باعث تغییر مسیر رودخانه و تخریب مناطق ساحلی محلی شد، که این موضوع باعث اختلافات جدی بین جامعه محلی و مسوولان پروژه شد. عدممشارکت جامعه محلی در فرآیند تصمیمگیری و در نظر نگرفتن نیازهای اجتماعی آنها، باعث شد تا پروژه با مشکلاتی مواجه شود که به طولانی شدن فرآیند اجرا و هزینههای اضافی منجر شد.
در مثالی ملموستر، در برخی شهرها، پروژههای مسکن شهری چه با عنوان مسکن مهر و چه با عناوینی در دولتهای دیگر، به صورت یکنواخت و بدون درنظر گرفتن نیازها و ذائقههای جامعه محلی اجرا شده و میشوند. این مساله باعث ایجاد مشکلات اجتماعی مانند جداسازی اجتماعی، افزایش ترافیک، و کاهش ارتباطات اجتماعی میان ساکنان شهر میشود. در نظر نگرفتن این ابعاد اجتماعی باعث ایجاد مشکلات بلندمدت برای جامعه محلی و حتی تعطیلی پروژهها میشود. پروژههای نفت و گاز در برخی مناطق نیز به دلیل عدمتوجه به نیازهای جامعه محلی و عدمارتباط با آنها، با مشکلات بسیاری روبهرو شدهاند. این مشکلات شامل آلودگی هوا و آب، تخریب محیطزیست و اختلافات مربوط به تقسیم سودهای به دست آمده از این پروژهها میشود. توجه نکردن به این مسائل اجتماعی، منجر به اعتراضات و اختلافات جدی بین جامعه محلی و شرکتهای پروژهای میشود. به طور کلی، این مثالها نشان میدهند که در انجام پروژههای عمرانی، اهمیت توجه به ابعاد اجتماعی و مشارکت جامعه محلی بسیار بالاست تا از وقوع مشکلات جدی پس از اجرا جلوگیری شود. برای پاسخدهی به شرایط موجود و تحلیل وضعیت امروز و بهبود شرایط فردا، بستری باظرفیت که قدرت تحلیل و پاسخگویی به این دست سوالات و چالشها را دارد، به نام جامعهشناسی مهندسی معرفی میشود.