ابر چالشهای ساخت مسکن
در این نوشتار قصد آن نیست که با ریشهشناسی واژگان سعی بر رسیدن به معنای واژه مسکن کنیم که اگر خود میتواند راهی پیشروی ما برای تعیین یک سنجه مناسب و بهخصوص تاریخی بگشاید. واضح است که مسکن با سکونت کردن و سکنیگزیدن نزدیکی معنایی دارد اما در حال حاضر و بهخصوص در پروژههای کلان ساخت مسکن، هنگامی که مراد ما تامین مسکن است دیگر هدفمان ساخت بنایی برای سکنیگزیدن نیست. مساله در جایی بغرنجتر میشود که در توصیف مسکن، یک واحد مسکونی را متشکل از چند فضای هال، نشیمن، خوابها، آشپزخانه و سرویس بهداشتی تعریف میکنیم و انتظار داریم که هر ترکیبی از این اجزا ما را به یک واحد مسکونی کامل و مطلوب برساند. هرگز چنین نیست، اگرچه از سر ناچاری و فقر فرهنگی چنین میپنداریم. اگر این چند جمله اندکی عجیب و نامتعارف مینماید نیز از سر همین ندانستن یا غفلت از آن چیزی است که همگی در حافظه تاریخی خود میدانستیم. برای توصیف وضعیت کنونی در مسکن میتوانیم به تطابق آن با ادبیات فارسی بپردازیم. قطعا هر ترکیب کلماتی نمیتوانند جملات بامعنا بسازند و البته برای ما روشن است که جملات نیز در یک سطح از معنا نیستند. آنگاه که عمیقترین معانی را به وسیله کلمات جاری میسازیم به شعر نزدیک میشویم. با بازگشت از ادبیات به حوزه مسکن میبینیم که گمشده ما همان شعر یا شاعرانگی است. این نگاه نهتنها مغفول مانده است بلکه در زیر دست و پای معیارهای کالبدی و شعارزدگی جایی برای بروز و ظهور برایش باقی نمیماند و شاید این چنین است که مجتمعهای مسکونی که در شرایط بحرانی و برای پاسخ دفعتا به موضوع مسکن سر از زمین بیرون آوردند هیچگاه نتوانستند به عنوان یک اثر مهم تاریخی قلمداد شوند.
مطالب فوق به این جهت آورده شد که بدانیم هر پاسخی به مساله مسکن لزوما پاسخی مناسب و درخور نخواهد بود، اگرچه شاید از نظر تعداد و مساحت بتوانیم به کمک فناوریهای روز به اهداف مشخص و مطلوبی برسیم، اما این معیارهای کمی نمیتواند کفایت کند. این معیارهای کیفی است که میتواند حد فاصل یک واحد مسکونی واقعی و حداقلی (بر اساس ضوابط و فرهنگ موجود) را مشخص سازد. پس تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که علاوه بر معضلات و چالشهایی نظیر مشکلات اقتصادی در تامین مالی (که در رأس آنها نظم مالی در پرداخت به ذیاثران در پروژههای ساختمانی است)، اختصاص زمین مناسب و توجه به مسائل زیست محیطی، تامین مواد و مصالح ساختمانی و مسائل مرتبط با حقوق مالکیتی و آییننامههای قانونی، این مساله غفلت از کیفیت است که ضعف اصلی در شرایط کنونی ماست. شهرکهای خصوصی که با عبارت خوشنشین و مشابه آن توصیف میشوند، خود نیز در اعتراض به بافتها و شهرهایی است که به دنبال غفلت از کیفیت به شرایط حداقلی قرارگیری انسان در یک محیط بسته بسنده کردهاند.
حال سوال اصلی میتواند به این سمت برود که چگونه میتوانیم کیفیت را در ساختوسازهای نهضت ملی مسکن، به عنوان یک معیار اساسی در نظر بگیریم؟ کیفیت در مقابل کمیت آنچیزی است که قابل اندازهگیری است، امری است که به انسان نزدیکتر است. در هنگامی که ضوابط کمی نیز تدوین میشود برای مثال برای حداقل اندازهها کتابی شبیه به نویفرت یا استانداردهای مشابه تالیف میشود در واقع به دنبال حفظ کیفیات هستیم. در اینجا یک الگوی ابعادی و رفتاری از انسان داریم که دیگر تابع فرهنگهای گوناگون هم نیست. در نویفرت حداقلها برای و بر مبنای یک انسان متداول اروپایی در نظر گرفته شده است و در بطن آن به دنبال کاری شبیه به فرموله کردن امور و تطبیق آن در هر مکان و زمانی است. در حین بهرهگیری از همین استانداردهای ابعادی اما یک اجازهای است که معمار میتواند با توجه به شناخت خود از فرهنگ متداول کاربران تغییراتی در ابعاد و اندازه بدهد که این همان جایی است که کیفیت میتواند جاری شود. مخلص کلام آنکه ما دو مورد را گم کردهایم، یکی همان جا که اجازه باید داشته باشیم تا تغییراتی را اعمال کنیم و یکی دیگر معماری که بتواند چنین کاری را بر اساس شناخت خود از فرهنگ و مخاطب انجام دهد. متاسفانه در طرحهای ساخت انبوه مسکن که به صنعتیسازی مسکن نیز بدون حضور این دو مهم متوسل میشویم، نتیجه چنان مطلوب نیست و شبیه به آن است که تعداد زیادی واحد مشابه را باسرعت بالا میسازیم و انتظار داریم که در همه جای ایران نیز این پاسخ مطلوب واقع شود.
در پایان اگر به این نتیجه رسیده باشیم که کیفیت مسکن مهمتر از تعداد مسکن است و بخواهیم معیارهای کیفی را سرلوحه کار قرار بدهیم راهی که پیش پای ما هست، همان توجه به معماری به مثابه بنا نهادن تفکر اولیه و طرحریزی پایان در پروژههاست. در ادامه کاری که در حال حاضر و همسو با تجربیات کشورهای پیشرو در ساختمان میتوان از آن بهره جست، تلقی امر ساختمان نه به صرف ساخت، بلکه نامیدن آن با عبارت AEC است. به این ترتیب سه عنصر Architecture, Engineering, construction باید در امتداد یکدیگر قرار بگیرند تا بتوانند حافظ کیفیت و همچنین نفوذ فناوریهای جدید در عرصه عمران و ساختمان باشند.