معماران تراز اول پرورش ندادهایم
پس فارغ از هرگونه تصورات شکل یافته یا قالبسازی شده برای ذهنهای خود ابتدا باید پازل صحیحی از این عناصر مرتبط معماری حاضر در اندیشه یک معمار به هم جفت و جور شده و چیدمان و موقعیت مناسب آنها شکل گیرد. معماری از منظر یک هنر خلاق، متصل به عملکرد واقعی و یک مهندسی مولد در تحقق یک فضا و وابستگی در هم آمیخته آن با اقلیم، سبکها و سنتهای زندگی مردم دنیا و باورهای ذهنی، قالبها و سبکهای ویژه و متعدد دارد و به یقین چارچوب کلیشهای و مطلقی برای پاسخ گفتن به مسائل آن را نمیتوان تصور کرد. انگیزههای اصلی برگزاری مسابقات معماری برای رسیدن به یک طرح مناسب نیز از همین نکته نشات میگیرند چون حتی خود معماران نیز به پویایی و سیال بودن معماری در گذر زمان اعتقاد دارند. با این تفاسیر؛ نمیتوان گفت که دغدغههای معماری امروز ما چیست، ولی قطعا میتوان گفت که چرا نمیتوانیم این دغدغهها را بهصورت واضح تعیین و در یافتن پاسخ آن اقدام کنیم. در همین راستا شاید چند پرسش که ذهن معماران امروز کشورمان را به خود مشغول کرده را بتوان مطرح کرد که ما به دنبال چه چیزی در معماری امروزمان هستیم: زیبایی؟ کارآیی؟ هویت؟ اصالت؟ استحکام؟ پایداری؟ مفهوم؟ رفاه؟ تامین نیاز؟ و...
از سویی معماری امروز باید موضوعی کاملا تخصصی و حوزهبندیشده به گروههای متعددی از کاربریها و نیازها باشد. برای نمونه یک معمار متخصص در طراحی بناهای مذهبی قابلیتهایی دارد که یک معمار طراح فضاهای درمانی در حد و اندازههای لازم از آن دور است و برعکس. چرا که یک معمار عصر حاضر مثل یک نقاش نیست که اثری را بر بومی بنشاند و بر دیواری بیاویزد و بیننده به تعبیر خود تفسیرهایی از آن ارائه کند بلکه فضای حاصل از فکر یک معمار در درجه نخست باید عملکرد صحیحی داشته و پاسخگوی نیازها و تناسبها باشد. شاید بتوان گفت دغدغههای امروز معماری ما نبود یا پرورش نیافتن معماران تراز اول و صاحب فکر به لحاظ قابلیتها و شناخت از نیازها و هدایت به سمت خواستههاست.
اگر بتوانیم ارتباط مناسبی بین معماری خود با جهان و تزریق روح ایرانی معماری سنتی خویش به کالبد پروژههای شاخصی که بتوان از آنها بهعنوان الگو نام برد ایجاد کنیم، به تدریج دغدغههای اصلی که باید به آنها بپردازیم نمود پیدا خواهند کرد.اگر صدور اسلوبها و تکنیکهای معماری در ایران را به دو قسمت تاریخی کلی و فرضی تفکیک کنیم، به یقین در دورههای طولانی تاریخی روشها و تکنیکها و فرمهای معماری ایرانی و ایرانی- اسلامی تاثیرات زیادی در معماری دنیا داشته است، ولی پس از مدرنیته و عصر صنعتی که مصالح و موادی از جمله فولاد نقش بسیار تاثیرگذاری را در فرم و هندسه کالبد فضاها به وجود آورده و الکتریسیته و سایر محصولات صنعتی قابل بهرهبرداری در زندگی روزمره وارد زندگی بشر شدند، متاسفانه ما بیشتر الگوبرداری کرده و حتی در هماهنگسازی آن با سنتهای خود تلاش مناسبی نکردهایم. شاید اگر مشابه کشوری مانند ژاپن میتوانستیم الگوسازی خوبی داشته باشیم هماکنون در این زمینه موفقتر بودیم.