مسوولیت سازمانی
فلسفه معنوی مسوولیت سازمانی
ارزشها معیار عمل و سنجش هستند. ما به ارزیابی و قضاوت رفتارهایمان بر اساس ارزشها میپردازیم. البته ارزشها را نیز از طریق تفکر بررسی مجدد میکنیم و اینطور نیست که ارزشی ثابت، پایدار و بیتغییر بماند. همچنین با آنکه ارزشها خودشان عمل نیستند، از طریق اعمال و رفتارهای ما نشان داده میشوند. کانت در این باره میگوید: ارزشها بدون منطق، کور هستند؛ بدون احساسات، ناتوان هستند و بدون رفتارها، تهی هستند. با آنکه ارزشها ثابت و بیتغییر نیستند، تغییر در آنها نیازمند دلایل و منطقی قوی است. به این دلیل، حتی کمتر از عقاید خود اقدام به تغییر ارزشهایمان میکنیم. به عنوان مثال، ممکن است فردی در تمام عمر خود عدالت را مهمترین ارزش و معیار تصمیمات خود بداند ولی چند بار عقاید و مصداقهایش از این عدالت را تغییر دهد.
اکنون که بحث ارزشها در کسب و کار است، بد نیست نگاهی هم به جایگاه ارزشها و رفتارها در رشد معنوی بیندازیم. در فلسفه عرفانی ودانتا در هند، آموزههای فراوانی راجع به زندگی معنوی و راهنمای عمل اخلاقی دیده میشود. ودانتا چشماندازی برای زندگی ارائه میکند که ارزشهای موجود در کسب و کار را پرورش میدهد. هرکدام از این ارزشها نیاز است که مکمل رفتار درونی فرد شود.
یکپارچگی در عمل، بنیان تمام اخلاقیات و ارزشهاست. نمیتوان مجموعه قواعدی برای کسب و کار داشت و مجموعه قواعدی دیگر برای زندگی شخصی. همچنین ارزشها و اخلاقیات برای تمام انسانها یکسان هستند. در اخلاقیات خبری از ساختار طبقاتی و مرزبندی نیست. یکی از مهمترین اخلاقیات در کسب و کار، توانایی مواجهه با کار به شکل خدمتی غیرخودخواهانه یا رفتاری عبادی موسوم به کارما یوگاست. کسبوکارها زمانی میتوانند در مسیر کارما یوگا پیش روند (و باعث رهایی و تعالی خود شوند) که افراد آنها به اقدامات غیرخودخواهانه مبادرت کرده و بیتوجه به نتایج به فعالیت بپردازند. به عبارتی دیگر، افراد بدون نگرانی و بدون دغدغه، کار را چون بازی میبینند و بیتوجه به نتایج یا منافع خود از آن، برای لذت بردن کار میکنند. چنین روحیهای در زندگی واقعی همیشه راحت نیست و بهویژه خودخواه نبودن و توجه نداشتن به دغدغهها و منافع شخصی کار آسانی نیست. با این حال، نباید ارزشهای خود را نادیده گرفت. دستکم باید تلاش کنیم که خواستههای درست و همچنین رفتارهای درستی داشته باشیم.
تمام شرکتهای واقعا موفق، فعالیتهای خود را بر بنیان خدمت به مشتریان بنا کردهاند. این ارزش را به سادگی میتوان در آموزههای اخلاقی و معنوی یافت: مشاهده مشتری به عنوان تجلی خداوند. افراد باید کار را با حسی از سرخوشی و شادی همراه سازند و بدانند که نتایج «بازی» خارج از دست آنهاست. کسب و کار نهایت و هدف زندگی نیست. اگر چنین نگاهی به زندگی و کار داشته باشیم و اگر اهدافی والاتر راهنمای زندگی و کار ما باشد، کنترل احساسات و حفظ عقلانیت در کسب و کار نیز راحتتر خواهد شد. همچنین با توجه به چنین ارزشی در رفتارها، راحتتر میتوان بر وسوسهها غلبه کرد و برای رسیدن به اهدافی خاص در کسبوکار، هر وسیلهای را توجیه نکنیم.
تسلیم یا صبر یکی از ارزشهای کلیدی در کسبوکار است. از طریق این ارزش، افراد میآموزند که منیت خود را در کارشان دخیل نکنند. همچنین زمانی که افراد از روحیه گشودگی و مدارا استقبال کنند، سادهتر میتوان تنوع دیدگاهها و نگرشها را جشن گرفت. زمانی که افراد، روحیهای گشوده داشته و پذیرای دیگران باشند، با سایرین مدارا خواهند کرد. در کسب و کار، این ارزشها منجر به احترام و رقابت منصفانه میشود. با چنین نگاهی، بازپرداخت به جامعه یا ایفای وظیفه در قبال جامعه، تبدیل به اصلی بدیهی میشود. ارزشها به ما صداقت، مهربانی و برابری میآموزند. در کنار آنها، ارزشهای اجتماعی، ارزشهای زیباییشناختی، ارزشهای شناختی و ارزشهای معنوی نیز وجود دارند که هرکدام راهنمایی در مسیر عمل هستند.
مفهوم مسوولیت اجتماعی شرکتها فقط از چند دهه پیش مدون شده است ولی تاریخچهای طولانی در جهان شرق و غرب دارد. پیش از این، مسوولیتپذیری شرکتها با نام فعالیتهای خیرخواهانه و اجتماعی آنها شناخته میشد. مسوولیتپذیری اجتماعی شرکتها بر اساس ماهیت فعالیت آنها به شکلهای مختلف دیده میشود. فعالیتهای خیرخواهانه سنتی شرکتها اغلب متمرکز بر رفاه اعضای بیواسطه شرکت مانند کارکنان و خانوادههای آنها بود. در این حوزه، رهبران بابصیرت کسبوکارها بخشی از درآمدها و سود اکتسابی را صرف خود کارکنان میکردند. به عنوان مثال، آنها را در سود کسب و کار سهیم میکردند یا صندوقهای کمکهزینه تحصیلی ایجاد میکردند یا به رفاه زنان میرسیدند.
چالش آنجاست که نگاه جدید به مسوولیت اجتماعی شرکتها، تمام ذینفعان از جمله شهروندان جامعه و سیاره و شیوه سودآوری را نیز مدنظر قرار میدهد. توسعه پایدار، پایداری اقتصادی و سودآوری شرکتها بر اساس میزان رفاه و بهروزی جامعه سنجیده میشود. در این نگاه، مسوولیت اجتماعی به عنوان زنجیر و باری بر دوش شرکتها تلقی نمیشود. شرکتها به خودی خود و با توجه به ارزشهای اخلاقی ذاتیشان، متوجه میشوند که فعالیتهایشان بر تمام ذینفعان و حتی سیاره اثر میگذارد و میکوشند برای کسب سود، هزینههایی بر دیگران تحمیل نکنند. در شمارههای آتی این ستون هفتگی، به مطالعه شرکتهای مسوولیتپذیر هند و تجربه آنها خواهیم پرداخت.