بخش کشاورزی دراقتصاد ایران و برای دستیابی به اهداف اقتصاد مقاومتی، نقش حیاتی برعهده دارد، زیرا به‌طور میانگین ۱۵ درصد تولید ناخالص ملی، ۱۸ درصد اشتغال و ۲۵ درصد صادرات غیرنفتی را بر عهده دارد. البته رشد منفی ۵/ ۴ درصدی در گروه فعالیت‌های کشاورزی در شش ماه نخست سال ۱۴۰۰ می‌تواند زنگ‌های خطر را به صدا در‌آورده و گواهی بر اهمیت نقش سرمایه‌گذاری، بازارهای مالی، مدیریت سرمایه و شناخت چالش‌های آن باشد. این کاهش نباید این تعبیر نادرست را ایجاد کند که می‌توان بخش کشاوزی را به نفع بخش‌هایی که رشد بیشتری دارد نادیده گرفت.

اندازه‌گیری ارزش کشاورزی برای یک کشور تقریبا غیر ممکن است. زیرا از یک طرف کشاورزی، مواد غذایی لازم برای انسان‌ها را فراهم می‌سازد و از طرف دیگر مواد خام بسیاری از کالاهای صنعتی دیگر از طریق کشاورزی تهیه می‌شود. از این رو کشاورزی را نخستین بخش اقتصاد و صنعت را دومین بخش آن تلقی می‌کنند.

به ‌ترتیب بخش کشاورزی معمولا مهم‌ترین بخش اقتصادی کشورهای در حال رشد است. زیرا در اغلب این کشورها تهیه مواد غذایی و جلوگیری از خروج ذخایر ارزی به عهده این بخش است و توده عظیمی از نیروهای انسانی در بخش کشاورزی مشغول هستند. پس پیشرفت در این حوزه باید یکی از هدف‌های بزرگ اقتصادی و اجتماعی باشد.

به این منظور سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی باید از اولویت‌های کلان محسوب شود که این مهم از طریق منابع سرمایه‌گذاری از محل اتحادیه‌ها و تعاونی‌‌ها، سرمایه‌گذاری از طریق بودجه عمومی، سرمایه‌گذاری از محل منابع شرکت‌های دولتی، سرمایه‌گذاری سیستم بانکی و سرمایه‌گذاری بخش خصوصی قابل تامین است.

اما سرمایه‌گذاری در حوزه کشاورزی و در کشورهای در حال رشد به‌طور حتم با چالش‌هایی روبه‌رو است که گریبانگیر این کشورها برای رسیدن به رشد و توسعه اقتصادی است.

یکی از موانع اساسی سرمایه‌گذاری در این بخش، توسعه‌نیافتگی نهادها و بازارهای مالی تخصصی در بخش کشاورزی است. نبود بازار مالی تخصصی و کارآمد در حوزه زراعت باعث ناتوانی در تامین سرمایه و کند شدن روند توسعه می‌شود.

سیاست‌های نامناسب در حوزه اقتصاد کلان، ایجاد تصور فقدان سودآوری، ضعف ساختاری نهادهای مرتبط با کشاورزی و مداخلات ناکارآمد دولت در این بازار از مهم‌ترین چالش‌های بازار مالی کشاورزی در کشور به شمار می‌رود.

به‌طور کلی، بخش کشاورزی طی چند سال اخیر توفیق چندانی در جذب منابع سرمایه به‌ویژه از طرف بخش خصوصی نداشته و سرمایه‌گذاری در این بخش با موانع و چالش‌های اساسی مواجه است که این امر می‌تواند ناشی از عوامل متعددی باشد که مهم‌ترین آنها شامل عدم امنیت سرمایه‌گذاری درسطح کلان اقتصادی، بالا بودن نرخ بی‌سوادی در میان کشاورزان و عدم آموزش صحیح، سودآوری اندک در بخش کشاورزی به دلیل کوچک بودن واحدهای مورد بهره‌برداری و پراکندگی آنها، کمبود سرمایه‌گذاری در زمینه ایجاد و گسترش صنایع تبدیلی در محل، کمبود سیاست‌ها و برنامه‌های تشویقی مناسب برای سرمایه‌گذاری بخش خصوصی، عدم شفافیت قوانین و مقررات در زمینه جلب سرمایه‌گذاری خارجی، نبود امکانات زندگی مناسب در مناطق روستایی، عدم توسعه کافی و پوشش نامناسب بیمه‌های کشاورزی، ناکارآمدی سیستم بانکی در تخصیص پس‌اندازهای ملی به مولدترین سرمایه‌گذاری‌ها و عدم همخوانی آن با اقتصاد مقاومتی و عدم حمایت ویژه از کشاورزی به وسیله بازار سهام یا فروش اختصاصی اوراق مشارکت جهت توسعه طرح‌های کشاورزی است.

سیاستگذاران اقتصادی کشور باید سیاست‌هایی را اتخاذ کنند که بستر مناسبی برای جلب و جذب سرمایه در بخش کشاورزی در جهت توسعه پایدار کشاورزی و هم‌راستا با اقتصاد مقاومتی در ایران ایجاد شود. بنابراین ایجاد و توسعه بازارهای مالی برای بسیج و هدایت پس‌اندازها به سمت سرمایه‌گذاری مولد می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در رشد و توسعه بخش کشاورزی داشته باشد.

هر چه سودآوری در این بخش افزایش داشته باشد زمینه جذب سرمایه هم افزایش می‌یابد و در نقطه مقابل، چنانچه نرخ بازگشت سرمایه پایین باشد، بازارهای مالی به سمت بخش‌های خدمات رفته و موجب افزایش نرخ بیکاری، مهاجرت و در انتها کاهش تولید می‌شود. نتیجه اتخاذ چنین سیاست‌هایی افزایش واسطه‌گری، دلالی و ایجاد رانت خواهد بود. از طرف دیگر نباید سیاست‌های پشتیبانی‌کننده بخش کشاورزی را فراموش کرد. سیاست‌هایی که باعث افزایش امنیت سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی می‌شود. ثبات سیاست‌های صادرات و واردات، سیاست‌های پشتیبان‌کننده در حوزه قوانین و مقررات، تقویت بیمه و... از این قبیل سیاست‌های پشتیبانی هستند.

ایجاد رشد و توسعه اقتصادی به تمایل دولت‌ها در زمینه فقرزدایی و ایجاد اشتغال در بخش کشاورزی بستگی دارد. در ایران نیز بخش کشاورزی به جهت تاثیر فراگیری که می‌تواند در زمینه رفع چالش‌های اقتصادی و اجتماعی (تامین استقلال و امنیت غذایی، ایجاد شغل و توسعه پایدار) داشته باشد از جایگاه مهمی برخوردار بوده و ضرورت انجام سرمایه‌گذاری‌های جدید در کشاورزی را آشکار می‌سازد. رسیدن به رشد مطلوب سرمایه‌گذاری با حفظ ساختارهای موجود تقریبا غیر‌ممکن است و نیازمند غلبه بر چالش‌های سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی است.