منابع مالی؛ چالش اصلی صنعت لندتک در ایران
در ابتدای کار، وامهای دیجیتال، چالشهای اولیه و اساسی زیادی داشتند که باعث شد تاثیرگذاری و موفقیت آن زیر سوال برود. در ادامه اما وامدهندگان دیجیتال با ارائه تسهیلات با نرخهای بهره اندک در کوتاهترین زمان نشان دادند که میتوانند تعداد قابلتوجهی مشتری را به خود جلب و درآمد قابل ملاحظهای نیز کسب کنند. با این حال هنوز چالشهای زیادی بر سر راه این صنعت وجود دارد. در همین رابطه «هومن امینی»، مدیرعامل و «بهرنگ فاطمی»، مدیرکل کسبوکار اعتبارسنجی دیجیپی در گفتوگویی به بررسی شرایط امروز لندتک در ایران پرداختهاند:
نقش لندتکها در فراگیری مالی و اقتصاد دیجیتال در ایران و جهان به چه صورت است؟
فاطمی: یکی از اهداف لندتکها به عنوان یکی از اجزای فینتک، فراگیری مالی است؛ به این معنا که اعتبار به راحتی در دسترس افراد باشد و زمانی که نیاز به استفاده از آن اعتبار دارند، به اندازه ماهیت نیاز خود بتوانند به راحتی اعتبار را تامین کنند. یک نهاد غیرمرتبط و یک بانک نمیتوانند در شاکله بوروکراتیک خود این فرآیند را هضم کنند. در چنین شرایطی لندتکها میتوانند با پر کردن این شکاف، راهگشای نیازها و درخواستهای مشتریان باشند. ابزارها و پلتفرمهای لندتک به مردم کمک میکنند تا به گذشته مالی خود دقیقتر و به مثابه یک ثروت پنهان نگاه کنند که میتواند آینده اعتباری آنها را شکل دهد.
امینی: لندتک به صورت کلاسیک در دنیا بسیار قدیمیتر از ایران است و به نظر میرسد در دنیا اثرگذاری بالاتری نسبت به ایران دارد. در برخی موارد نیز جنبه بومی پیدا میکند؛ مانند اینکه افراد یاد میگیرند در بازپرداخت اقساط خود مسوولیتپذیر باشند و با رفتارهای مناسب، آینده خود را فارغ از گذشته اعتباری خود بسازند. در کشورهایی که اعتبار خرد در آنها جا افتاده، در کنار پارامترهای مالی، جنبههای جالب فرهنگی و تعاملی و مسوولیتپذیری اجتماعی هم نهفته است.
آیا ما در مقایسه با کشورهای دیگر در حوزه لندتک به دانش و تخصص روزآمد مجهز شدهایم؟
فاطمی: نظام لندینگ و نظام پولی و مالی هر کشوری به شرایط اقتصادی و نظام حاکم بر آن کشور وابسته است. شاید نباید مقایسه کنیم که نظام لندینگ در ایران با کشورهای دیگر مشابه است یا خیر و باید بومیسازی شود. مهم این است که آیا از این ظرفیت خود بهطور کامل بهرهبرداری و استفاده میکند، یا خیر.
امینی: یکی از بخشهایی که جای آن بسیار خالی است، رتبه اعتباری یکپارچه مدرن است. در حال حاضر این رتبه اعتباری در ایران وجود دارد، اما درباره اینکه آیا این رتبه برمبنای رفتارهای دیجیتالی و الگوهای رفتار مالی کاربران در خارج از نظام بانکی سنجیده میشود یا خیر، باید گفت هنوز چنین سازوکاری در کشور وجود ندارد. کشورهایی مثل چین و هند که توانستهاند دادههای خود را یکپارچه و سازماندهی کنند، از این مزیت برخوردارند. اتحادیه اروپا نیز به صورت کلاسیک این کار را انجام میداد و سالهاست که روی رتبه اعتباری کار میکند. مزیت یکپارچهسازی این است که وقتی سیاستگذار درباره میزان تورم، حجم نقدینگی در بازار، حجم نقدینگی در دسترس، GDP و امثال آن برنامهریزی میکند؛ همیشه رتبههای اعتباری در بررسی اثرگذاری آن تصمیمات روی اقشار مختلف، نقش بسیار جدی بازی میکنند.
مهمترین چالشهای پیشروی لندتکها چیست و برای برطرف کردن آنها چه راهکاری را پیشنهاد میکنید؟
امینی: مهمترین چالش مربوط به منابع است و لندتک باید منابعی در اختیار داشته باشد که بتواند آن را به مشتریان و کاربران خود عرضه کند. یکی از مهمترین راهکارها، افزایش منابع برای افزایش سهم لندتکها در اعتبارهای خرد است. منابع در دسترس لندتکها در تسهیلات خرد به نسبت تسهیلات کل کماکان عدد بسیار ناچیزی است و این پتانسیل وجود دارد که این سهم ناچیز تا ۱۶۰۰ هم افزایش پیدا کند. در حال حاضر این عدد بین ۱ تا ۳ همت تخمین زده میشود که تابعی از تعریف تسهیلات است.
فاطمی: از نگاه دیگر، نوع برخورد با لندتکها مطرح است. شاید بتوان گفت که لندتکها اکنون از یک برزخ گذر میکنند. لندتکهای ایران میدانند که به چه نقطهای باید برسند و حتی شاید راه آن را هم پیدا کردهاند، اما چون آن مسیر وجود ندارد؛ خودشان باید راه آن را بسازند و در این فرآیند به موانع بزرگی برمیخورند که به آسانی قابل رفع نیست. تاکنون بیشتر کمکهایی که از سوی نهادهای رگولاتور ازجمله بانک مرکزی به این صنعت شده، کمکهای بازدارنده بوده است. هنوز ارادهای که همه نهادها با عدد و رقم یا با مفاهیم مشترک صحبت کنند، وجود ندارد و باید با همافزایی در این مسیر پیش برویم تا به یک بلوغ حداقلی در این زمینه برسیم. در مجموع، کمبود منابع مهمترین چالش این صنعت است. شرکت دیجیپی بهترین محل مصرف را با بهترین قدرت انتخاب و قدرت خرج کردن هر منبعی، از داراییهای کاربران تا اعتباراتی که به آنها تخصیص داده میشود، در اختیار دارد. در حال حاضر در بزرگترین مگامال فیزیکی کشور حدود ۳۰ هزار قلم کالا وجود دارد، در حالی که در بازارگاه دیجیکالا بیش از ۸ میلیون قلم کالا وجود دارد و همین ویژگی قدرت انتخاب را برای کاربران آسان میکند. اما اگر منبع مالی آن وجود نداشته باشد یا کسی همکاری لازم را انجام ندهد، باید سراغ منابع مالی برویم که ممکن است پایدار نباشند.
چه نهاد حاکمیتی دیگری به جز بانک مرکزی میتواند در این صنعت موثر باشد؟
امینی: در دنیا لندتکها منابع را از بانکها یا از بازار سرمایه میگیرند. در بازار سرمایه حرکتهایی در قامتهای جمعسپاری مالی انجام شد؛ اما بازار سرمایه نیز هنوز در فرآیندهای خود برای در دسترس گذاشتن منابعی که بتواند خلق ارزش جدی برای بازار لندینگ بکند، نتوانسته کار جدی انجام دهد و محدود بوده است. بازار سرمایه نهاد حاکمیتی دیگری است که میتواند در این زمینه ایفای نقش کرده و فرآیندهایی را تدوین کند تا افرادی که تمایل دارند منابعی را در اختیار اکوسیستم لندتک بگذارند، بتوانند با دغدغه کمتر و به صورت قانونی این کار را انجام دهند تا آن منابع دوباره به منابع در دسترس بانکی، برای استفاده در اکوسیستم لندتک اضافه شود. این روند هم در بسیاری از کشورهای دنیا متداول است؛ اما در ایران هنوز برای آن قوانین و دستورالعملی نداریم. یعنی از منظر کلان لزوما مشکل ما با حاکمیت، فرآیندهای نگهدارنده لندتک نیست؛ بلکه نبود فرآیند است و این مهمتر از مورد اول است.