ابر‌چالش صنعت قطعات خودرو؛ قرار گرفتن در فضای آکواریومی

یکی از بزرگ‌ترین مشکلات صنعت قطعات خودروی ما، خود تولیدکنندگان هستند که به خاطر هزینه‌های بیش از حد، تمرکزشان از روی کار حرفه‌ای خارج شده و اکنون حاضر به تحول و به‌روزرسانی محصولات خود نیستند و به جای اینکه قطعه‌ساز یا خودرو‌سازی باشند که به دنبال نوآوری و بالابردن سطح کیفی محصولات خود است، به یک شرکت صنعتی بدون خلاقیت و نوآوری تبدیل شده‌اند که فقط یک کالای تکراری را سال‌ها تولید می‌کند و صرفا در تلاش هستند که طول عمر شرکت خود را با همین امکانات و خدمات افزایش دهند؛ در صورتی که خودروساز باید سالی یک یا دوبار تغییر ساختار بدهد و طراحی‌هایش را با استانداردهای بین‌الملل به روز کند و مدام دنبال رسیدن به درجه بالاتری در سطح استانداردها باشد اما تولیدکننده ما این کار را نمی‌کند، پس این خودش شوک اول را در صنعت ما ایجاد می‌کند. همین عافیت‌طلبی را در قطعه‌سازی هم می‌توانید مشاهده کنید که چطور با واردات و دلالی و گاهی متاسفانه تقلب و در‌جا‌زنی در بازار قطعات خودروی ایران روبه‌رو هستیم.

از طرفی کشور ما متاسفانه از لحاظ کنترل و استاندارد ضعیف است. به عبارتی استاندارد مشخص و به روزی وجود ندارد؛ تولیدکنندگان و فعالان  این صنایع در دنیا در یک درجه دیگری از استانداردها حرکت می‌کنند و ما هنوز در استانداردهای گذشته خودمان هم موفق نیستیم و چه بسا در سال‌های اخیر از آن استانداردهای اولیه و ناقص و کهنه خود نیز عدول کرده‌ایم. ما باید کنترل‌های دائمی، مستمر و تخصصی در این بازار داشته باشیم ولی این‌طور نیست. الان در بازار به گفته برخی منابع رسمی ‌حدود ۷۰ تا۸۰ درصد قطعات خودرو و لوازم یدکی متعلق به خودرو، تقلبی یا غیراستاندارد هستند. دسته‌ای از این قطعات تقلبی از خارج وارد می‌شود و قسمتی هم در ایران تولید می‌شود، اجناسی با برندهای خوب و مطرح جهانی وارد کشور می‌شود در حالی که  کم‌کیفیت و ساخت تولیدکنندگان متفرقه چین هستند. این نتیجه همان انفعال  و تکرار و تکرار فرسایشی و عدم استاندارد و نگاه توسعه‌ای و رو به آینده است. فقدان نگاهی که رفته رفته راه پول در‌آوردن به ساده‌ترین شکل را برای عده‌ای بی‌ضابطه و نظارت فراهم ساخته است. این نگاه بر‌آمده از عدم ارتباط جهانی و قرار گرفتن در فضای انحصاری و آکواریومی ‌است که زمان زیادی نمی‌تواند دوام پیدا کند.

از نگاه دیگر هم متاسفانه مشکل فرهنگی و عدم اعتماد به نفس و افول سرمایه اجتماعی موجب شده است که مصرف‌کنندگان در بازار تمایل کمتری نسبت به خرید کالای ایرانی داشته باشند و قطعات خودروی بی‌کیفیت و تقلبی خارجی را به برند ایرانی با‌کیفیت ترجیح دهند؛ فقط هم به این دلیل که مرجع و مرکز مورد اعتماد و حرفه‌ای برای درجه‌بندی سطح کیفی محصولات و کالاهای این صنعت در ایران وجود ندارد‌؛ حتی خودروسازهای ما کالای خوب ایرانی را نمی‌خواهند چون قیمت تولید قطعات با‌کیفیت ایران از قطعات وارداتی بالاتر می‌رود و برایشان به صرفه نیست. وقتی در تعاملات سود بالاتر ملاک باشد، قطعا کیفیت قربانی می‌شود.

صنعت چیزی نیست که تنهایی و بدون هیچ پس‌زمینه‌ای  شکل بگیرد، همیشه نیاز به یکسری اطلاعات اولیه دارد. در این وضعیت می‌توان موضوع را از چندین دیدگاه مختلف مورد بررسی قرار داد. یک زمان هست که صنعتی را ما خلق می‌کنیم، در این صورت قطعا بیشتر اطلاعات آن را هم داریم، اما زمانی هم هست که صنعتی را از دیگران می‌گیریم و خالق و ابداع‌کننده اولیه و اصلی آن نیستیم. واقعیت این است که در صنعت قطعات خودرو و خودروسازی هم به این شکل است، کشور ما خالق این صنعت نیست و باید برای پیشرفت بتواند اطلاعات اولیه برای طراحی و تولید را از کشورهای دیگر بگیرد. در وضعیت کنونی تحریم‌ها می‌توان گفت سال‌هاست اطلاعات دست اول و به روز این صنعت به ما نرسیده است؛ هر آنچه باعث پیشرفت‌های کوچک و بزرگ ما و دستاوردهای محدود و در ابعاد کوچک مقیاس ما در این صنعت شده، از روش‌های سعی و خطا به‌دست آمده است که این موضوع مطلوب هیچ مصرف‌کننده‌ای نیست. ما اکنون برای تولید قطعات باید از اول چرخه را بسازیم و بررسی کنیم که چه پارامترهایی را باید رعایت کنیم و از چه متریال اولیه‌ای باید استفاده کنیم، در حالی که شرکت‌های بین‌المللی دنیا، اطلاعات مختلف فنی را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند و این کار باعث رشد هرچه بیشتر شرکت‌های تبادل‌کننده شده و سطح عمومی ‌صنعت قطعات خودرو درآن کشورها بالا است.

چالش دیگری هم که در این صنعت وجود دارد عدم ارتباط مناسب بین تولیدکنندگان خصوصی و دولتی است؛ دقیقا مثل ارتباط نامناسب دانشگاه و صنعت که مسیری همسو ندارند، این چالش راهی ندارد غیر از گفتمان و جلساتی که بتوان به فصل مشترک و مسیر مشترکی برای رسیدن به هدف دست یافت.

ما باید برنامه کامل و استراتژی درست و واقع‌بینانه داشته باشیم، چیزی که صحبت از آن در شرایط امروز به رویا بدل شده است. وقتی  موتور ملی تولید می‌کنیم چرا باید ماژول هوا و روغن آن را یک برند خارجی تولید کند؟ در قطعه‌سازی خودرو وقتی بتوانیم در مسیر و بستر زیرساخت‌های موتور خودرو وارد شویم، آن زمان توانایی تولید کالای باکیفیت بالا و در سطح استانداردهای بین‌الملل را داشته و حتی می‌توانیم در تولید علم و طراحی‌های اولیه نیز حرفی برای گفتن داشته باشیم.  اگر اطلاعات درست و امکانات درست در سطح جامعه متخصص و حتی غیر‌متخصص گسترش یابد، قطعا ما می‌توانیم شاهد اتفاقات خوب و مثبتی در آینده باشیم. این صنعت در برهه‌ای قرار گرفته که نیاز به ارتباط مثبت با شرکت‌های به روز خارجی دارد و اگر برجام به ثمر برسد ما می‌توانیم قطعات به روز و اطلاعات دست اولی در این صنعت در کشور  داشته باشیم و مسیر کنونی را تغییر دهیم، در غیر این صورت صحبت از حرکت صنعت قطعات خودرو و به تبع آن حرکت صنعت و تولید به طور کلی در دیگر حوزه‌ها در حد آرزو مانده و هیچ مبنای تخصصی و افق روشنی پیش روی آن نخواهد بود.