اما و اگرهای تحقق افق 1404 تولید فولاد

اصلاح ساختارهای صنعتی برای تولید فولاد سبز

امروزه  بسیاری از کشورهای دنیا در مسیر اصلاح ساختارهای صنعتی خود و تغییر از روش قدیمی‌تر تولید، به سمت روش‌های جدید و تکنولوژی محور در صنعت، به خصوص در بخش فولاد هستند. اقدام کشورهای مختلف به خصوص چین در اصلاحات اساسی شیوه تولید فولاد و جایگزینی روش مدرن EAF در راستای تولید فولاد سبز،کربن زدایی از فرآیند تولید و نیز کاهش عوارض زیست محیطی و به تبع آن افزایش رقابت‌پذیری در بازار، سایر کشورها از جمله هند، اتحادیه اروپا، آمریکا و… را بر آن داشته است تا در این مسیر گام بردارند.

تلاش تولیدکنندگان برای توسعه زیرساخت‌ها و حرکت به سمت فناوری نوین و هوشمند می‌تواند آینده تولید فولاد را دگرگون کند. هدف از توسعه این زیرساخت‌ها، کاهش هزینه‎ها اعم از مالی، زیست‎محیطی، اجتماعی و… است. اگرچه هزینه تولید فولاد سبز نسبت به فولاد کنونی در هر تن افزایش می‎یابد، اما در نهایت به کاهش هزینه‌های کلی به خاطر کاهش هزینه زیست‌محیطی و … می‌انجامد. ایران به عنوان یکی از ۱۰ کشور برتر تولیدکننده فولاد جهان، نیازمند توسعه زیرساخت‌های صنعتی خود به خصوص در حوزه فولاد است و غفلت از این امر می‌تواند در آینده، روند تولید فولاد کشور را با مشکل مواجه کند و از توان رقابتی با دیگر تولیدکنندگان بکاهد. مساله برای ما تنها توسعه زیرساخت سخت‌افزاری نیست، بلکه در حوزه نرم‌افزاری نیز نیازمند واقع‌بینی و سنجش علمی ‌هستیم. منظور از حوزه نرم‌افزاری، بحث‌های مربوط به برنامه‌ریزی، هدف‌گذاری، آینده‌پژوهی و منابع انسانی است. بنابر سند چشم انداز در افق ۱۴۰۴ ایران باید به تولید ۵۵ میلیون تن برسد که این رقم تا ۵۷ میلیون تن نیز قابل افزایش است. اما شرایط کنونی و ضعف در زیرساخت‌ها، دستیابی به میزان تولید را با اما و اگر مواجه کرده است.

تقویت نرم‌افزاری، دانش فنی و مدیریت هوشمند

در حوزه توسعه زیرساخت‌های تکنولوژی به دلیل تحریم و انحصار فناوری نزد کشورهای پیشرفته، با نوسان رشد دانش بومی‌سازی فناوری‌های مدرن و مشکل واردات دانش فنی مواجه‌ هستیم. اگرچه در کارخانه‌های مختلف کشور، تکنولوژی‌های نوین به کار گرفته شده است، اما وابستگی علمی ‌این فناوری‌ها به شرکت‌های خارجی منجر به نوعی وابستگی نامتوازن و یک طرفه شده است.  اگرچه با نهضت بومی‌سازی و توسعه تکنولوژی به بخشی از این موضوع پرداخته‌ایم، اما برای دستیابی به یک نظام صنعتی بر پایه آخرین فناوری‌های روز دنیا راه زیادی در پیش داریم. عدم توازن کافی و ناهماهنگی میان هدف‌های ترسیمی‌حوزه صنعت و امکانات موجود، حرکت پیوسته به جلو را با نوسان مواجه می‌کند و نوعی ناترازی در بخش‌های مختلف صنعتی- علمی- اقتصادی را رقم می‌زند. برای اصلاح چنین روندی چاره‌ای جز حرکت از مدیریت واکنشی و منفعل به سمت مدیریت هوشمند و شناور نیست تا در این مسیر با تکیه بر دانش فنی روز دنیا بتوان مدل برنامه توسعه صنعتی را عینی‌تر و منطبق بر آینده‌پژوهی، واقعیت‌های موجود و تحلیل‌های دقیق، در حوزه زیرساخت نرم‌افزاری اجرا کرد.

یکی از معضلات صنعت کشور که باعث تحمیل هزینه‌های بسیار به صنعت و اقتصاد شده است ضعف زیرساخت‌ها در حوزه حمل و نقل و انرژی است که موجب اتلاف هر چه بیشتر سرمایه و زمان شده است. فاصله جغرافیایی میان معدن و صنایع بالاسری با صنایع میانی از یکسو و ضعف سیستم حمل و نقل از سوی دیگر منجر به افزایش هزینه‌ها شده است. از طرفی جانمایی و احداث کارخانه‌های میانی در اقلیم نامناسب، مشکلات محیط‌زیستی ایجاد کرده است.

چالش حمل و نقل

برای تحقق اهداف سند چشم‌انداز نیازمند افزایش حمل و نقل ریلی تا ۱۰۵ میلیون تن و حمل جاده‌ای و دریایی هر کدام تا ۵۰ میلیون تن در سال هستیم در حالی که در سال ۱۴۰۰ ظرفیت حمل مواد معدنی از طریق خطوط ریلی حدود ۴۵ میلیون تن بوده است و برای سال ۱۴۰۴ باید به بیش از ۷۹ میلیون تن در بخش معدنی برسد. دستیابی به چنین هدفی نیازمند تلاش دوچندان و برنامه‌ریزی دقیق است.

چالش آب

چالش اساسی دیگر کمبود آب است که اینک کشور را در آستانه یک تنش آبی بی‌سابقه قرار داده است. مطابق هشدار سازمان ملل متحد، منابع آب خاورمیانه تا ۲۰۲۵ به نصف کاهش خواهد یافت و در این سال نیز حدود دوسوم مردم جهان با کمبود آب مواجه هستند. بنابر برخی محاسبات با توجه به میزان مصرف آب برای تولید هر تن فولاد خام، بر مبنای برخی محاسبات برای تولید سالانه ۵۵ میلیون تن فولاد در کشور به حدود ۲۹۸ میلیون متر مکعب آب نیاز است. با توجه به بحران کم آبی و میزان مصرف بالای آب در بخش کشاورزی و همچنین مشکلات حوضه آبریز و نیز از بین رفتن سفره‌های زیرزمینی، تنش آبی در سال‌های آتی یک مانع جدی برای دستیابی به اهداف سند چشم‌انداز خواهد بود. در این میان استفاده از مکانیزم آبی سیکل پیوسته در عملیات خنک کنندگی، بازگرداندن آب به چرخه تولید از طریق سیستم بازیابی پساب صنعتی و استفاده از فناوری خشک مانند گرانوله‌سازی خشک یا خنک سازی کک بدون آب می‌تواند به کاهش مشکلات آب کمک کند. اگرچه انتقال آب دریا و شیرین‌سازی آن نیز می‌تواند مفید باشد، اما هزینه انتقال و نگهداری خطوط را نیز باید مدنظر داشت. بنابراین آنچه در طرح‌های توسعه‌ای صنایع فولادی مهم است احداث کارخانه‌ها در مناطق بدون چالش آبی و هزینه‌زایی نظیر کرانه دریای عمان و خلیج فارس است.

چالش برق

کمبود انرژی برق مورد نیاز کارخانه‌ها و همچنین تامین گاز صنایع، به خصوص فولادسازی به طور فزاینده‌ای از افزایش ظرفیت تولید فولاد جلوگیری می‌کند. در حال حاضر مصرف برق برخی صنایع ایران از متوسط جهانی بالاتر است و با توجه به مشکلات تامین برق درکشور، این افزایش بار می‌تواند سایر بخش‌ها از جمله مصارف خانگی را تحت الشعاع قرار دهد. عمده مصرف برق فولاد ایران به دلیل استفاده از فناوری احیای مستقیم کوره قوس الکتریکی در تولید آهن‌اسفنجی است هر چند این روش مزیت‌های زیست محیطی دارد. افزایش استاندارد مواد ورودی به کوره‌های ذوب می‌تواند به کاهش هزینه برق نیز کمک کند. مدیران فولاد در این حوزه نیز نیازمند بازطراحی مکانیزم مصرف برق و نیز استفاده از پتانسیل شرکت‌های فولادی در احداث نیروگاه‌های اختصاصی برق هستند. تولید برق از طریق مزارع پنل خورشیدی و سیکل ترکیبی و نیروگاه‌های بادی در مناطق مستعد، می‌تواند راهکار مفید برای تامین برق کارخانه‌ها و همچنین درآمدزایی از طریق فروش مازاد باشد. این امر از آن رو مهم است که بنابر پیش‌بینی برای تولید ۵۵ میلیون تن فولاد نیازمند تولید برق بیش از میزان فعلی هستیم.

چالش گاز

یکی دیگر از چالش‌های اساسی تولید فولاد کشور تامین گاز مصرفی صنایع است. چالش تامین گاز به خصوص در فصل زمستان به دلیل افت فشار خطوط انتقال منجر به بالا رفتن میزان عدم نفع و نیز خسارت ناشی از عدم تولید می‌شود که نیازمند برنامه مدون و دقیق برای رفع آن هستیم. استفاده از طرح‌های سواپ انرژی و نیز ارتقای زیرساخت‌های بهره‌برداری و تولید گاز مورد نیاز از مواردی است که باید به صورت جدی به آن توجه کرد.

چالش تامین مواد اولیه (سنگ‌آهن)

بی‌گمان دستیابی به رکورد ۵۵ میلیون تن نیازمند تامین به موقع و مداوم مواد اولیه مانند سنگ‌آهن است. با توجه به ذخایر قطعی ۳/ ۳ میلیارد تنی معادن سنگ آهن کشور و ذخیره ۷/ ۱میلیارد تنی احتمالی نیاز به توسعه پهنه اکتشافی و سرمایه‌گذاری جدی در این حوزه بسیار حیاتی است. با توجه به نرخ تبدیل سنگ‌آهن به فولاد برای دستیابی به برنامه افق ۱۴۰۴ تولید فولاد نیازمند استخراج ۱۵۵تا ۱۶۸ میلیون تن سنگ‌آهن هستیم. اگر در حالتی خوشبینانه موفق به استخراج این مقدار سنگ آهن شویم، باید مواظب چالش‌هایی مانند ضعف و فرسودگی در سیستم حمل و نقل و نیز فرسودگی و هزینه‌زا بودن برخی فناوری‌های قدیمی‌تر و استهلاک قطعات باشیم که منجر به نوعی ناترازی میان استخراج و حمل‌ونقل و تولید فولاد خواهد شد. سرعت گرفتن توان تولید نسبت به استخراج سنگ‌آهن و در برخی موارد خام فروشی، منجر به ایجاد خلأ و کاهش توان تولید و بازدهی صنایع می‌شود. برای پر کردن چنین خلایی نیازمند واردات سنگ آهن نیز هستیم تا به صورت موقت بتوان چالش کمبود مواد اولیه که خود ناشی از مشکلات زیرساخت سخت است را کاهش داد.

چالش سرمایه‌گذاری

از دیگر مشکلات تولید فولاد کشور ضعف در بازاریابی مطمئن و جدید برای فروش محصولات، بازگشت ارز به داخل کشور و نیز مشکلات جذب سرمایه‌گذاری است. میزان سرمایه موردنیاز برای تحقق سند چشم‌انداز در مجموع ۱/ ۹میلیارد یورو برآورد شده است که این هزینه همه موارد اعم از اکتشاف تا توسعه زیرساخت سخت‌افزاری را شامل می‌شود. این درحالی است که برای تکمیل طرح‌های تولیدی و توسعه‌ای نیازمند ۴/ ۴میلیارد یورو هستیم. جذب چنین سرمایه‌ای در حال حاضر به راحتی میسر نمی‌باشد و در آینده نیز نیازمند همگرایی دیپلماسی اقتصادی و تغییر رویکردهای سیاسی و بین‌المللی سطح کلان است.

اگر چه موارد بالا به عنوان بخش مشهودتر مشکلات صنعت فولاد کشور شناخته می‌شود، موارد متعدد کوچک و متوسط دیگری نظیر، مشکلات سرمایه انسانی، قراردادها، تامین مالی، بیمه و ارزان‌فروشی مواد معدنی نسبت به صنایع میانی زنجیره تولید فولاد که منجر به عدم نفع جدی صنایع معدنی می‌شود، نیز وجود دارد که دستیابی به افق ۱۴۰۴ را تاحد زیادی به چالش می‌کشد.

بدون تردید دستیابی به رکورد تولید ۵۵ میلیون تن نیازمند توسعه همه‌جانبه در بخش‌های مختلف سخت‌افزاری و نرم‌افزاری است. پایان سخن آنکه رسیدن به اهداف سند چشم‌انداز در دوره‌های آتی نیازمند هدف‌گذاری صحیح و مبتنی بر واقعیت‌های سیاسی و اقتصادی و بر مبنای آینده‌پژوهی و رفع مشکلات سخت‌افزاری زیرساخت‌های صنعت فولاد است.