بلاک‌چین؛ نما و ابزارجدید دنیای دیجیتال

در سال ۲۰۲۲، دیگر واژه «کریپتوکارنسی» یا همان «رمز ارز» برای کسی نامانوس و ناشناخته نبوده و کاربران با کنجکاوی بیشتری به این پدیده نگاه می‌کنند. اگر چه سیر تحول پدیده‌های شکل گرفته در بستر بلاک‌چین روزبه‌روز در حال افزایش است، اما یکی از مهم‌ترین مواردی که (به خصوص در جوامع درحال توسعه) به آن کمتر توجه شده،  کاربرد این تکنولوژی در  صنایع مختلف به خصوص صنعت مالی است. در صنعت مالی مانند بانکداری، بیمه و بازار سرمایه، بسترهای بسیار مناسبی وجود دارد که  می‌توان از این  فناوری درآنها استفاده کرد. به عنوان مثال، شرکت‌های فعال درسوئیس توانسته‌اند برای اولین بار سهام خود را در قالب توکن،  به مردم عرضه کنند. این درحالی است  که همچنان بزرگ‌ترین موضوع مورد بحث در کشور ما،  نحوه خرید و فروش یا الزامات قانونی در نحوه معامله کردن است. باید از خود پرسید که آیا زمان تغییر ساختارها و زیر‌ساخت‌های صنعت مالی  از طریق همگامی ‌با فناوری‌های جدید مانند بلاک‌چین، بهینه‌سازی فرآیند صنایع و دوری از عقب‌ماندگی بیشتر نسبت به کسب‌وکارهای جهانی فرا نرسیده است؟ دیجیتالی شدن مفهوم تازه‌ای نیست، اما بلاک‌چین نما و ابزار جدید آن است. سوال دیگری که باید به آن توجه کرد این است  که بهترین نقطه برای شروع کجاست؟ کدام بخش از صنعت مالی بیشترین نیاز را به زیرساخت‌ها و رویکردهای  جدید خواهد داشت؟ معیار پاسخ  به این سوال، به وضعیت بخش‌های مختلف مالی و میزان کارآمدی امروز هر کدام از آنها بستگی دارد. به  نظر می‌رسد درسال‌های اخیر، در صنعت بانکداری شاهد تحولات خوبی بوده‌ایم.  با انتشار «رمزریال» از سوی بانک مرکزی و رواج «ریال دیجیتال» دربین مردم، صنعت بانکداری شاهد مدل‌های کسب‌وکار جدیدی در سال‌های آتی خواهد بود. قطعا بخش‌های سپرده‌پذیری و وا‌م‌دهی ریالی تغییر خواهد کرد. تحولی که  در مسیر  خوشایندی قرار گرفته  و احتمالا نوید روزهای بهتری را در زمین بازی جدید به ما می‌دهد.

با وجود تحولات ذکر شده در بخش بانکداری، ورود  فناوری بلاک‌چین، در صنعت بیمه کشور همچنان کند است. بلاک‌چین می‌تواند فرآیندهای موجود را در این بخش به شکلی موثر بهبود بخشد، اما چالش‌های بسیاری نیز برای اجرای عملیاتی بیمه در بستر بلاک‌چین وجود دارد.  تصوربر این است که  شاید ارتباط با دنیای فیزیکی و عدم یکپارچگی در قسمت‌های زیادی از این حوزه، بزرگ‌ترین مانع برای  مهاجرت به فناوری بلاک‌چین است.

بلاک‌چین می‌تواند بازارسرمایه را کارآمد کند

در اینجا بهتر است در مورد بازار سرمایه به دیدگاه تازه‌ای دست یابیم، رویکردی که  با پیشروی آن، به احتمال زیاد بتوانیم به وضعیت امروز بازار سرمایه جان تازه‌ای دهیم. بازارهای سرمایه در هر کشور قلب تپنده رشد و توسعه از طریق تامین مالی مناسب است تا  سرمایه‌گذاران، سرمایه‌پذیران و منافع عمومی ‌جامعه به شکلی بهینه تامین شود. سرمایه‌گذاران همواره در بازار سرمایه با دیدگاه‌های مختلف به سرمایه‌گذاری می‌پردازند و هر میزان  که  مشارکت فعال‌تری داشته باشند و در طیف‌های گسترده‌تری قرار بگیرند؛ عمق این بازارها نیز افزایش پیدا می‌کند. نهادهای مربوط به بازار سرمایه نیز همواره باید مسیر سرمایه‌گذاران را هموارتر کنند تا این بازارها برای سرمایه‌گذاران جذابیت بالایی نسبت به سایر موقعیت‌ها  داشته  باشند. نوآوری، توسعه ابزارهای مالی، حمایت از سرمایه‌گذاران، گستردگی، ایجاد عمق در بازارها، شفافیت، تنوع بستر  سرمایه‌گذاری‌ها و دسترسی بهینه، از جمله مواردی است که  بازار سرمایه  را پویاتر می‌کند. متاسفانه در  سال‌های اخیر موارد ذکر شده از کیفیت پایینی برخوردار بوده و این امر باعث شد تا در کنار سایر مسائل تاثیرگذار در وضعیت امروز بازار سرمایه، شاهد روزهای تلخی در  این بازار باشیم. واقعیت این است که  نمی‌توانیم  بگوییم تغییر زیرساخت‌ها و «زمین بازی جدید بلاک‌چینی» همه  امور را در این بازار متحول خواهد کرد و  به سطحی عالی می‌رسیم، اما می‌توان  ادعا کرد  که با مهاجرت بازار سرمایه به زیرساخت‌ها و دسترسی‌های مبتنی بر بلاک‌چین مسیری را آغاز  خواهیم کرد که نقطه شروع تحولات بهینه بزرگی خواهد شد. شروع این مسیر می‌تواند انتقال دارایی‌های موجود در این بازار به اقتصاد کریپتو باشد، راهی که با «توکن‌های بهادار» شروع خواهد شد  و تحولات بزرگ‌تری را ایجاد می‌کند.  «توکن‌سازی» روشی موثر برای تبدیل حقوق هر فرد یا نهاد به یک دارایی منحصربه فرد دیجیتالی است و مانند یک پل مبتنی بر بلاک‌چین بین دارایی‌های دنیای واقعی و دنیای دیجیتالی آنها عمل می‌کند.

 علاوه بر اینها، توکن‌سازی باعث تحولاتی در  زنجیره ارزش معاملات اوراق بهادار می‌شود و با «توکنایز» شدن دارایی‌ها، بازار بهینه‌تر و کارآمدتر  خواهد شد و خدمات و تبادلات به شکلی آسان‌تر اجرا می‌شوند. اعتقاد بر این است که  در نهایت  این مسیر به مقصدی منتهی می‌شود که تمامی ‌زیر‌ساخت‌های بازارهای سرمایه در این ساختار عملیات خود را انجام می‌دهند و از این طریق بسیاری از مشکلات تحت تاثیرات  مثبت و سازنده‌ای  قرار می‌گیرند.  قطعا در صورت پیشرفت سیستم‌های فناوری اطلاعات در کشور ما، زیرساخت‌ها بدون شخص یا نهاد ثالث در اختیار کاربران قرار خواهد گرفت، ارسال و تسویه معاملات ساده‌تر، سریع و خودکار انجام خواهند شد  و هزینه‌ها کاهش پیدا  می‌کنند. اگر این رویه در دیجیتالی شدن پیش گرفته شود، کارآمدی بیشتری را برای ما رقم خواهد زد و یک بازار خود‌تنظیم‌گر را برایمان ایجاد خواهد کرد. توکن‌های بهادار که ماهیت مبتنی بر نمایندگی دارایی‌های بهادار را دارا هستند  می‌توانند بازار سرمایه ایران را از حالت بسته و دور از ارتباط با سرمایه‌گذاران بین‌المللی خارج کنند و فضایی مقیاس‌پذیر و تامین مالی‌های جدیدتر (اما این بار تامین مالی ارزی، مبتنی بر افزایش مشارکت) را ایجاد کنند. چالش‌های قانونی و فنی زیادی برای انتقال کلیت بازار سرمایه وجود دارد، اما  این امر هم‌اکنون قابل دستیابی است.

 برای قدم گذاشتن در این مسیر باید بدانیم نهادهای مالی جدیدی مورد نیاز است تا وظیفه واسطه‌گری بین دو بازار  موجود و کریپتو را عهده‌دار شوند. می‌توان نام این نهاد جدید را «مدیر دارایی دیجیتال» گذاشت. نهادی که از طریق خرید دارایی‌های مبتنی بر اوراق بهادار سهام در بازار سرمایه و انتشار توکن بهادار به پشتوانه دارایی‌های خریداری شده می‌تواند پلی ارتباطی برای راه‌های تامین مالی  جدید باشد. این نهاد می‌تواند از طریق انتخاب دارایی‌های متنوعی که اکنون از نظر نقدشوندگی در بازار سرمایه قابل دسترس‌تر است و از جذابیت سرمایه‌گذاری بیشتری برای سرمایه‌گذاران بین‌المللی برخوردار است، فعالیت خود را آغاز کند.  صندوق‌های قابل معامله سهامی‌ با  تمرکز بیشتری بر سهم‌های شرکت‌های با درآمد ارزی، صندوق‌های پروژه و صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر می‌توانند از نامزدهای مناسب این انتقال در مرحله اول مهاجرت به زیرساخت‌ها و حوزه جدید بلاک‌چینی باشند. امید است در وهله اول  مسیر تامین مالی ارزی و ارتباط بازار سرمایه با خارج از کشور هموار شود و  از طریق یک انتقال گسترده‌تر، بتوانیم شاهد روزی  باشیم که بازار با استقبال روبه‌رو شود.