خطر ورشکستگی در یک قدمی صنعت سیمان
در دهه۸۰ هر تن سیمان حدود ۵۰هزار تومان قیمتگذاری شد که با توجه به نرخ هزار تومانی دلار، در واقع قیمتها معادل ۵۰دلار بود. بر این اساس شرکتها از بازار و سرمایهگذاری رضایت داشتند، اما در ادامه با توجه به تورم بالا در کشور و افت شدید ریال در برابر دلار و از طرفی، قیمتگذاری دستوری بدون توجه به نرخ تورم، روزبهروز ضعف مالی این شرکتها مشهودتر میشد. وضع به گونهای پیش رفت که بهای هر تن سیمان فله در سال ۱۴۰۰ با نرخ دلار ۲۵هزار تومانی به حدود ۱۴دلار، یعنی کمتر از ۲۵درصد دهه ۸۰ رسیده است. البته این وضعیت بغرنج مشمول تمامی صنایع نیست یا شاید بهتر است بگوییم، تنها منحصر به صنعت سیمان بوده است؛ چرا که سایرین یا بر مبنای نرخ تورم افزایش قیمت داشتهاند یا بر مبنای قیمت جهانی، نرخگذاری آنها انجام شده است. این در حالی است که کارخانههای سیمان، بهعنوان جزئی از صنایع انرژیبر، به ازای هر تن تولید، ۲۲دلار انرژی مصرف میکنند که البته بخش زیادی از آن به صورت یارانه از طرف دولت تامین میشود، اما در هر صورت، قیمتی که برای سیمان تولیدی تعیین شده، حدود ۶۴درصد بهای انرژی بدون در نظر گرفتن سایر هزینههای تولید و استهلاک است؛ هزینههایی که اغلب موارد به صورت خرید اقلام و تجهیزات وارداتی برای جایگزینی در خطوط تولید صورت میگیرد. بنابراین جلوگیری از افزایش قیمتها وضعیتی را در این صنعت به وجود آورده است که بهجرات میتوان گفت، در هیچ صنعت دیگری به چشم نمیخورد. بعد از سالها اعتراض و ارائه مستندات در مورد هزینههای تولید و مشکلات بازگشت سرمایه صنعت سیمان، در نهایت دولت دوازدهم با ورود این صنعت به بورس کالا برای قیمتگذاری تحت عرضه و تقاضا موافقت کرد، اما ظاهرا امروز با گذشت چند ماه در بر پاشنه سابق میچرخد و فقط شکل قیمتگذاری دستوری تغییر کرده است؛ تا جایی که با تعیین قیمت پایه ۲۵هزار تومان برای هر کیسه سیمان و از طرفی فشار دولت بر سیمانیها برای عرضه بیشتر از تقاضا، قیمتها در همان محدوده دستوری باقی مانده است.
سیمان روز به روز ارزانتر میشود
رئیس هیاتمدیره سیمان زابل به «دنیایاقتصاد» میگوید: صنعت سیمان از سال ۸۹ در سراشیبی سقوط قرار گرفت. امروزه قیمت سیمان بدون در نظر گرفتن ارزش افزوده، ۱۱ تا ۱۲دلار به فروش میرسد و به هیچ وجه تناسبی با میزان سرمایهگذاری صورتگرفته ندارد. این در حالی است که قیمت سایر مصالح مانند فولاد در طول این ۱۲سال با تبعیت از قیمتهای بینالمللی از کیلویی ۲۰۰تومان به بیش از ۲۰هزار تومان رسیده است. محمدرضا احسانفر میافزاید: عمده مساله از آنجا ناشی میشود که تحت فضای پوپولیستی، قیمت مسکن را به سیمان گره زدهاند. سوال من از مسوولان محترم و آقای نیکزاد به عنوان نایبرئیس مجلس شورای اسلامی این است که چگونه قیمت سیمان از ۵۰دلار سال ۸۸، اکنون به ۱۲دلار رسیده، اما قیمت مسکن در طول این ۱۲سال جهش چند برابری را تجربه کرده است؟ اگر در دهه ۸۰ سرمایهگذاران وارد این صنعت شدند، به دعوت دولت بود، اما امروز همان سرمایهگذاران اذعان دارند که نباید این دعوت را اجابت میکردند. همین امروز هم کارخانههای سیمان با بالاتر از ۵۰درصد پیشرفت فیزیکی تعطیل میشوند و تغییر کاربری میدهند. رئیس هیاتمدیره سیمان زابل با بیان اینکه صنعت سیمان در حال مرگ است، تصریح میکند: قیمت هر تن سیمان فله، بهعنوان محصول تولیدی بدون احتساب ارزش افزوده، ۳۴۵هزار تومان است. در واقع یک کارخانه با ظرفیت یکمیلیون تنی سالانه با فرض فعالیت با تمام ظرفیت ۳۴۵میلیارد تومان فروش دارد؛ در حالی که در دهه ۸۰ همین کارخانه با هزینهای حدود ۱۵۰میلیون دلار احداث شده است. حتی اگر این عدد را برخلاف واقعیت ۱۰۰میلیون دلار در نظر بگیریم، در مجموع ۳هزار میلیارد تومان هزینه شده است. حالا به فرض محال، اگر یک کارخانه سالانه حتی ۳۰درصد سود کند، در واقع سالانه ۱۰۰میلیارد سود کرده است؛ این عدد یعنی ۳درصد سرمایه اولیه. یادمان باشد که ۳۰درصد، فقط یک سود خیالی است و به هیچ وجه از چنین سودی خبری نیست. از طرفی هزینه استهلاک در صنعت سیمان بسیار بالاست و بخش اعظم همین سود باید هزینه خرید تجهیزات شود. بنابراین سودهایی که شرکتهای سیمانی منتشر میکنند، صرفا روی کاغذ است و واقعیت ندارد.
هزینههای استهلاک سر به فلک کشیده است
احسانفر به هزینههای تامین تجهیزات و آجرنسوز اشاره میکند و میگوید: زمانی که قیمت هر تن سیمان معادل ۵۰دلار بود، با فروش ۲۰هزار تن سیمان، میتوانستیم هزینه یک بار آجر نسوز کوره را تامین کنیم، اما امروز علاوه بر اینکه ارزش هر تن سیمان به ۱۲دلار رسیده، قیمت آجر نسوز هم سر به فلک کشیده و هر تن ۳۶میلیون تومان است. ما برای هر ۶ماه، ۲۱۶تن به قیمت ۸میلیارد تومان خریداری کردهایم. در واقع برای خرید یکتن آجر نسوز باید ۱۰۰تن سیمان بفروشیم.
وی ادامه میدهد: بهمنظور خرید چهار قلم بلبرینگ برای کارخانه باید ۱۸میلیارد تومان غیر از هزینههای جانبی پرداخت کنیم و برای این میزان باید ۴۷هزار تن سیمان برای تامین این رقم بفروشیم یا ۶عدد سوزن انژکتور لودر کاترپیلار را به قیمت ۲۶۰میلیون تومان خریداری کردهایم؛ پس برای تامین این سوزنها باید ۱۰۰تن سیمان بفروشیم.
چه کسانی از ورشکستگی صنعت سیمان سود میبرند؟!
رئیس هیاتمدیره سیمان زابل ادامه میدهد: چرا نباید این صنعت مانند صنایع دیگر سودآوری داشته باشد؟! حجم سرمایهگذاری آهک و گچ به مراتب از سیمان پایینتر است، اما سودآوری آنها با سیمان قابل مقایسه نیست. سرمایهگذاری برای کارخانه آجر نسوز نیز به مراتب از صنعت سیمان کمتر است. چرا این صنعت باید به مرحله احتضار برسد؟! چه کسی از این ماجرا سود میبرد؟! احسانفر با اشاره به اینکه نسلهای آینده از ما بهعنوان نسلهایی که خدمت کردهایم، یاد نمیکنند، تصریح میکند: در حالی که برای هر تن کلینکر ۲۲دلار انرژی مصرف میشود، در بهترین حالت سیمان را ۱۴دلار میفروشیم. یادتان باشد اگر کسی عنوان میکند که در خلیجفارس به نرخ ۲۵دلار میفروشیم، مازاد این عدد نسبت به ۱۴دلار به خاطر هزینههای حمل و همچنین هزینه کیسههای سیمان است؛ نه خود محصول.
اثبات سهم ناچیز سیمان از قیمت ساخت
وی با انتقاد از نگاه منفی مسوولان به صنعت سیمان و آزادی عمل صنایع مرتبط میگوید: هر متر مکعب بتن حدود ۹۰۰هزار تومان است؛ یعنی ۳۵۰کیلو که هفت کیسه سیمان مصرف میشود و مابقی آن آب و شن و ماسه و احتمالا افزودنی است. این ۳۵۰کیلو سیمان معادل ۱۵۰هزار تومان است و ۷۵۰هزار تومان دیگر ربطی به سیمان ندارد، اما مسوولان فریادشان به آسمان است که اگر سیمان گران شود، ساختمان گران میشود. احسانفر با بیان اینکه کف قیمتی که در بورس کالا در نظر گرفتهاند، به هیچ وجه متناسب با هزینههای صنعت نیست، عنوان میکند: تاکنون هیچ تغییر مثبتی اتفاق نیفتاده است و از طرفی بسیاری از کارخانهها که از نقاط مصرف به دور هستند و با اهداف صادراتی احداث شدهاند، مشکل فروش پیدا کردهاند؛ چون خریدار در صورت خرید باید هزینه حمل و نقل بالایی تا مقصد پرداخت کند. این کارخانهها حتی ۲۰درصد محصول عرضهشده را در بورس کالا نمیتوانند بفروشند و از طرفی خارج از بورس هم فروش سیمان ممنوع شده است؛ بنابراین کارخانهها بهزودی با این روند دچار مشکل میشوند. امروز هر کیلوگرم سیمان ۳۶تومان است. اصلا هیچ مادهای در جهان به این ارزانی وجود ندارد. اساسا باورم این است که جریانی به صورت بسیار خزنده به دنبال نابودی صنعت سیمان است. به شخصه هم در حال برنامهریزی هستم که از این صنعت خارج شوم.