تایرهای زمستانی، تابستانی یا چهارفصل؛ انتخاب یا اجبار؟
بخشی از این استانداردها که موسوم به SWR هستند، در سه زمینه «S» یا صدای عبوری ایجاد شده ناشی از تایر خودرو، برای حفظ آرامش بیشتر در محیط زیست، «W» یا چسبندگی به سطح خیس جاده که کنترل و ترمزگیری تایر را در محیط خیس مشخص می‌کند و بالاخره «R» یا مقاومت غلتشی تایر که میزان انرژی اتلافی تایر در برابر حرکت یا به‌عبارتی مصرف سوخت خودرو را مشخص کرده و شاخص حفاظت از محیط زیست و اتلاف کمتر انرژی هستند.
ضریب ترمزگیری تایر در سطح خیس جاده با انجام آزمون‌های مقایسه‌ای در شرایط استاندارد انجام می‌شود. در این آزمون‌ها که ترمزگیری روی یک سطح خیس در سرعت ۸۰ کیلومتر بر ساعت انجام می‌شود، اختلاف بهترین و بدترین تایر هنگام توقف کامل به ۱۸ متر می‌رسد که بسیار مهم بوده و می‌تواند باعث جلوگیری از یک حادثه و حفظ جان سرنشینان و عابران پیاده باشد. تایرهای دارای بهترین ترمزگیری ضریب A و تایرهای دارای ضعیف ترین ترمزگیری ضریب F را دریافت کرده و سایر تایرها در این بین قرار می‌گیرند.
رانندگی در ایران با یازده اقلیم آب و هوایی متفاوت، به معنای امکان وجود جاده‌های مرطوب در روزهای بارانی در مناطق پر باران است. آنچه به طور قطع به تسلط راننده در مواجهه با سطح مرطوب جاده کمک می‌کند مجموعه‌ای از تایرهای خوب و مناسب در خودروست که به خصوص برای چسبندگی به جاده در شرایط بارانی طراحی شده باشند، این گونه تایرها، تایرهای بارانی مناسب برای آب و هوای مرطوب هستند. تایرهای بارانی، همان‌طور که از نامشان پیداست، می‌توانند عملکرد بهتری را روی سطوح خیس و مرطوب جاده ارائه دهند.
به‌طور کلی می‌توان تایرها را به تایرهای چهارفصل، تایرهای تابستانی و تایرهای زمستانی طبقه‌بندی کرد که با توجه به شرایط مختلف جاده و اهداف عملکردی آنها طراحی می‌شوند و به طور یقین ترکیب مواد مورد استفاده در ساختار هر یک از این تایرها متفاوت بوده و همچنین انواع الگوی طرح آج آنها نیز متفاوت است. به بیان ساده، مفهوم «تایر بارانی» استفاده از آمیزه‌های لاستیکی خاصی در تایر است که موجب به وجود آمدن رفتار مناسب روی سطوح خیس و مرطوب می‌شود که به تایر اجازه می‌دهد به نقاط درشت جاده بهتر «بچسبد» و به طور موثرتری سطح تماس بین تایر و سطح جاده را افزایش دهد. نکته بسیار مهمی که در خصوص اقلیم‌های گوناگون و شرایط آب و هوایی متفاوت می‌توان مطرح کرد، ایمنی رانندگی است، به طور مسلم انتخاب تایرهای مناسب برای خودرو و رعایت موارد ایمنی در حین رانندگی از نکات اجتناب‌ناپذیر در سطح خیس است.
گاهی اوقات، بارندگی آنقدر زیاد است که خطر ایجاد فاصله و جدایش مابین سطح تایر و جاده توسط آب افزایش می‌یابد و انتخاب تایر مناسب‌تر برای رانندگی در این سطوح را ضروری می‌سازد. در این شرایط، جاده‌های مرطوب اغلب می‌توانند به منطقه‌ای خطرناک برای رانندگان تبدیل شوند، زیرا وجود آب در جلوی تایر باعث از بین رفتن تماس بین سطح جاده و تایر شده و در نتیجه احتمال از دست دادن کنترل خودرو افزایش می‌یابد.
موفقیت تایرهای بارانی به دلیل استفاده از مواد و افزودنی‌های مناسب موجود در آن است. به عنوان مثال، سیلیکای فعال شده، یک ترکیب قابل اعتماد برای این‌گونه تایرهاست. همچنین، الگوی مناسب آج تایر نیز به بهبود این ویژگی کمک می‌کند (به‌عنوان مثال تایرهای جهت‌دار یا Vشکل). با توجه به این موضوع، هرچه عمق آج بیشتر باشد، حجم بیشتری از آب را می‌تواند از زیر تایر خارج و هدایت کرده و چسبندگی بیشتری به سطح جاده داشته باشد. در نتیجه، آج عمیق‌تر در کاهش خطر آب‌پیمایی تایر بهتر خواهد بود.
به‌طور مثال در یک جاده استاندارد و خیس و با ضخامت آب ۱تا ۵/ ۱ میلی‌متر، خودرویی با سرعت ۸۰کیلومتر بر ساعت و تایرهای نو با عمق آج ۷ میلی‌متر، مسافت ۲۹ متری را برای توقف طی می‌کند، در حالی‌که همان خودرو با تایرهایی با عمق آج ۶/ ۱ میلی‌متر (حداقل عمق استاندارد تایر) برای توقف، مسافت ۴۲ متری نیاز دارد. به این مفهوم که خط ترمز ۱۳متر بیشتر خواهد شد (۴۵درصد بیشتر) و اگر عمق تایر کمتر از استاندارد و حدود یک میلی‌متر باشد خط ترمز آن ۴۹ متر خواهد شد (۶۹درصد بیشتر)، بنابراین مهم‌ترین پیشنهاد، استفاده از تایرهای با عمق آج حداقل ۳ میلی‌متر در فصول سرد و بارانی است.
کمیته نوآوری و فناوری گروه صنعتی رازی که متشکل از متخصصان مرکز نوآوری و فناوری و شرکت‌های آرتاویل تایر و یزد تایر است، با بهینه‌سازی و نظارت بر تولید انواع سایزها و طرح‌های تایر تابستانی، چهار فصل، جهت‌دار و نامتقارن برای شرایط جاده‌ای و آب و هوایی مختلف کشور و کنترل و بهینه‌سازی همه‌جانبه محصولات خود از جنبه‌های مختلف ایمنی، کیفی و کارآیی، در شرایط مختلف، همواره در تلاش در جهت انطباق با جدید‌ترین استانداردهای نوین بین‌المللی و نیازهای مصرف‌کنندگان بوده که این مهم با کنترل و بهره‌گیری از آزمون‌های چسبندگی و کشانشی در جاده‌های خیس و خشک تحقق یافته و انطباق کامل محصولات با این استانداردها را عملا تضمین کرده است تا بتواند سطح قابل قبول را در شاخص چنگ‌زنی به سطح خیس جاده در کنار سایر الزامات یک تایر مناسب داشته باشد و بتواند در رقابت با سایر محصولات پیشرو موجود در بازار رضایت مصرف‌کنندگان را تامین کند.
