زمینهای مرغوب در همسایگی ایران
کشت فراسرزمینی؛ میانبری برای توسعه کشاورزی
دادههای یک مقاله علمی کاملا جدید که در مجله معتبر و مشهور «نیچر» منتشر شده، نشان میدهد که ایران در بازه زمانی سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵ میلادی، معادل دو برابر مساحت دریاچه ارومیه در پرآبترین حالت آن، از سفرههای آب زیرزمینی کشور استحصال کرده است.
برآوردهای علمی مورد اشاره در این مقاله نشان میدهند که از میان کشورهای منطقه غرب آسیا، وضعیت بحران آب در ایران، در زمره بدترینها قرار دارد. دادههای این مقاله حاکی از آن هستند که میزان کاهش منابع آبی در حوضههای آبریز ایران، در فاصله زمانی مورد اشاره، به حدود ۷۴ کیلومتر مکعب میرسد.
بحران جدی با حذف کشاورزی
آیا راهحلی برای خروج از این وضعیت متصور است؟ سادهترین راهحل، پیدا کردن منابع آبی جدید است و ظاهرا مدیران دستگاههای مربوطه، تلاش دارند این راهحل را امتحان کنند، اما این راهحل قبلا امتحان شده و نتیجهاش چیزی جز بحران کنونی نبوده است.
ساخت کارخانههای فولاد در دل بیابان و کاشت برنج در استانهایی نظیر اصفهان، آن هم به مدد تخلیه سفرههای آب زیرزمینی، نتیجه افکار و ایدههایی مشابه در دهههای گذشته بوده و اکنون هم، طرحهای انتقال آب از خلیجفارس، دریای عمان و دریای خزر در دستور کار است. این در حالی است که کارشناسان نسبت به این طرحها هشدار دادهاند و اینکه عاقبتی بهجز عاقبت کنونی، در انتظار این طرحها نخواهد بود.
برای کاهش درد و رنج بحران آب در ایران، گاهی راهحلهای رادیکالتری هم به ذهن برخی میرسد. چند هفته پیش، برخی از انجمنهای فولادی کشور خواستار کنار گذاشتن کشاورزی در ایران و توسعه معادن کوچک، بهعنوان زمینه شغلی برای کشاورزان، در مناطق کمتر توسعهیافته ایران شدند.
کوروش شعبانی با بیان اینکه منطق اقتصادی این است که معادن، جایگزین کشاورزی شوند گفته بود: «ایران بین عرض جغرافیایی ۲۵ تا ۴۵ درجه قرار دارد و کشور کمآبی محسوب میشود و ما در زمینه کشاورزی، به جهت مصرف بالای آب، مزیتی نداریم. به همین جهت، توسعه معادن کوچک در مناطق کمتر توسعهیافته میتواند علاوه بر اشتغالزایی، باعث صرفهجویی در مصرف آب شود.»
به گفته نایبرئیس انجمن مس ایران، با ۵/ ۱ لیتر آب در ثانیه، امکان فعالیت معدن و اشتغالزایی در مناطق محروم فراهم میشود و این در حالی است که ازنظر تعداد، اکثریت معادن ایران کوچکمقیاس هستند و میتوانند در این زمینه به کار گرفته شوند.
تعطیل کردن کشاورزی در ایران، بینهایت دشوار است
اولین بار نیست که پیشنهاد کنار گذاشتن کشاورزی در ایران مطرح میشود. طرفداران این ایده میگویند ظرفیتهای زیستمحیطی ایران برای پاسخگویی به نیاز غذایی جمعیت ۸۵میلیون نفری کافی نیست و اگر به همین رویه ادامه دهیم، سال به سال وضعیت نگرانکنندهتری از ناحیه بحران آب گریبان ما را خواهد گرفت.
در زمان آغاز به کار دولت یازدهم، زمزمههایی در مورد تشویق کشاورزان به تغییر شغل به گوش میرسید و وقتی ۹۵درصد مساحت دریاچه ارومیه به شورهزار تبدیل شد، دولت یارانههایی به کشاورزان منطقه پرداخت کرد که کشت را موقتا کنار بگذارند تا سفرههای آب زیرزمینی حوضه آبریز ارومیه نفسی بکشند. از طرفی در کشوری که براساس آمارهای رسمی، دستکم ۹ درصد از نیروی کار (حدود ۲میلیون و ۵۰۰هزار نفر) در بخش کشاورزی به فعالیت مشغول هستند، کنار گذاشتن کشاورزی یک شوک عادی نیست و میتواند بحرانهای اجتماعی به دنبال داشته باشد.
ممکن است راهحل میانهای هم وجود داشته باشد. بر این اساس، دولت سیزدهم باید صدها هزار میلیارد تومان تسهیلات آبیاری قطرهای در اختیار کشاورزان مناطق مختلف کشور قرار دهد و صدها هزار میلیارد تومان هم برای توسعه کشاورزی گلخانهای هزینه کند.
«کشت فراسرزمینی» هم که اجرای آن حدود یک دهه پیش به ذهن مدیران رسیده بود قابلیت اجرایی دارد، اما پیش از آن، باید مسائل سیاست خارجی ایران حل شود. هر چه باشد، به نظر میرسد فرصت تاخیر در زمینه سیاستهای مرتبط با آب، برای ایران بسیار کاهش پیداکرده است.
کشت فراسرزمینی چیست؟
کشت فراسرزمینی به معنای کاشت انواع محصول در سایر کشورها و واردات آن به ایران است. این نوع کشت، موضوعی است که طی چند سال اخیر در کشورمان مطرح شده و اکنون اهمیت آن با توجه به وقوع خشکسالی در بسیاری از استانها، محدودیت شدید منابع آبی و تاثیر آن بر وضعیت معیشتی مردم بیش از هر زمانی نمایان است.
بنا به گفته کارشناسان، اولین و مهمترین مزیت کشت فراسرزمینی جلوگیری از هدررفت آب است که با توجه به شدت بحران آب در استان باید در جهت بهرهور کردن کشاورزی موجود و استفاده از روشهای آبیاری و کاشت، داشت و برداشت نوین و کاشت محصولات آببر در سایر کشورها و ایجاد کشت فراسرزمینی گام برداشت.
مزیت دوم این طرح افزایش تولید محصولات کشاورزی و آسودگی خیال از تامین امنیت غذایی است. طبق آمار اعلامی وزارت جهاد کشاورزی، در حال حاضر ۹۰ درصد از محصولات روغنی و بخش قابل توجهی از برنج مصرفی کشور وارداتی است. به همین دلیل ایرادی ندارد که محصولات راهبردی مثل گندم، خوراک دام و دانههای روغنی بهوسیله کشاورزان ایرانی در خارج از مرزهای کشور کشت و تولیدشده و برای تامین نیازهای داخلی مورد استفاده قرار گیرد. ضمن اینکه تبدیل فناوری و دانش به محصول، یکی دیگر از مزایای کشت فراسرزمینی بهشمار میآید.
نمونههای موفق کشت فراسرزمینی
امارات با دارا بودن تنها ۲۵۴هزار و ۹۱۸ هکتار قسمت اعظم محصولات کشاورزی موردنیاز خود را از طریق واردات تامین میکند.
این کشور در سالهای اخیر کشت فراسرزمینی را در جهت تبدیل خود به تولیدکننده اول در میان کشورهای حوزه خلیجفارس انجام داده که شامل کشورهای زیر است:
تقریبا ۱۰ سال است که امارات اقدام به سرمایهگذاری در صنعت کشاورزی سودان کرده و تاکنون توانسته است تقریبا ۲۸۰هزار هکتار از اراضی اطراف خارطوم را به زیر کشت ببرد و اقدام بعدی ایجاد مزرعههای پرورش دام و طیور در این کشور است. امارات متحده عربی تفاهمنامهای را با وزارت کشاورزی پاکستان امضا کرده و تاکنون توانسته است ۳۲۵هزار هکتار از اراضی این کشور را زیر کشت برنج و گندم ببرد.
کدام کشور بیشترین کشت فراسرزمینی را دارد؟
یکی از کشورهایی که بیشترین میزان کشت فراسرزمینی را دارد، آمریکا است. البته مقداری از این کشت خارج از کشور در قالب تفاهمنامههایی برای بهبود و رونق صنعت کشاورزی در کشورهای در حال توسعه از قبیل چین، هنگکنگ، بنگلادش و کشورهای آفریقایی است، ولی با توجه به هزینه کارگری کمتر، کشت فراسرزمینی توانسته است نقش مناسبی در صنعت کشاورزی آمریکا ایفا کند.
البته کشت فراسرزمینی انجامشده توسط آمریکا علاوه بر سود حاصله برای این کشور توانسته است موجب بهبود کشاورزی بهخصوص در حوزه فناوری و ماشینآلات در این کشورها شود.
چین:
آمارها نشان میدهد شهروندان چینی به طور متوسط ۲۰درصد از غذای دنیا را مصرف میکنند، اما این کشور تنها ۹ درصد از اراضی قابلکشت دنیا را در اختیار دارد. درنتیجه دولتمردان این کشور بر آن شدهاند تا با هدف تامین مواد غذایی موردنیاز جمعیت خود، به کشت فراسرزمینی رویآورند.
در حال حاضر بزرگترین پروژه کشت فراسرزمینی برنج چین در آفریقا در موزامبیک در حال اجراست. چین قصد دارد با استفاده از زمینهای کشاورزی گسترده، منابع فراوان آب و آبوهوای مساعد این کشور آفریقایی، بیش از ۲۰ هزار هکتار از زمینهای این کشور را زیر کشت ببرد.
فرصت سوزی در بخش کشت فراسرزمینی
در همین راستا رئیس هیاتمدیره انجمن کشت فراسرزمینی ایران پیشتر در خصوص چالشهای کشت فراسرزمینی گفته بود: بخش دولتی بهویژه وزارت اقتصاد علاقهمند به سرمایهگذاری در بخش کشاورزی اروپاست، اما بخشخصوصی به سبب برآورد هزینهها، مایل به فعالیت در کشورهایی نظیر روسیه، قزاقستان، ونزوئلا و برخی از کشورهای آفریقایی است. ازاینرو مشکلاتی که در مسیر فعالان بخشخصوصی ایجاد شده، موجب شده تا رقبا پیشی بگیرند و ایران، تنها یک تماشاچی باشد و فرصتها را از دست بدهد.
علی رضوانیزاده افزود: سال گذشته ۹ میلیارد دلار با ارز ۴هزار و ۲۰۰ تومان واردات محصول کشاورزی داشتیم. مسوولان یکمیلیارد دلار آن را با ضوابط معین برای کشاورزان فراسرزمینی در نظر بگیرند که محصول را از آفریقا، آمریکایلاتین و شرق آسیا به کشور بیاورند. اگر این کار را کردند و تخلفی اتفاق افتاد، آن زمان راهشان را سد کنند. این قضاوت غیرواقعی است که میگویند شاید بخش خصوصی، محصولش را به ما نفروشد. یادم نمیآید مجموعه ایرانی وجود داشته باشد که از حمایت دولت ایران برخوردار شده و محصولی را تولید کرده و به داخل ایران نیاورده باشد.
رضوانی تاکید کرد: باوجودآنکه آییننامه کشت فراسرزمینی چندینسال است که مصوب شده، هیچ برنامه و تعهدی دراین حوزه وجود ندارد. اگر در این مدت حتی یکدرصد از ارزی که در اختیار واردکننده قرار دادهاند، برای کشاورزی فراسرزمینی سرمایهگذاری میکردند، طبق آمار حداقل ۱۰درصد نیاز وارداتیمان را ایرانیها با قیمت ارزانتر تامین میکردند و میتوانستند این محصولات را بدون ملاحظات تحریمی وارد کشور کنند.
وی گفت: ۱۰ سال قبل در روسیه میشد هر هکتار را به مدت ۴۹ سال ۵ دلار اجاره کرد، اما اکنون امکانپذیر نیست، زیرا رقبای بزرگی در جهان سرمایهگذاری کردهاند. عربستان هدفگذاری کرده برای سال ۲۰۲۵، در ۱۲ محصول هاب منطقه باشد و ۱۵میلیارد دلار فقط در اوکراین در پنج سال گذشته سرمایهگذاری کرده است. این کشور بزرگترین مزارع دانههای روغنی آفتابگردان، کلزا و سویا را دارد و در عین حال، لجستیک قدرتمندی دارد. عراق هم جزو کشورهای هدف است، ولی آنقدر که سرمایهگذار ایرانی ترجیح میدهد در روسیه و قزاقستان یا جاهای دیگر کار کند، عراق ترجیح نمیدهد. رضوانی تاکید میکند: آییننامه کشت فراسرزمینی با همه نواقص ابلاغ شده و مصوب دولت است، اما در همان مجموعه دولت که شرکت سرمایهگذاری خارجی باید در بحث سرمایهگذاری کشاورزی فراسرزمینی ورود کند، میگویند فقط در اروپا سرمایهگذاری میکنیم، درحالیکه اروپاییها در آفریقا، قزاقستان و روسیه سرمایهگذاری میکنند.
وی با انتقاد از عدم همراهی دولت با بخشخصوصی برای سرمایهگذاری در کشت فراسرزمینی میگوید: در کشورهایی امکان داریم تا یکمیلیون هکتار زمین در اختیار بگیریم و کشاورزان را سازماندهی کنیم. این ظرفیتها وجود دارد، ولی زیرمجموعه وزارت اقتصاد تمکین نمیکند و ترجیح میدهد از سرمایهگذاریهای صورتگرفته در ۵۰ سال قبل امور خود را بگذراند.
کدام کشور برای کشت فراسرزمینی ایران مناسب است
اما در گام نخست این سوال مطرح است که کدام کشور شرایط مناسب برای کشت فراسرزمینی و سرمایهگذاری خارجی را دارد. برخی از کشورها همچون عراق، افغانستان و پاکستان به سبب مشکلات امنیتی بهراحتی کنار گذاشته میشوند. در اوکراین، گرجستان و ازبکستان نیز به سبب مشکلات داخلی بهآسانی نمیتوان وارد شد. روسیه نیز به سبب وسعت بسیار زیاد و مشکلات حملونقل گزینه مناسبی به نظر نمیرسد، چراکه هزینه جابهجایی در کشت فراسرزمینی بسیار تعیینکننده خواهد بود.
در میان کشورهای آسیایی چین، قزاقستان، هند و مالزی در صدر کشورهای فعال در زمینه کشت فراسرزمینی هستند.
ویژگیهای مناسب قزاقستان برای انجام کشت فراسرزمینی
قزاقستان کشوری آرام با بیش از ۲میلیون و ۷۰۰ هزار کیلومتر مربع مساحت با زمینهای بسیار حاصلخیز است. این کشور وسیع تنها ۱۶ میلیون نفر جمعیت دارد و لذا پراکندگی جمعیت نیز در بخشهای مختلف این کشور بسیار ملایم است. همین ۱۶ میلیون نفر نیز مختلط بوده و در زمان شوروی سابق به دلایل سیاسی و امنیتی رگههای مختلف جمعیتی وارد این کشور شدهاند، بنابراین مردم این کشور زبان روسی را با لهجههای مختلف صحبت میکنند و زمانی که شما در این کشور به روسی تکلم میکنید بهراحتی شما را میپذیرند. از جهت بعد مسافت نیز ترکمنستان تنها کشوری است که بین ایران و قزاقستان وجود دارد.
افغانستان بهترین فرصت برای توسعه کشت
در حال حاضر ایران با هدف نجات خود از بحران کمآبی، اقدام به کشت فراسرزمینی در کشورهای مختلفی از جمله افغانستان میکند. بهعنوان مثال استان کمآب و مرزی خراسان رضوی بهترین فرصت برای توسعه کشت فراسرزمینی محصولات آببری مانند چغندرقند را در همسایگی خود یعنی افغانستان دارد که نهتنها تحقق این مهم باعث استحکام روابط تجاری دو کشور میشود، بلکه توجیه اقتصادی و درآمد بیشتری نیز برای استان دارد.
آمارها نشان میدهد ایران بخشی از شکر مورد نیاز خود را از محل واردات تامین میکند. ازاینرو میتوان با کشت چغندرقند در کشور همسایه بهجای شکر، چغندرقند را وارد و تبدیل به شکر کند که برای هر دو کشور هم صرفه اقتصادی داشته و علاوه بر اشتغالزایی و ارتقای توان تولید بخش صنعت، هزینه کمتری در واردات شکر به دولت ایران تحمیل شود.
خراسان رضوی با ۳۰۲ کیلومتر مرز مشترک با افغانستان، استانی است که بیشترین مراودات تجاری را با آن کشور دارد.
استرالیا از بزرگترین کشورهای اجارهدهنده زمین
استرالیا یکی از بزرگترین کشورهای اجارهدهنده زمین در منطقه آسیا-اقیانوسیه به شمار میآید. استرالیا به سبب برخورداری از شرایط مناسب کشاورزی بهعنوان کشوری مناسب برای انجام کشت فرا سرزمینی محسوب میشود.
درحال حاضر شماری از کشورها ازجمله عربستان سعودی خواستار انجام کشت فراسرزمینی در استرالیا هستند. گزارشهای خبری نشان میدهد، عربستان دستکم ۶۰میلیون دلار برای کشاورزی فراسرزمینی در استرالیا سرمایهگذاری کرده است.
هند مکانی مناسب برای کشاورزی
هند از جمله کشورهایی است که در تولید غلات یکی از کشورهای برجسته به شمار میآید.
نظر به تغییر شرایط آبوهوایی و افزایش روزافزون جمعیت هند، این کشور در زمینه تولید غلات که جیره اصلی غذایی مردم به شمار میآید با مشکل روبهرو شده است.
در حال حاضر هند اقداماتی را برای انجام کشاورزی فراسرزمینی در استرالیا انجام داده و تولید محصولات زراعی و باغی را در چند سال گذشته در استرالیا شروع کرده است.
در چند سال اخیر، کشاورزان هندی اقدام به خرید زمینهای کشاورزی در استرالیا کردهاند.
کشت فراسرزمینی در ایران
به هر روی ایران به سبب قرارگیری در کمربند خشک جهانی، تغییرپذیری شدید اقلیمی، بارش به میزان یکسوم متوسط جهانی، خشکسالیهای متعدد و مصرف بالای آب، نیازمند ایجاد تنوع کشت در محصولات غذایی و کشاورزی به روشهای متنوع است و کشت فراسرزمینی راهکار نجات ایران از بحران آب به شمار میآید.
به باور کارشناسان، کشت فراسرزمینی میتواند راهکاری جایگزین برای تامین محصولات کشاورزی و مواد غذایی در کشور به شمار آید.
براساس گزارشها، هیات وزیران در جلسه فروردین سال ۱۳۹۵ به پیشنهاد وزارت جهاد کشاورزی و به استناد اصل یکصد و سی و هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، آییننامه کشت فراسرزمینی را تصویب کرد که بهموجب ماده یک، کشت فراسرزمینی «بهرهبرداری از منابع، عوامل، ظرفیتها و امکانات سایر کشورها برای تولید محصولات کشاورزی موردنیاز در راستای حفظ منابع پایه تولید و ارتقای امنیت غذایی و سایر نیازهای صنعتی کشور» تعریف شده است. اما متاسفانه تاکنون در این بخش اقدام عاجلی انجام نشده است.