قیمت یکسان برای تمامی‌واکسن‌های موجود در بازارهای بین‌المللی و محصولاتی که در آینده نزدیک روانه بازار می‌شوند فرضی است محال ممکن؛ زیرا نظام‌های کلان اقتصادی و اهداف و سیاست‌های خرد شرکت‌ها، مجموعه‌ای به‌ظاهر کاملا متمایز اما با اهداف نسبتا یکسان را در سراسر دنیا پدید آورده‌اند. این هدف عبارت است از بهره‌مندی از منافع شخصی همچون حداکثرکردن سود برای ذی‌نفعان در کنار استفاده جمعی انسان‌ها از محصولات و خدمات ارائه‌شده. البته این موضوع را باید در نظر گرفت که تولید واکسن کرونا تحت‌تاثیر عوامل تولید و میزان اثربخشی آن که حاصل از  تحقیق و توسعه و دانش فنی است می‌تواند بهای تمام‌شده متغیری داشته باشد. کشف واکسن کرونا همانند بسیاری از مکشوفات مهم و تاریخی بشر آنقدر ارزشمند است که پرداختن به شیوه قیمت‌گذاری بهای آن اقدامی‌است بس دشوار. اما بررسی محاسبه اقلام بهای تمامی‌شده این محصولات خالی از لطف نبوده و می‌تواند علاوه بر ارائه مبانی و راهکارها به تهیه‌کنندگان اطلاعات مالی و غیرمالی، در زمینه شفاف‌سازی اطلاعات برای آحاد جامعه و اطمینان از منصفانه بودن ارزش آنها موثر واقع شود.

 مبانی تعیین بهای تمام‌شده و قیمت فروش

ساختار بازار واکسن کرونا در شرایط کنونی را می‌توان چارچوبی انحصاری و چندجانبه برشمرد که تعداد کمی ‌از فروشندگان در مقابل تعداد فراوانی از متقاضیان برای خرید واکسن قرار دارند. برای شرکت‌های داروسازی همچون فایزر، مدرنا، آسترازنکا و دیگر تولیدکنندگان خصوصی، فارغ از محل استقرار آنها، قیمت فروش واکسن باتوجه به سیاست‌های داخلی شرکت‌ها تعیین می‌شود. البته این موضوع نباید نادیده گرفته شود که عموم شرکت‌های تولیدکننده واکسن از حمایت مالی و معنوی دولتی برخوردار هستند. یقینا بیان سیاست‌های قیمت‌گذاری شرکت‌های تولیدکننده واکسن کووید-۱۹ به طور دقیق امکان‌پذیر نیست با این حال احتمالا شرکت‌ها فارغ از حمایت‌های دولتی و غیردولتی که از آنها صورت می‌گیرد، بابت قیمت نهایی محصولات خود از میان استراتژی‌های قیمت‌گذاری بهینه‌ترین شیوه برای کسب حداکثر منافع را اتخاذ می‌کنند. بدیهی است در روش‌هایی همچون تعیین قیمت بر اساس حاشیه سود، درصد بهای تمام شده، جذبی و بسیاری روش‌های دیگر که در تعیین قیمت فروش نقش کلیدی دارند؛ شیوه محاسبه عوامل بهای تمام شده واکسن‌ها بسیار با اهمیت خواهد بود.

در محاسبه بهای تمام‌شده کالای آماده برای فروش از میان مواد مصرفی در تولید هر دز از واکسن مقدار مشخصی از مواد اولیه مورد استفاده قرار می‌گیرد که محاسبه آن کار دشواری نخواهد بود. در تعیین حقوق و دستمزد مستقیم واکسن نیز محاسبه و تسهیم مخارج فرآیندی است اصولی و روش‌مند، اما در تعیین مبالغ مربوط به سربار ساخت یکی از اقلام کلیدی که بخش عمده از بهای تمام‌شده را در برمی‌گیرد مربوط به استهلاک دارایی نامشهود تحت‌عنوان دانش فنی تولید واکسن است که مبنای محاسبه بهای تمام‌شده و استهلاک آن می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. همچنین از دیگر اقلام بااهمیت مربوط به مخارج تحقیق و توسعه است که ابهام‌هایی در رابطه با نحوه شناسایی و افشای آنها وجود دارد.

 مخارج تحقیق و توسعه

تحقیق عبارت است از جست‌وجوی برنامه‌ریزی شده یا بررسی منتقدانه که با هدف کشف دانش جدید و با امید به اینکه دانش کسب‌شده برای توسعه یک محصول یا خدمت، فرآیند یا تکنیک جدید، یا ارتقای بااهمیت محصول یا فرآیند موجود مفید است، صورت می‌گیرد. همچنین توسعه ترجمه یافته‌های تحقیق یا سایر دانش‌ها به یک برنامه یا طرح برای یک محصول یا فرآیند جدید است. همانند تحقیق اقدام توسعه نیز می‌تواند برای ارتقای محصول یا فرآیند موجود که برای استفاده یا فروش نگهداری می‌شود، صورت گیرد. اگر مخارج تحقیق و توسعه را نتوان اصلی‌ترین عامل بهای تمام‌شده واکسن کرونا دانست، حداقل آن را در کنار دیگر عوامل می‌توان به عنوان یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین عوامل برشمرد. دانش فنی تولید واکسن کرونا بدون صرف مخارج تحقیق و توسعه امکان‌پذیر نخواهد بود. این مخارج همان اندازه که با ارزش هستند تفاوت در معیار شناسایی آنها می‌تواند موجب افزایش بهای تمام‌شده واکسن و متعاقبا افزایش قیمت فروش شود.

 راهکار چیست؟

به‌نظر می‌رسد نارسایی‌های مربوط به قیمت‌گذاری دقیق و منصفانه واکسن کرونا بیشتر از آنکه ضعف نظام‌های اندازه‌گیری و گزارشگری دنیا باشد، مربوط به ساختار نظام‌های اقتصادی این کشورها است. اقتصادهای سرمایه‌محور، ترکیبی، سوسیالیستی، کمونیستی و... در قیمت‌گذاری واکسن کرونا رفتارهای متفاوتی نشان داده‌اند. با تمام تفاوت‌های موجود میان اقتصادهای کلان دنیا و سیاست‌های شرکت‌های تولیدکننده واکسن، نهایتا وجود قوانین واحد جهانی در زمینه یکسان‌سازی قیمت‌ها از طریق مجامع بین‌المللی می‌تواند راهگشای مشکل باشد.

Untitled-1