رمزگشایی تخریب شرکت دخانیات ایران
با این حال در همین مدت کوتاه مدیریتی، برخی از کانالها و شبکههای خارج از کشور با انتشار اخبار بی پایه حول موضوعاتی چون بازخرید و انتصاب مجدد مدیرعامل، تداوم فعالیت شرکت ایدهآل دخانی ایرانیان، زیانده بودن شرکت، دخالت برخی مدیران سابق در امور شرکت و... به دنبال حاشیهسازی، جریانسازی و نهایتا بحرانسازی در شرکت دخانیات بوده و همچنان نیز هستند.
نکته اصلی این است که این اکاذیب نباید انگیزه و بهانهای برای برخوردهای سیاسی با یک کسبوکار داخلی باشد و عدهای به سبب اطلاعات نادرستی که ارائه شده، منافع یک شرکت ملی را با اشتغال ۵هزار کارگر و ۶هزار کشاورز طرف قرارداد را صرفا با خطای محاسباتی و تحلیلی دچار چالش کنند.
اینکه پرسیده میشود:
* چرا شرکت دخانیات در سال ۹۸، سهمش از بازار مصرف به کمتر از ۸درصد رسیده بود؟ چرا ماشینآلات خریداری شده در سال ۹۵ از شرکتهای اروپایی، تاکنون در شرکت راهاندازی نشدهاند؟ چرا یکی از برندهای شناخته شده شرکت در سال ۱۳۹۵ با قیمتی غیرواقعی واگذار شده است؟ چرا شرکت طی سالهای اخیر زیانده شده است؟
* چرا میزان تولید شرکت در دهه ۹۰، روند نزولی داشته و در انتهای شهریور ۹۸ به کمترین میزان خود رسیده است؟
هرچند سوالات قابل بررسی است، اما باید ابتدا پرسید اساسا این پرسشها چه ارتباطی به عملکرد مدیران یک سال اخیر شرکت دارد؟ در بخش دیگری از این مطلب آماده است:
مگر جز این است که مدیرعامل کنونی شرکت دخانیات از قضا در گذشته همواره از منتقدان این روندها بوده است؟ و هشدارهای لازم را در سطوح مختلف در جلسات کارشناسی، پینوشتهای مختلف براسناد بالادستی و گزارشهای رسمی اعلام کرده بود؟
بررسی و موشکافی بی طرفانه این مسائل میتواند بهخوبی محافل تخریبگر و اهداف پنهانی آنان را آشکار کند، کافی است بپرسیم که در این ۱۶ ماه چرا کسی سوالات مهم زیر را مطرح نمیکند:
* کمپانیهای چندملیتی تولیدکننده سیگار در ایران چگونه و با چه اهدافی، پس از خصوصیسازی و انتزاع وظایف حاکمیتی و واگذاری آن به مرکزی در وزارت صمت، به سمت تولید مستقل سوق داده شدند و در نبود سیاستگذاری و الزامات نظارتی در صنعت دخانیات کشور همچون الزاماتی در دهه هشتاد، بازار سیگار کشور را تصاحب کردند؟
* چگونه است که شرکتهای چندملیتی اجازه مییابند پس از لغو انحصار و واگذاری شرکت دخانیات ایران به راحتی و در شرایطی نابرابر شرکتهای ایرانی را همراه با برندهای آن خریداری کنند و بدون هیچ محدودیتی در هر رده قیمتی سیگار تولید کنند و سهم ۶۵درصدی از بازار ۴۵ هزار میلیارد تومانی را بدون دغدغه داشته باشند و اسم آن را هم سرمایهگذاری خارجی و تامین نیاز مصرف داخلی و فضای رقابتی آزاد بگذارند؟ آیا به واقع هدف از خصوصیسازی شرکتهای دولتی واگذاری و تسهیل منافع حاصله ملی به سرمایهگذار خارجی بوده است؟ و این امر با منویات مقام معظم رهبری در ابلاغ سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی همخوانی دارد؟
* چرا کسی از نحوه واگذاری و خصوصیسازی شرکت ملی دخانیات ایران به صورت عجولانه و غیرکارشناسی در سال ۱۳۹۱ و انتزاع وظایف حاکمیتی و واگذاری آن به مرکزی نوپا با کمترین میزان تخصص، تجربه، نیروی انسانی و لجستیک، بدون در نظر گرفتن شرایط واگذاری بنگاهی ملی با قدمتی ۱۰۰ ساله که هویت صنعت دخانیات کشور به آن تعلق داشته است، سوالی نمیپرسد؟ و اینک که روشن شده است شرکت دخانیات ایران به درستی واگذار نشده و هنوز یک شرکت دولتی است، هیچ نهادی در خصوص ضرر و زیان و خسارتهای وارده به شرکت پاسخگو نیست! در گزارش روابط عمومی دخانیات آمدهاست:
* چرا پرسش نمیشود که اقساط مواد اولیه و ماشینآلاتی که در سال ۱۳۹۵ و قبل از آن با ارز یورویی حدودا ۵هزار تومانی خریداری شده تا شهریور ۹۸ پرداخت نشده و تبعات بدهی کلان حدود ۳۰ میلیون یورویی با نرخ تسعیر ارز حدودا ۳۲ هزار تومانی برای مدیران اخیر شرکت بهجا میماند؟ روشن است این بدهی کلان، منجر به زیان انباشته سنواتی میشود و همواره تا زمان تسویه حساب، صورتهای مالی شرکت را تحتالشعاع خود قرار میدهد؛ طرفه آنکه امروزه، همان عوامل و ناظران عملکرد آنها، حق به جانب مینشینند و میگویند چرا شرکت ۳۰۰ میلیارد زیان انباشته دارد؟
* چرا کسی سوال نمیکند با وجود صدور تعداد زیادی مجوز عاملیت صنعتی به سرمایهگذاران با هدف داخلیسازی برندهای قاچاق، بیش از ۷۰ درصد از سهم تولید سیگار در داخل کشور همچنان متعلق به دو شرکت خارجی است؟ آیا با این تعداد مجوز و سهم برندهای بینالمللی، از تولیدکننده داخلی واقعا حمایت شده است؟ آیا واگذاری این سهم از بازار ملی با قوانین بالادستی در قانون تجارت کشور و اطلاع مسوولان از آن، همخوانی دارد؟
*چرا کسی از نحوه فروش، قیمتگذاری و شبکه توزیع برندهای بینالمللی و سودهای ایجاد شده در آن سوالی مطرح نمیکند؟
* چرا کسی از میزان ۲۰ میلیارد نخ سیگار قاچاق و توزیع آسان در بازار مصرف کشور که تهدیدکننده اصلی تولید ملی و کالای ایرانی است، هیچگونه سوالی مطرح نمیکند؟
* و سوالات فراوان دیگری که همچنان کسی پاسخگوی آن نیست! و کسب و کار مظلوم صنعت ملی که در این میان به دنبال دست یاری است ...
و حرف آخر:
همانگونه که در ابتدای مطلب نیز بیان شد، امروزه شرکت ملی دخانیات ایران توانسته، با همت کارکنان و مدیران بومی خود و حمایتها و پشتیبانیهای دلسوزانه ارکان بالادستی، در کمتر از ۱۶ ماه از شرایط بحرانی خارج و در مسیر بهبودی قرار گیرد و به یک پایداری نسبی برسد و امید است که تا پایان سال جهش تولید همچنان پرفروغ بدرخشد. بهراستی شاید همه این حاشیهسازیها و سیاهنماییها به خاطر همین دستاوردها باشد و حال خوش دخانیات، مایه ناخوشی برخی شده باشد.