دنیای اقتصاد:
در کشورهای توسعهیافته، نهادهای آماردهی علاوه بر محاسبه تورم کل، شاخصی را با عنوان «تورم هسته» یا Core Inflation محاسبه میکنند که در حوزه سیاستگذاری بهشدت مورد توجه قرار میگیرد. تورم هسته در حقیقت تغییر در قیمت کالاها و خدمات است؛ اما بخشهای غذا و انرژی را شامل نمیشود. این معیار از تورم این اقلام صرفنظر میکند؛ زیرا نوسان قیمت آنها زیاد است. «دنیایاقتصاد» در گزارشی برای اولینبار تورم هسته را در ماههای اخیر محاسبه و منتشر کرده است. برآوردها نشان میدهد تورم هسته حدود ۳۰درصد و طی ماههای اخیر در سطح نسبتا ثابتی بوده است؛ درحالیکه تورم کل، در طول یک سال اخیر، با روندی کاهشی روبهرو بوده است. به گفته کارشناسان، بهمنظور کاهش نرخ تورم هسته، نیازمند اقداماتی فراتر از اقدام بانک مرکزی برای کنترل نرخ رشد نقدینگی هستیم؛ اقداماتی همچون کنترل کسری بودجه که در بلندمدت میتواند زمینهساز کاهش تورم هسته باشد.
تحولات مهم چند ماه گذشته در سپهر سیاسی ایران موجب طرح این پرسش اساسی میشود که آیا کشور شاهد تغییر پارادایم در راهبرد حکمرانی است؟ در بسیاری از محافل روشنفکری و رسانهای سخن از احتمال تغییر ریل در مسیر راهبردی تازه میشود. نحوه روی کار آمدن دولت چهاردهم و چیدمان کابینه آقای پزشکیان سبب بحثهای بسیار تاملبرانگیز دیگری شده است. بعضی میپرسند آیا میتوان از درون نظام موجود گذار به طرف شکل دیگر از آن را متصور شد؟ در این نوشتار کوشش خواهم کرد این مقولهها را از دیدگاه تحلیلی و نه سیاسی واکاوی کنم. تحلیل خود را در چهار بخش ارائه میکنم. نخست، تجربه مختصر گذارهای کامیاب معاصر در جهان. دوم، امروز در سپهر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران چه میگذرد؟ سوم، دولت چهاردهم چطور میتواند جامعه را در راستای تثبیت تغییر پارادایم مطمئن کند؟ چهارم، نقش نهادهای حکومتی و مدنی در حمایت و همچنین مطالبهگری از دولت چهاردهم در مسیر پیشرو چیست؟