p06 copy

در سال جاری میلادی، نرخ دلار آمریکا در مقابل سایر اسعار کلیدی و مهم در بالاترین سطح خود از سال ۲۰۰۰ قرار گرفت که در تبیین علل این مساله عمدتا به دو مولفه «افزایش سریع نرخ بهره توسط فدرال‌رزرو» و نیز «بهبود رابطه مبادله تجاری آمریکا» اشاره می‌شود.

در محور نخست، به دنبال اعلام مقامات فدرال‌رزرو مبنی بر رویکرد تهاجمی این بانک برای مقابله با تورم، نرخ بهره سیاستی این بانک در چندین مقطع طی سال جاری میلادی با افزایش همراه شد. در سوی دیگر، بانک مرکزی اتحادیه اروپا درحالی‌که اقتصاد کشورهای عضو با نرخ‌های تورم بالا مواجه بود، به‌دلیل نگرانی از اینکه بحران جهانی انرژی موجب تشدید رکود اقتصادی شود، در اتخاذ سیاست انقباضی پولی شدت و سرعت کمتری را به‌کار گرفت. درخصوص کشورهای چین و ژاپن نیز به‌واسطه نرخ‌های تورم نسبتا پایین‌تر این کشورها، افزایش سریع و شدید در نرخ بهره و واکنش انقباضی سختگیرانه ضرورت کمتری یافت.

در خصوص سازوکار اثرگذاری نرخ بهره سیاستی فدرال‌رزرو بر ارزش دلار لازم به ذکر است که نقطه شروع برای تفسیر و تبیین رابطه میان نرخ ارز و نرخ بهره، ناظر بر «نظریه برابری بهره بدون پوشش» (UIP)» است (Uncovered Interest Parity: در این مدل چنین فرض می‌شود که اوراق داخلی و خارجی که به آنها بهره تعلق می‌گیرد، جانشین‌های کاملی برای یکدیگر به شمار می‌روند. عاملان اقتصادی نسبت به سهم اوراق داخلی و خارجی در پرتفولیوی خود بی‌تفاوت هستند؛ به‌طوری‌که بازده هر دو اوراق یکسان است. به این ترتیب بازده اوراق خارجی از جمع نرخ بهره خارجی و سود (زیان) ناشی از تغییرات نرخ ارز تشکیل می‌شود.

با فرض بازارهای رقابتی بدون هزینه معاملاتی قابل توجه و امکان آربیتراژ سریع و خنثی بودن ریسک سرمایه‌گذاران، نرخ بهره خارجی به علاوه سود انتظاری ناشی از تغییرات نرخ ارز با نرخ بهره داخلی برابر است). به موجب این نظریه، بازدهی اسمی دلاری مورد انتظار از سرمایه‌گذاری در دو اوراق مشابه با ارزهای مختلف باید با یکدیگر برابر باشد. به این ترتیب هرگونه اختلاف میان نرخ‌های بهره داخلی و خارجی به تغییر انتظاری در نرخ برابری ارز منتهی می‌شود. بر همین اساس انتظار بر آن است که متعاقب افزایش نرخ‌های بهره در اقتصاد آمریکا و ایجاد شکاف میان نرخ‌های بهره این کشور و کشورهای توسعه‌یافته (به‌دلیل تاخیر در اجرای سیاست‌های انقباضی توسط کشورهای مزبور و واگرایی سیاستی با فدرال رزرو)، تمایل سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی برای خرید اوراق قرضه دلاری (اعم از اوراق دولتی و شرکتی) به‌عنوان دارایی امن مالی تقویت شود که این امر به نوبه خود تقاضا برای دلار آمریکا را در مقایسه با سایر اسعار افزایش می‌دهد.

از سوی دیگر، شوک بزرگ در رابطه مبادله تجاری کشورها ناشی از جنگ روسیه و اوکراین در اوایل سال۲۰۲۲ میلادی، دومین محرک مهم در راستای تقویت ارزش دلار در برابر سایر اسعار بوده است. در تحلیل این مساله لازم به توضیح است که به‌دلیل وابستگی بالای منطقه یورو به واردات انرژی به‌ویژه واردات گاز طبیعی از روسیه، افزایش قیمت انرژی رابطه مبادله اقتصادهای عضو یورو را بسیار تنزل داد. حال آنکه بررسی عملکرد اقتصاد آمریکا در حوزه صادرات و واردات انرژی نشان می‌دهد این کشور طی سال‌های ۲۰۱۹، ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ از «واردکننده خالص» به «صادرکننده خالص» انرژی تبدیل شده است و این مهم نقش بسزایی در جلوگیری از تضعیف رابطه مبادله این کشور در مواجهه با افزایش قیمت جهانی انرژی داشته است.

نظر به توضیحات فوق، همان‌گونه که نمودار (۱) نشان می‌دهد، ارزش دلار آمریکا در برابر اسعار اقتصادهای توسعه‌یافته در هشت‌ماه سال ۱۴۰۱ نسبت به هشت‌ماه سال۱۴۰۰ (به نوعی سنجه‌ای از تغییرات این مولفه طی سال‌ ۲۰۲۲ میلادی نسبت به سال ۲۰۲۱ است) به نحو قابل توجهی با افزایش همراه بوده است. در این دوره، نرخ هر دلار آمریکا در برابر ین ژاپن، یورو و پوند بریتانیا به ترتیب معادل 0/ 23، 0/ 15 و 9/ 14درصد افزایش یافته است.

با این حال، درخصوص اقتصادهای نوظهور لازم به ذکر است که بسیاری از این کشورها برای جلوگیری از افت ارزش پول ملی خود در برابر دلار آمریکا، زودتر از اقتصادهای توسعه‌یافته نسبت به اتخاذ سیاست‌های انقباضی اقدام کردند. علاوه بر این، رابطه مبادله کشورهای صادرکننده مواد اولیه و پایه‌ای همچون نفت و گاز و مواد معدنی، در این سال به‌واسطه افزایش قیمت‌های جهانی، بهبود یافت. از این‌رو همان‌گونه که در نمودار (۲) مشاهده می‌شود فشار افزایشی بر نرخ ارز در اقتصادهای نوظهور (به استثنای ترکیه) در مقایسه با سایر کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه تا حدی کمتر بوده و در برخی کشورها نظیر برزیل حتی ارزش پول ملی در برابر دلار آمریکا تقویت شده است.

جمع‌بندی

در ماه‌های اخیر نرخ ارز (برابری دلار در مقابل ریال) در بازار داخلی با نوسانات قابل توجهی همراه بوده است. در این میان اگرچه عوامل مختلف در بروز روند افزایشی در بازار نقش مسلط را در شکل‌گیری این مهم داشته‌اند، لیکن باید توجه داشت در این مقطع زمانی قریب به اکثریت اسعار مربوط به کشورهای توسعه‌یافته، نوظهور و در حال توسعه نیز در مقابل دلار آمریکا به میزان قابل‌توجهی تضعیف شده‌اند. ازاین‌رو در تحلیل و واکاوی نوسانات نرخ ارز در ماه‌های اخیر، لازم است در کنار عوامل بنیادین و غیربنیادین موثر بر بازار ارز، این موضوع نیز مورد توجه و مد نظر قرار گیرد.