آیا سیاستگذاران از فرصت طلایی کمبود انرژی استفاده میکنند؟
پدال گاز اقتصاد ایران
امیر کرمانی، در مصاحبهای با «اکو ایران» به بررسی جایگاه اقتصاد ایران در مقایسه با دیگر کشورهای دنیا پرداخته و معتقد است نیاز مبرم دنیا در ۲۰ سال آینده به گاز به عنوان سوخت اصلی در بیشتر کشورها میتواند نردبان رشد اقتصادی ایران باشد. در واقع او معتقد است در شرایطی که روسیه به عنوان شاهراه گاز اروپا، قصد دارد مبادلات خود را با چین افزایش دهد، ایران میتواند با بهبود تکنولوژی، گاز بیشتری برای صادرات فراهم کند و از این طریق هم زیرساختهای صنعتی را به وسیله سرمایهگذاری اروپاییها گسترش دهد و هم با دور زدن تحریمها زمینه رشد اقتصادی را فراهم کند. از سوی دیگر او تاکید دارد اقتصاد ایران بهشدت به تورمهای بالای ۲۰درصد حساس است و باید تورم زیر ۲۰درصد اولویت اول اقتصاد کشور باشد. به عبارت دیگر در یک برنامه کوتاهمدت، ابتدا تورم به زیر ۲۰ درصد و در ادامه به کمتر از آن برسد.
گاز جایگزین مناسب زغال سنگ
امیر کرمانی معتقد است گاز میتواند یکی از راههای خروج ایران از تحریم باشد. او تاکید دارد: «به هر حال به خاطر دغدغه بحثهای گرم شدن زمین و افزایش انتشار گازهای گلخانهای، چین و اروپا و حالا شاید آمریکا انرژیهای تجدیدپذیر و تمایل به آن بسیار افزایش پیدا کرده است و این کشورها برنامههای خیلی جدی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای دارند.» کرمانی در ادامه صحبتهای خود به مقایسه تولید انرژی توسط گاز و زغال سنگ پرداخت. او معتقد است در ۱۵ سال آینده همه کشورهای دنیا همچنان نیازمند دسترسی به گاز هستند. از سوی دیگر گاز به عنوان سوخت مکمل و نه فقط جایگزین مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
او در مقایسه سوختها با یکدیگر گفت: «یکی از منابع اصلی فسیلی تامین انرژی در دنیا «زغالسنگ» است و این زغال سنگ آلودهترین سوخت فسیلی است. با استفاده از تکنولوژی میتوان میزان تولید کربن و در نتیجه گازهای گلخانهای با استفاده از سوختهای مختلف را محاسبه کرد. به عنوان مثال، اگر برای تولید یک واحد انرژی برق با زغال سنگ، یک واحد گاز گلخانهای منتشر شود؛ اگر همان مقدار انرژی را بخواهید از طریق گاز تولید کنید، ۴۵صدم درصد کربن منتشر خواهد شد. به عبارت دیگر استفاده از گاز به جای زغال سنگ حدود دو برابر در کاهش انتشار گازهای گلخانهای موثرتر است. به همین دلیل طی بیشتر از ۲۰ سال گذشته سهم زغال سنگ در تولید انرژی اروپا کاهنده بوده و سهم گاز بسیار افزایش پیدا کرده است. یعنی در حال حدود ۲۰درصد انرژی الکتریکی اروپا از طریق گاز تامین میشود. حتی در چین نیز طی ۱۰ سال گذشته سهم گاز افزایش پیدا کرده هرچند هنوز از اروپا عقبتر است.»
سه استدلال برای توسعه گازی
او در ادامه صحبتها سه دلیل برای اینکه ایران نیاز دارد به توسعه تولید گاز بپردازد اشاره میکند. کرمانی در ابتدا به این نکته اشاره میکند که لزوما گاز اولین سوخت فسیلی نیست که حذف میشود، بلکه کربن اولین سوخت فسیلی است که حذف خواهد شد. کرمانی معتقد است حداقل تا ۲۰ سال آینده بسیاری از کشورهای مختلف دنیا نیاز به دسترسی بیشتر به گاز دارند. او این نکته را به عنوان فرض اول عنوان میکند. به علاوه، معتقد است بسیاری از انرژیهای تجدیذیر مخصوصا انرژی باد، وابسته به شرایط جوی است: «درست است به طور متوسط میتواند بخشی از مشکل شما را حل کند ولی شما حتما نیاز به یک منبع تامین انرژی جایگزین هم دارید که هر موقع میزان وزشهای باد کاهش پیدا کرد. شما میزان تولید برقتان از آن طریق دیگر را افزایش دهید.
به این دلیل گاز حداقل در ۱۰ تا ۱۵ سال آینده به نوعی مکمل انرژیهای تجدیدپذیر است نه جایگزین آن.» بنابراین او معتقد است همچنان دنیا به گاز به عنوان سوخت مکمل احتیاج دارد. اما چه زمانی میتواند جایگزین شود؟ کرمانی تاکید دارد تا زمانی که تکنولوژی تولید باتریهای با حجم بالا به اندازه کافی پیشرفت کند و هزینههای تولید باتری نیز کم باشد. به طوری که زمانی که از طریق انرژی تجدیدپذیر تولید انرژی کردیم بتوانیم در این باتریها ذخیره کنیم تا زمانی که تابش خورشید یا میزان وزش باد کم شد، بتوان از این انرژی ذخیرهشده استفاده کرد. به طور خلاصه این اقتصاددان معتقد است به نظر میرسد حداقل تا ۲۰ سال آینده گاز انرژی خیلی مهم و مکمل اقتصاد برای گذار به اقتصاد بدون کربن است. منظور از اقتصاد بدون کربن اقتصادی است که انتشار گازهای گلخانهای کاهش شدید پیدا کرده تا گرمایش زمین بیش از این افزایش پیدا نکند.
اما دومین نکتهای که او برای توسعه گاز عنوان میکند به بحث زیرساختهای لازم برای جایگزینی گازی اشاره دارد. او برای روشنتر شدن موضوع به مقایسه نفت و گاز میپردازد. در تشریح این مقایسه به این نکته اشاره میکند که تولیدکنندگان نفت بهراحتی میتوانند جایگزین شوند اما در مورد گاز این مساله وجود ندارد. به عبارت دیگر، در مبادلات گازی، برای دریافتکننده گاز وابستگی بیشتری نسبت به کشور صادرکننده گاز ایجاد میشود. شاید به همین دلیل است که حتی در تحریمها نیز صادرات گاز ایران تحریم نشد. حتی زمانی که امریکا میخواست گاز ایران را تحریم کند، برای پول درآمد ارزی ایران از طریق صادرات گاز به ترکیه، پیشاپیش مصارف دید؛ یعنی گفت واردات کالاهای دارویی از محل همان گازی باشد که به ترکیه صادر میکنید.
گاز، پنجره جدید برای اقتصاد ایران
سومین نکتهای که این استاد دانشگاه به آن اشاره دارد این است که: «در طی سالهای گذشته روسیه تلاش خیلی زیادی کرد که اروپا وابستگی خیلی شدیدی به روسیه و نه هیچ کشور دیگری داشته باشد؛ شاید یکی از دلایلی هم که ایران نقش خیلی کمی در صادرات گاز به اروپا ایفا میکند (که تقریبا هیچ نقشی ایفا نمیکند) همین قضیه بوده که اروپا به نوعی حوزه قلمرو روسیه بود. ولی بعد از جنگ اوکراین در بلندمدت، هم روسیه تمایل بیشتری داشته باشد که بخش بیشتری از گازش به سمت چین برود و اصلا بخش بیشتری از مبادلات تجاریاش با چین باشد و هم اروپا تمایل خیلی کمتری دارد که این حجم از وابستگی را به روسیه داشته باشد. به نظر میآید این یک پنجره خاص را برای اقتصاد ایران باز کرده که شاید مثلا سه سال آینده، دیگر این پنجره باز نباشد.»
راهکار برای افزایش صادرات گاز
امیر کرمانی در بخش بعدی صحبتهای خود به کمبود گاز صادراتی و راهکار افزایش آن اشاره میکند. او معتقد است افزایش بهرهوری در بخش تولید گاز میتواند در ذخیره گاز و افزایش صادرات آن موثر باشد: «حالا فرض کنیم سه دلیل گفتهشده برای لزوم توسعه صادرات گاز را در نظر بگیریم. اما در حال حاضر گازی برای صادرات نداریم. اگر گاز داشتیم به همین فولادسازهای خودمان میدادیم تا یک مقدار فولاد بیشتر تولید کنند. پس یعنی تمام این حرفهایی که زدیم اشتباه بود؟ نه؛ به نظر میآید ما حداقل در یک حوزه گاز بسیار زیادی برای صادرات داریم و آن حوزه افزایش بهرهوری است. به چه معنی؟ به این معنی که بهرهوری نیروگاههای برق فعلی را ۳۰درصد افزایش دهیم.
فرض کنید از یک میلیارد مترمکعب گازی که در طول سال دارد در داخل مصرف میشود که گفته میشود حدود یکسومش در نیروگاهها استفاده میشود، با بهرهوری میتواند حدود ۱۰۰میلیون مترمکعب گاز در سال برای صادرات آزاد شود. درواقع تفاوت تکنولوژیای که در نیروگاههای ما استفاده میشود با تکنولوژیهای موجودی که در دنیا است، همین ۳۰ درصد تفاوت است. پس اگر بتوانیم وارد مبادلهای شویم که اروپاییها در افزایش بهرهوری نیروگاههای برقی ما سرمایهگذاری کنند و معادل آن گاز دریافت کنند، به هدف رشد اقتصادی خود رسیدهایم.»
این اقتصاددان معتقد است حوزه دیگری که اروپاییها میتوانند نقش خیلی جدی ایفا کنند، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران است. او در تشریح این نگاه میگوید: «در برخی از مناطق کشور مشکل کمآبی داریم و مناطقی که قبلا کشت زراعی در حال حاضر آب وجود ندارد. اما یکی از راهحلها میتواند مزرعههای خورشیدی (solar farm) باشد. به این ترتیب میتوان قراردادی تنظیم کرد که اروپاییها در انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری کنند و ما به آنها گاز صادر کنیم. به گفته این اقتصاددان این نگاه یک نیاز مهم به غیر از بحث تحریمها دارد و آن اینکه بتوانیم مصرف داخلی را کنترل کنیم اما سختیهای خودش را خواهد داشت.
حداقل می توان کاری کرد که مصرف داخلی دیگر بیش از این افزایش پیدا نکند. از چه طریقی میشود این را انجام داد؟ از طریق مشوقهای قیمتی؛ به این صورت که اگر شما تا این حد مصرف کردید تعرفهتان این است ولی اگر از این حد بیشتر شود، تعرفهتان افزایش پیدا میکند. در حوزه صنعت نیز مثلا در حوزه برق از طریق هوشمند کردن کنتورهای برق میتوان عمل کرد. درواقع باید در حوزههای مختلف دید چگونه میتوان میزان مصرف را کنترل کرد تا از این بیشتر نشود.
در بلندمدت هم با اصلاح قیمت حاملهای انرژی میزان مصرف را کاهش داده و میزان بهرهوری در این بخش را افزایش دهیم. حوزه دیگری که راجع به آن صحبت شده، افزایش بهرهوری بخاریهای خانگی است؛ یعنی ما نهتنها در حوزه تولید برق میتوانیم افزایش بهرهوری خیلی جدی داشته باشیم بلکه در حوزه مصرف گاز داخل خانهها هم دوباره میتوانیم افزایش بهرهوری داشته باشیم. یعنی به نظر میرسد حداقل در کوتاهمدت، افزایش بهرهوری، آزاد شدن منابع گازی و صادرات گاز بازی قابلانجامی است.»
اولویت اول اقتصاد: کاهش تورم به زیر ۲۰ درصد
امیر کرمانی در بخش دیگری از صحبتهای خود به این نکته اشاره میکند که اقتصاد ایران در برابر تورمهای بالای ۲۰درصد آسیبپذیر است و اولین اولویت اقتصاد باید کاهش تورم به زیر ۲۰درصد باشد. او در تشریح این نگاه خود میگوید: «در نظام اقتصادی موجود که انواع قیمتگذاریها را در آن داریم، این نظام اتفاقا در برابر تورمهای بالای ۲۰درصد آسیبپذیر است و اصلا تورمهای بالای ۲۰درصد خود فرآیند تولید را به شدت دچار اختلال میکند. برداشت بنده از اقتصاد ایران این است که کاهش تورم به زیر ۲۰درصد باید جزو اولویتهای اول سیاستگذار باشد. به این معنا که اولا باید روی کسری بودجه و میزان رشد نقدینگی بیش از ۲۵درصد در شرایط موجود بهشدت حساس بود. خلاصه اینکه در کوتاهمدت، کاهش تورم در اقتصاد ایران به زیر ۲۰درصد باید جزو اولویتهای اول اقتصاد ایران باشد. ولی به خاطر ساختار اقتصادیای که ما داریم، قطعا قیمتگذاریها را هم باید اصلاح کرد.»
این استاد اقتصاد دانشگاه معتقد است بحث دیگری که در مورد تورم باید مطرح شود این است که آیا ما باید از تورم ۲۰درصد به تورمهای ۴-۳درصد کاهش پیدا کنیم؟ او در پاسخ به این سوال میگوید: «به نظر من بله، ولی این یک برنامه خیلی جدی ۵ الی شاید ۸-۷ ساله نیاز داشته باشد. ما طی برنامه سهساله باید تورم را به زیر ۲۰ درصد کاهش دهیم و بعد باید برنامهای برای کاهش بیشتر داشته باشیم.»
او معتقد است زمانی که در مورد کاهش تورم صحبت میکنیم، منظور کاهش پایدار تورم است. او در توضیح کاهش پایدار تورم به این نکته اشاره میکند که: «خانم الویرا نابیولینا، رئیس بانک مرکزی روسیه، در سال ۲۰۱۶ یک سخنرانی راجع به رابطه بین اصلاحات ساختاری (structural reform ) و کاهش پایدار تورم دارد. سخنرانی بسیار آموزندهای است و آنجا این بحث را مطرح میکند که اصلا یک دلیل اینکه ما دنبال کاهش پایدار تورم هستیم این است که پتانسیل رشد اقتصادی روسیه را افزایش دهیم؛ یعنی نابیولینا به این نکته اشاره میکند که مشکل روسیه در سال ۲۰۱۶ این نیست که رشد اقتصادیاش به صورت مقطعی کم است؛ بلکه مشکل این است که پتانسیل رشد اقتصادی ما خیلی کم است و ما باید به سمتی برویم که پتانسیل رشد اقتصادی خودمان را افزایش دهیم. او در ادامه این بحث خیلی جالب را مطرح میکند اگر فضای اقتصادی را بهبود بدهیم چقدر به کاهش رشد نقدینگی و کاهش پایدار تورم کمک میکند. پس از آن این بحث را مطرح میکند که اگر بتوانیم هزینههای دولت را پیشبینی کنیم چقدر به رشد اقتصادی روسیه کمک میکند. یا اینکه اصلاح نظام بانکی تا چه میزان به کاهش پایدار تورم و رشد اقتصادی کمک میکند.»
امیر کرمانی در ادامه صحبتهای خود به این نکته اشاره میکند که: «عرض اصلی من این است که در کوتاهمدت کاهش تورم به زیر ۲۰درصد باید اولویت اول اقتصاد باشد وگرنه تمام زنجیرههای تولید ما را دچار اختلال میکند. بعد از آن، تعداد زیادی اصلاحات ساختاری وجود دارد که بهشدت هم به رشد اقتصادی بلندمدت و هم به کاهش پایدار تورم کمک میکند و به این معنی در واقع مبادلهای بین کاهش پایدار تورم و افزایش پایدار رشد اقتصادی وجود ندارد.».