چگونه مشارکت در زنجیره ارزش جهانی، بستر توسعه کشورها را مهیا کرد؟
خطای دید در مسیر رشد
پلتفرم جهش رشد اقتصادی
یک پژوهش با تشریح مزایای نقشآفرینی در زنجیره ارزش جهانی، مزایای این استراتژی را تشریح کرد. مشارکت در زنجیره ارزش جهانی، به شکل ساده، این است که کشورها با توجه به تخصص خود در جریان زنجیره تولید نقشآفرینی میکنند. بررسیها نشان میدهد که استراتژی مشارکت در زنجیره ارزش جهانی، توانست اثرات مطلوبی در بهبود فقر و افزایش رشد اقتصادی ایفا کند و آثار تخریبی کمتری در محیطزیست داشته باشد.
آمارها نشان میدهد که افزایش 10درصدی سطح مشارکت در زنجیره ارزش جهانی تولید ناخالص داخلی، سرانه را 11 تا 14درصد افزایش میدهد. براساس این گزارش، امروزه حتی کشورهای توسعهیافتهای که توان تولید تمامی قطعات یک کالای نهایی را دارند، ترجیح میدهند از منابع و مزیتهای نسبی سایر کشورها برای تولید کالایی با قیمت و کیفیت بهتر و رقابتیتر بهره گیرند. از این رو، مشارکت در زنجیرههای جهانی ارزش باعث میشود این کشورها به تولید و رقابت در سطحی جهانی دست یابند؛ به جای آنکه به ایجاد صنایعی منزوی و حمایتی و غیررقابتی بپردازند.به گفته این پژوهش، در ایران، بهرغم تاکید بر صادرات مبتنی بر مزیت نسبی، تحول اساسی در صادرات با ارزش افزوده بالا مشاهده نمیشود. اجرای سه دهه سیاست جایگزینی واردات باعث شده صنایع و تولیدکنندگان ایرانی عمدتا بر بازار داخل کشور متمرکز باشند و نگاه برونگرا اولویت نداشته باشد. این پژوهش پیشنهاد میکند که با درک بهتر زنجیرههای ارزش جهانی و تغییر رویکرد درونگرا در بنگاههای ایرانی، باید به سمتی حرکت کرد که در داخل، کالاها و خدمات با ارزش افزوده بالاتری تولید شوند.
منافع حاصل از مشارکت جهانی
یک پژوهش در پژوهشکده وزارت اقتصاد با عنوان «تجارت در خدمت توسعه در عصر زنجیره ارزش جهانی» به بررسی تاثیر زنجیره ارزش جهانی بر توسعه کشورها پرداخته است. تجربههای جهانی نشان میدهد توسعه زنجیره ارزش جهانی میتواند در رشد اقتصادی، اشتغال و کاهش فقر نقش بسزایی داشته باشد. این در حالی است که کشورهای در حال توسعه با مسائلی نظیر اتلاف منابع اولیه، اتلاف زمان نیروی انسانی، صنایع آسیبزا برای محیطزیست و انجام فعالیتهایی با کمترین ارزش افزوده مواجه هستند. این کشورها برای پیوستن و ارتقا در زنجیره ارزش جهانی به اصلاحات عمیقی نیاز دارند. همچنین کشورهای صنعتی برای تعامل با آنها به سیاستهای باز و قابلپیشبینی نیاز دارند. در چنین شرایطی کشورها میتوانند از منافع حاصل از مشارکت در زنجیره ارزش جهانی بهره ببرند.
زنجیره ارزش جهانی چیست؟
زنجیره ارزش جهانی به مجموعهای از مراحل تولید محصولات یا خدمات، به منظور فروش به مصرفکنندگان اطلاق میشود. این مجموعه یکی از عوامل مهم تجارت در دنیای مدرن است که باعث تفکیک روند تولید میان کشورها میشود. در این زنجیره، بنگاهها تنها در یک فعالیت خاص دارای تخصص هستند و کل محصول را تولید نمیکنند. میتوان گفت موفقیت بهدستآمده در جریان این زنجیره افزایش تولیدی است که به خاطر تقسیم مراحل تولید در کشورها و رشد ارتباطات بینبنگاهی شکل گرفته است.
تاثیرات کلی زنجیره ارزش جهانی
به صورت کلی گسترش تجارت جهانی پس از سال 1990 و تقویت آن با افزایش زنجیره ارزش جهانی باعث رشد سریع کشورهای فقیر شد. آنها در این برهه توانستند به کشورهای ثروتمند نزدیکتر شوند. طبیعتا این تحولات بر میزان فقر کشورها تاثیرگذار بود و باعث کاهش فقر شد. این نکته درست است که بیشتر کشورهایی که در زنجیرههای ارزش پیچیده مشارکت داشتهاند، درگیر فعالیتهای نوآورانه شدهاند و توانستهاند کالاها و خدمات پیشرفتهای تولید کنند. به عنوان مثال، پس از سال 1990 بهرهوری و درآمد در کشورهایی مانند بنگلادش، چین و ویتنام که به زنجیره ارزش جهانی متصل شدند، افزایش قابلتوجهی پیدا کرد و دادههای موجود نشان میدهد که بیشترین کاهش فقر در دهههای اخیر در این کشورها اتفاق افتاده است. البته مشارکتها در این زنجیره به طور یکسان و یک اندازه نیست. آمارها نشان میدهند که از زمان بحران مالی جهانی در سال 2008 رشد تجارت و در امتداد آن گسترش زنجیره ارزش کاهش یافته است. از دلایل آن میتوان به کاهش رشد جهانی، سرمایهگذاری و همچنین کند شدن سرعت و حتی بازگشت اصلاحات تجاری اشاره کرد.
اصول اساسی برای مشارکت جهانی
با توجه به مزایای مشارکت در زنجیره ارزش جهانی، سوال این است که اصول اساسی برای مشارکت در این زنجیره چیست؟ میزان مشارکت در این زنجیره به عوامل متعددی بستگی دارد. در مراحل اولیه نیروی کار کممهارت و سرمایه خارجی بااهمیت است. معمولا فراوانی نیروی کار ارزانقیمت در کشورهای کمدرآمد میتواند نقطه شروع مشارکت سرمایه خارجی باشد. البته ارتقای مهارت در مراحل بعدی ضروری است. علاوهبر آن، فراوانی منابع طبیعی و سرمایه خارجی میتواند این روند را تسریع کند. کشورهای کوچک وابسته به نهادهای وارداتی، میتوانند اندازه بازار را گسترش داده و مشارکت در زنجیره ارزش جهانی را ارتقا ببخشند. جلوگیری از افزایش بیش از حد نرخ ارز و وجود تعرفههای پایین میتواند فضای مناسبی را برای سرمایهگذار خارجی مهیا کند. معمولا مسافتهای طولانی و حملونقل ضعیف باعث به وجود آمدن هزینههای زیاد تجارت و مانع سهولت در روند پیوستن به زنجیره ارزش جهانی میشود. مساله مهم دیگری که میتواند باعث تقویت یا تضعیف پیوستن به این جریان شود، نهادهای قانونی کشورهاست که در درجه اول رعایت حقوق مالکیت و تشریفات گمرکی در این زمینه تاثیرگذار است. هر چقدر بنیانهای رعایت حقوق مالکیت قویتر باشد و تشریفات گمرکی کمتر باشد، جریان تجارت با سهولت بیشتری به کار خود ادامه میدهد و بنابراین روند پیوستن به زنجیره ارزش جهانی نیز راحتتر خواهد بود.
تاثیرات اقتصادی زنجیره ارزش جهانی
پیوستن کشورهای در حال توسعه به زنجیره ارزش جهانی پیامدهای مختلفی برای این کشورها دارد. به صورت کلی جریان تجارت آزاد و زنجیره ارزش جهانی باعث بهبود عملکرد اقتصاد یک کشور میشود. گفته میشود که منافع حاصل از حضور و فعالیت در زنجیره ارزش جهانی، از منافع حاصل از تولید داخلی و تجارت کالایی بیشتر است. آمارها نشان میدهد که افزایش 10درصدی سطح مشارکت در زنجیره ارزش جهانی، تولید ناخالص داخلی سرانه را 11 تا 14درصد افزایش میدهد. دلیل این رشد این است که کشورها امکان این را مییابند که از منافع حاصل از تقسیم بینالمللی نیروی کار بهرهمند شوند. منافع حاصل از بهرهوری در صنایع عرضهکننده، میتواند افزایش شدیدی در تقاضای نیروی کار ایجاد کند. علاوهبر آن، بهبود رشد اقتصادی حاصل از دسترسی بهتر و بیشتر به کالاهای متنوع با کیفیت بالاتر و هزینه کمتر است. رشد اقتصادی مبتنی بر صادرات تاثیر مثبتی روی اشتغال میگذارد. معمولا بنگاههای فعال در زنجیره ارزش جهانی، بیشتر از سایر بنگاهها به استخدام نیروی کار میپردازند. مثالهای زیادی در این زمینه وجود دارد. مثلا در اتیوپی بین سالهای 2000 تا 2014 بنگاههایی که صادرات و واردات داشتند، شاهد افزایش 39درصدی نیروی کار خود بودند. به طور طبیعی رشد اقتصادی و افزایش اشتغال به کاهش فقر کمک زیادی میکند. فرآیندهای موجود در زنجیره ارزش جهانی در نهایت منجر به ایجاد کالاهای متنوعتر میشود و امکان مشارکت گستردهتر افراد را ایجاد میکند. از این طریق زمانی که اشتغال افزایش مییابد، امکان کاهش فقر نیز مهیا خواهد شد. آمارها حاکی از آن است که بخشهایی از اقتصاد یک کشور که مشارکت بیشتری در زنجیره ارزش جهانی داشتهاند، کاهش بیشتر فقر را تجربه کردهاند.
تقویت روابط کشورها
یکی از پیامدهای زنجیره ارزش جهانی، تقویت روابط کشورهاست. این امر در نهایت میتواند به آثار گستردهتر در سیاستهای ملی کشور و دستیابی به نتایج توسعه کمک کند. در این فرآیند کشورها به جای اینکه کالا را به صورت جداگانه بفروشند و برای گروه مشخصی از مشتریان با هم رقابت کنند، از طریق ایجاد پیوند در فرآیند تولید، دائما با یکدیگر در ارتباط هستند. در نتیجه سیاستها و شرایط اقتصادی یک کشور بر شرکای تجاری آن کشور تاثیرگذار است و مزایای هماهنگی بینالمللی افزایش مییابد. علاوهبر آن، زنجیره ارزش جهانی در شکلگیری قیمتها نیز تاثیرگذار است. مثلا تورم یک کشور به شرکای تجاری مستقیم و غیرمستقیم آن سرایت میکند. بنابراین سیاستگذاران هنگام طراحی سیاستهای پولی، همواره منافع ناشی از زنجیره ارزش را در نظر خواهند داشت.
زنجیره ارزش جهانی و ایران
از نگاه پژوهشگران گزارش وزارت اقتصاد، در ایران، بهرغم تاکید بر صادرات مبتنی بر مزیت نسبی، تحول اساسی در صادرات با ارزش افزوده بالا مشاهده نمیشود. اجرای سه دهه سیاست جایگزینی واردات باعث شده صنایع و تولیدکنندگان ایرانی عمدتا بر بازار داخل کشور متمرکز باشند و نگاه برونگرا اولویت نداشته باشد. این پژوهش پیشنهاد میکند که با درک بهتر زنجیرههای ارزش جهانی و تغییر رویکرد درونگرا در بنگاههای ایرانی، باید به سمتی حرکت کرد که در داخل، کالاها و خدمات با ارزش افزوده بالاتری تولید شود. با توجه به شرایط فعلی اقتصاد ایران، سیاستهای توسعه صادرات با محور مشارکت و ارتقا در زنجیره ارزش جهانی، با رعایت پیششرطها میتواند مفید و موثر باشد. یکی از مسیرهای توسعه میتواند طراحی سیاستهای ارتقای کشور با رویکرد مشارکت در زنجیره ارزش باشد. البته این مسیر به شبکه گسترده روابط سیاسی و اقتصادی نیاز دارد. در قدم اول شناخت فضای گسترده شبکه تولید جهانی و بازیگران آن بسیار مهم است. قدم بعدی ایجاد زمینه لازم جهت تعامل گسترده با آنها و بهبود فضای کسبوکار داخلی و ایجاد هماهنگی در بین بازیگران اصلی اقتصادی است. به صورت کلی پیوستن به زنجیره ارزش جهانی دارای مزایای زیادی است. همانطور که گفته شد پیوستن به آن دارای پیششرطهای مختلفی است. اما قبل از تمام آنها در وهله اول، سیاستگذاران اقتصادی باید به این نتیجه رسیده باشند که توسعه اقتصادی نیازمند تعامل و همکاری با کشورهای دیگر است.