آرزوی نو شدن
نیاز به زاده شدن دوباره، پاک شدن از آلودگیها و ناپاکیها، فراموش کردن و اصلاح روشهای اشتباه در زندگی در سالهای سپری شده و شروع یک زندگی تازه در ژرفای وجود نوع بشر نهفته است.
محمدصادق جنان صفت
نیاز به زاده شدن دوباره، پاک شدن از آلودگیها و ناپاکیها، فراموش کردن و اصلاح روشهای اشتباه در زندگی در سالهای سپری شده و شروع یک زندگی تازه در ژرفای وجود نوع بشر نهفته است. ایرانیان باستان بر پایه آیینی هوشمندانه، برطرف کردن این نیاز بزرگ را با دگرگشت زمین و طبیعت همساز و همزمان کردند. این آیین کهن و دیر پا، هر سال در اول فروردینماه که نقطه عطف طبیعت است، جشن گرفته میشود. چند روز دیگر، این لحظه شگفتانگیز از راه میرسد و در آن واحد، همه ایرانیان در هر جای کره خاکی بهویژه در میهن عزیز، نوروز را به گرمی پذیرایی میکنند. در این دقایق، ایرانیان، آرزوهای نزدیک و دور و کوچک و بزرگ خود را در ذهن و جان خویش مرور میکنند. بدون چون و چرا، در میان همه آرزوها، یکی هم آرزوی کسبوکار است. ایرانیان - مثل مردم همه جای جهان - میدانند که بدون کسبوکار پررونق، رسیدن به آرزوهای دیگر شدنی نیست یا به سختی ممکن میشود. این آرزوی بزرگی است؛ اما از سوی دیگر این واقعیت نیز باید دیده شود که این سرزمین باستانی نیز توانایی و استعدادهای فوقالعادهای دارد. نیک میدانیم و بارها و بارها از زبان همه مدیران ارشد سالهای دور و نزدیک ایران شنیدهایم که اگر این تواناییهای پنهان و پیدا به درستی مدیریت شود، رونق کسبوکار در ایران یک پدیده عادی، و رکود و کسادی پدیدهای غیرعادی خواهد شد؛ اما چگونه؟
روزگار ایرانیان، این گونه شده است که رونق کسبوکارشان تنها و تنها به همت، اراده، توانایی و خواست خودشان گره نخورده و بخش مهمی از رونق یا کسادی به تصمیمهای دولتهای مستقر در ایران بستگی دارد. دولت مستقر در ایران، براساس قانون اساسی اختیارات گستردهای برای سامان دادن به اقتصاد ملی، اقتصاد خانوادهها و اقتصاد بنگاهها دارد و چگونگی استفاده از درآمد افسانهای نفت نیز مزید بر علت شده و شرایط را پیچیده کرده است. آرزوی ایرانیان یکی هم باید این باشد که مسوولان ارشد نهاد دولت، کسبوکار شهروندان و اقتصاد کلان را بر هر چیز دیگری از جمله اراده و خواست سیاسی خود ترجیح دهند. تحقق این آرزو در گرو آن است که نهاد دولت برای اداره اقتصاد کشور به دانش روز و مدرن اقتصاد مجهز گردد و به جای طرح مباحث شعارگونه، احساسی و مبتنیبر اراده سیاسی، واقعیتهایی را لحاظ کند و تواناییهای این سرزمین را در مسیر درست و برپایه علم و مطالعات کارشناسی به کارگیرد.
برآورده شدن این آرزو که دولت سبک و کارایرانیان را به سمت رونق حرکت دهد، ساز و کار شناخته شدهای دارد و کافی است که به دانش اقتصاد احترام بگذاریم.
اگر آرزو داریم در سال ۱۳۹۰، جوانان تحصیلکرده ولی بیکار نداشته باشیم، اگر آرزو داریم در سالهای آتی تورم شتابان دسترنج ایرانیان را بر باد ندهد، اگر آرزو داریم که رشد اقتصادی ایران دست کم به اندازه متوسط رشد کشورهای توسعه نیافته باشد و... باید آرزو کنیم که مسوولان دولت به جای اینکه خواستهها و آرمانهایشان را بر سازوکارهای اقتصادی تحمیل کنند، به دانش اقتصاد احترام بگذارند. اگر این اتفاق بیفتد، نوروز اقتصاد ایران را نیز به چشم خواهیم دید.
ارسال نظر