دکتر جواد صالحی اصفهانی

در آنچه که می‌توان «شب تاریخی اقتصاد» نامید، آقای احمدی‌نژاد در تلویزیون حاضر شد تا اجرای قریب‌الوقوع قانون اصلاح یارانه‌ها را چند ساعت پیش از آغاز، به اطلاع مردم برساند. او مجموعه چشمگیری از ارقام و واقعیات اقتصادی را ارائه کرد تا علاوه بر برطرف ساختن نگرانی‌ها درباره پیامدهای منفی این اصلاحات، نشان دهد که دولت کنترل امور را در دست دارد. تاکنون به نظر می‌رسد که دولت در کاهش نگرانی مردم در زمینه افزایش قیمت انرژی موفق بوده است: چراکه روز اول اجرای طرح بدون هجوم هراس زده مردم برای خرید و انبار کالاهای مختلف، و بدون هر گونه رویداد منفی به پایان رسید.

صبر و تدریج گرایی به نظر جواب داده است. طرح از مدت‌ها پیش در منظر عمومی بوده و پولی که مردم «یارانه» می‌نامند (اما در واقع پولی است که از حذف یارانه‌ها به دست آمده) طی چند ماه اخیر در حساب‌های افراد قرار داشته است، هرچند حق برداشت آن را نداشته‌اند (از صبح یکشنبه این امکان به‌وجود آمد.) همچنین استمرار تخصیص منابع انرژی با قیمت‌های پایین (پنجاه لیتر بنزین به قیمت لیتری صد تومان، که تقریبا ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ کیلومتر را جواب می‌دهد) برای یک‌ماه دیگر، به ایجاد آرامش کمک کرده است. سیستم تخصیص کامپیوتری سوخت با «کارت‌های بنزین» که در تمام پمپ بنزین‌های سطح کشور نصب شده است، اصلی‌ترین ابزاری است که افزایش تدریجی و پله‌پله قیمت را ممکن ساخته است. از تشکیل صف‌های طویل و نامعمول در ایستگاه‌های پمپ بنزین گزارشی منتشر نشده، و همچنین است وضعیت برداشت «پول یارانه‌ها» از حساب‌های افراد.

پیش‌بینی واکنش تولیدکنندگان به افزایش قیمت انرژی البته کمی دشوارتر است. دولت به سختی تلاش می کند که از افزایش تورم جلوگیری کند و از تولیدکنندگان خواسته که قیمت‌ها را افزایش ندهند. از این بالاتر، آقای احمدی‌نژاد حتی از مردم خواست که در صورت مشاهده افزایش قیمت غیرمعمول با ستادهای مربوطه تماس بگیرند. بنابراین به نظر طبیعی است که عرضه منقبض شود، که باید مانع از آن شد.

وجود کمی تورم بهتر از کنترل قیمتی است که می‌تواند به اختلال عرضه کالاها و خدمات منجر شود. قیمت‌های نسبی باید متناسب با میزان انرژی‌بر بودن تولید کالاهای مختلف تعدیل شوند و به این ترتیب، منابع از بخش‌هایی که با افزایش قیمت انرژی مزیت خود را از دست می‌دهند، به بخش‌هایی منتقل شوند که در واکنش به افزایش قیمت انرژی قادر به توسعه هستند.

وقوع چنین پدیده‌ای، بدون پذیرفتن مقداری آثار تورمی، ممکن نخواهد بود. با افزایش هزینه تولید، تولیدکنندگان مجبورند یا قیمت را افزایش دهند یا اینکه عرضه شان را کم‌ کنند و در نهایت «پول یارانه‌ای» که حالا در جیب مصرف‌کنندگان است، تنها نقدینگی اضافه ای است که به تولیدکنندگان کمک می‌کند با وجود افزایش قیمت‌ها برای کالاهایشان مشتری پیدا کنند.

باید امیدوار بود که دولت درباره هدف «تورم صفر درصدی» اش زیاد جدی نباشد و با کنترل‌های قیمتی شدید، تولیدکنندگان و خرده‌فروشان را در مضیقه نگذارد. به نظر من اگر طرح فعلی، حتی با ایجاد مقداری تورم، موفق شود ایران را از چنگال یارانه‌های عظیم انرژی‌اش خلاص کند، باز هم دستاورد خوبی است. این دستاورد می‌تواند در اشتباه بودن منتقدان را نشان داده و مدلی شود برای دیگر کشورهایی که به دنبال راهی برای زدودن خاطره انرژی ارزان از اذهان شهروندانشان می‌گردند.