آثار توافق تهران
موافقت ایران با انتقال ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم نیمه فرآوری شده به خاک ترکیه، موافقتی محدود با آثار گسترده و تاثیرگذار بر مسیر آتی پرونده هستهای است. این موافقتنامه از نظر حل مساله هستهای، قابلیتهایی محدود دارد و همه مسائل کنونی را حل نمیکند.
محمود صدری
موافقت ایران با انتقال ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم نیمه فرآوری شده به خاک ترکیه، موافقتی محدود با آثار گسترده و تاثیرگذار بر مسیر آتی پرونده هستهای است. این موافقتنامه از نظر حل مساله هستهای، قابلیتهایی محدود دارد و همه مسائل کنونی را حل نمیکند. نخستین مسالهای که احتمالا تا مدتهای مدید لاینحل خواهد ماند، بحث مالکیت اورانیوم ارسالی به ترکیه است. از نظر تهران، اورانیومی که قرار است به ترکیه ارسال شود، در مالکیت ایران باقی خواهد ماند و ترکیه صرفا امانتدار است. به لحاظ حقوقی، امانتگذار هرگاه اراده کند میتواند امانت خود را پس بگیرد. این خواسته حقوقی ایران با خواسته سیاسی آمریکا و متحدانش که خواستار خلع ید ایران از اورانیوم با منشاء داخلی هستند در آینده تعارض پیدا کرده و موجب مباحث جدید خواهد شد. علاوه بر این، براساس تفسیر ایران از موافقتنامه تهران، انتقال اورانیوم به ترکیه به معنای ادامه غنیسازی و تکرار جریان مبادله تا زمان لازم است. یعنی اینکه ایران برای دورهای که هنوز زمانش معلوم نیست، برای نشان دادن حسن نیت و اعتمادسازی، جریان مبادله را ادامه خواهد داد. آمریکاییها تاکنون (۸ بعد از ظهر دوشنبه به وقت تهران) درباره موافقتنامه تهران موضعگیری نکردهاند، اما مواضع پیشین آنها دلالت بر این دارد که آنان از حقوق مذکور در موافقتنامه منع گسترش سلاح هستهای (NPT) تفسیری مضیق دارند و کشورهایی مانند ایران را صرفا محق به خرید اورانیوم فرآوری شده میدانند و با استحصال داخلی مخالفند. کمتر حقوقدانی در جهان با این تفسیر آمریکا موافق است، اما آمریکاییها تاکنون کوشیدهاند این تفسیر را براساس قدرت و نفوذ سیاسی، پیش ببرند.
موضع آمریکا هر چه باشد، از هم اکنون معلوم است که موافقتنامه تهران با حمایت بینالمللی مواجه خواهد شد. مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، نخستین کسی بود که دیروز از این موافقتنامه -با قید تحفظ- استقبال کرد. کاترین اشتون گفت: «امضای موافقتنامه گامی در مسیر صحیح است... اما ایران هنوز به همه نگرانیها درباره برنامه هستهای خود پاسخ نداده است.»
اما همین توافق محدود که شاید مشکلات کنونی ایران و مخالفان برنامه هستهای آن را حل نکند، از نظر بینالمللی، آثار و نتایج فراوانی خواهد داشت. مهمترین تاثیر این توافق، بازیگران جدیدی هستند که وارد پرونده هستهای ایران و به تبع آن وارد بازی جهانی شدهاند.
برزیل و ترکیه با حمایت از ابتکار ایران و میانجیگری غیررسمی در مناقشه هستهای، عملا انحصار کنونی شورای امنیت سازمان ملل و گروه ۱+۵ را شکستهاند.این شکست انحصار، تاثیری دو سویه و احتمالا متعارض خواهد داشت؛ زیرا به طور همزمان قدرت بازیگری و در عین حال ملاحظات ایران و آمریکا را افزایش خواهد داد.با ورود برزیل و ترکیه به مساله هستهای، ایالاتمتحده از این پس ناگزیر خواهد بود با کشورهای بیشتری مذاکره کند و برای تشدید فشار به ایران، در حوزه گستردهتری امتیاز بدهد. چنین تنگنایی که برای آمریکا ایجاد میشود به نفع ایران است، اما روی دیگر سکه افزایش بازیگران این است که ایران هم مانند آمریکا با بازیگران بیشتر و خواستههای متنوعتری روبهرو خواهد شد. این وضع تازه، در کوتاهمدت فشار جهانی بر ایران را کاهش میدهد و آمریکا و شرکایش را در تنگنای پذیرش یا رد «موافقتنامه تهران» قرار میدهد، اما در کنار این تحول مثبت، ایران با پدیده تازهای مواجه میشود که بر آینده سیاست خارجی آن بهویژه در پرونده هستهای، تاثیر جدی میگذارد.برزیل و ترکیه که واسطه انتقال و مبادله اورانیوم ایران شدهاند، در حوزههای مختلفی با ایالاتمتحده همسویی و همپوشانی منافع دارند. برزیل برای بازیگری موثر در آمریکای لاتین و تجارت خارجی خود به آمریکا چشم دوخته است و متقابلا آمریکا برای حفظ نفوذ خود در آمریکای لاتین به همکاری برزیل نیاز دارد. ترکیه نیز برای عضویت کامل در اتحادیه اروپا و مصون ماندن از خطر روسیه و یونان در آسیای مرکزی و بالکان، ناچار به همکاری با آمریکا است. از سوی دیگر، اگرچه روابط ترکیه و برزیل با ایران دوستانه و رو به گسترش است، اما در دکترین سیاست خارجی این دو کشور و بهویژه برزیل، ایران جایگاه ممتاز ندارد. به همین علت در تحلیل اوضاع جدید نباید از این واقعیت غافل ماند که برزیل و ترکیه مستعد بهرهگیری از پرونده هستهای ایران برای حل مسائل خود با آمریکا هستند.اما به هر حال، فارغ از این ملاحظه، آنچه تاکنون از قبل موافقتنامه تهران، نصیب ایران شده، این است که ابتکار عمل را به دست گرفته و بنبستی چند ساله را شکسته است. در دنیای دیپلماسی هم معمولا احتمال برنده شدن طرفی که دستور مذاکره را تعیین میکند، بیشتر است.
ارسال نظر