برجام و منافع ملی
طرفه اینکه ادامه این مذاکرات و حصول نتیجه از آن مخالفانی در داخل کشور ما نیز دارد که به شدت بر طبل خروج از برجام و بازگشت به وضعیت پیش از آن میکوبند؛ اما متاسفانه از منظر منافع ملی دلایل خود را برای چنین کاری به روشنی بیان نمیکنند. از میان این دو گروه خارجی و داخلی مخالفان برجام، تکلیف گروه اول روشن است: رئیسجمهور کنونی آمریکا با شعار پاره کردن برجام بر سر کار آمده و برای حفظ موقعیت و قدرت خود میخواهد به وعدهاش عمل کند؛ مضافا اینکه برخی متحدان منطقهای وی نیز با پرداخت باجهای مالی فراوان به آمریکا و دیگران درصددند ایران را به وضعیت انزوای بینالمللی پیش از برجام برگردانند و موقعیت جهانی و منطقهایاش را تضعیف کنند. اما موضوع مخالفت گروه داخلی با بقای برجام چندان روشن نیست: این گروه چه فایدهای بر خروج ایران از برجام مترتب میدانند که مرتب بر آن پافشاری میکنند؟
برای روشن شدن بحث یادآوری چند نکته ضرورت دارد. توافق هستهای یا برجام که با مهارت تحسینبرانگیز مذاکرهکنندگان ایرانی به دست آمد ایران را از انزوای بسیار خطرناک بینالمللی بیرون آورد، انزوایی که کشور ما را در مقابل همه کشورها و قدرتهای بزرگ جهانی، از جمله روسیه و چین، در داخل شورای امنیت سازمان ملل قرار داده بود. بهعلاوه، این توافق برای کشور ما حق حفظ تکنولوژی هستهای و استفاده صلحآمیز از آن را بهطور رسمی استیفا کرد. تحریمهای اقتصادی فلجکننده نفتی و بانکی نتیجه اجماع جهانی علیه ایران بود که ریشه در بیتدبیری دولت پوپولیستی سابق و کاغذ پاره خواندن قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل داشت. اکنون پرسش این است که برخی طرفداران دلواپس آن دولت مسوولیتناپذیر سابق با شعار بیرون آمدن از برجام و بازگشت به شرایط پیش از برجام چه هدفی را دنبال میکنند و منافع ملی ایران در کجای این هدف قرار دارد؟ عرصه سیاست بینالمللی جای شعار دادن برای عدالت و انصاف یا «غیرت» نیست، بلکه عرصهای است که در آن هر کشور تلاش میورزد در میان تعارضات پیچیده در روابط سیاسی و اقتصادی، منافع ملی کشور خود را حفظ کند. حال پرسش این است: خروج از برجام کدام بخش از منافع ملی ایران را حفظ میکند؟ پاسخ به این پرسش از آن جهت اهمیت حیاتی دارد که ماندن در برجام به دلایل زیر به وضوح در جهت منافع ملی ایران است.
ماندن ایران در برجام مانع انزوای سیاسی و اقتصادی کشور ما در صحنه بینالمللی میشود و از تنگتر شدن حلقه محاصره اقتصادی که آمریکا و متحدان منطقهایاش به شدت دنبال آن هستند، جلوگیری میکند. ایران با حضور در عرصه سیاست بینالمللی بهعنوان بازیگر مهم منطقهای میتواند درخصوص حفظ منافع اقتصادی خود با اروپاییان و دیگر قدرتهای اقتصادی جهان منهای آمریکا چانهزنی کند. اما خروج ایران از برجام دوباره ایران را به انزوا میکشاند و اروپاییان را بهرغم میل خود به متحدان عملی آمریکا تبدیل میکند. در چنین شرایطی حساب کردن ایران روی روسیه و چین بهعنوان پشتیبان اشتباه استراتژیک بزرگ و نابخشودنی خواهد بود؛ چراکه این کار کشور ما را تبدیل به ابزار و گروگان این دو قدرت جهانی برای تامین منافع خودشان در صحنه بینالمللی خواهد کرد، همچنان که کرهشمالی هماکنون چنین سرنوشتی پیدا کرده است. درست است که بسیاری از شرکتها و بانکهای بزرگ اروپایی و غیراروپایی بهرغم تلاشهای دولتهای اروپایی، به احتمال زیاد تحت فشار و تهدیدهای دولت آمریکا حاضر به همکاری اقتصادی با ایران نخواهند بود، اما این دلیل نمیشود که ما به دست خود مسیرهای باز کنونی همکاری با خود دولتها و بنگاههای کوچک و متوسط خارجی را ببندیم و ناخواسته در جهت اهداف اعلام شده آمریکا و متحدان ضد ایرانیاش حرکت کنیم. عقل سلیم حکم میکند که منافع ملی ما زمانی میتواند تامین شود که ایران در انزوای سیاسی و اقتصادی در صحنه بینالمللی قرار نگیرد و با حضور فعال خود در آن، منافع اقتصادی و سیاسی مردمانش را پیگیری کند. به راستی مخالفان برجام و طرفداران خروج از آن در شرایط کنونی چه تعریفی از منافع ملی دارند و با چه منطقی شعار خروج از برجام و بازگشت به وضعیت قبل از آن را میدهند؟ برای رفع ابهام، بهتر است آنها سوای شعارهای کلی، صراحتا به این پرسش پاسخ دهند که خروج از برجام بهطور مشخص چه منافع اقتصادی و سیاسی برای کشورمان در بر دارد؟ آنها که به درستی دلواپس شرایط دشوار اقتصادی کشور، بیکاری، فقر و فشار روی اقشار آسیبپذیر جامعه هستند، واقعا با چه منطقی تصور میکنند با خروج از برجام این شرایط بهبود پیدا میکند؟
ارسال نظر