سید حسن خمینی: انقلابی بودن به نفی خود است؛ نه نفی غیر

حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی عصر امروز در آئین بزرگداشت اولین سالگرد درگذشت سید محمود دعایی که در موسسه اطلاعات برگزار شد، طی سخنانی گفت: در دوره ای که ایشان رادیو تک نفره صدای روحانیت مبارز را فعال کردند و در بغداد صدای مبارزین ایران بودند، بعد از مدتی به امام شکایت می شود که مواردی در مطالب این رادیو وجود دارد. آقای دعایی در خاطرات نوشته اند که امام من را خواستند و خدمت ایشان رفتم و داستان را توضیح دادم و متن نوشته هایی که داشتم را به ایشان دادم. امام بعد از چند روز گفتند من دو نکته را به شما گوشزد می کنم؛ یکی اینکه دروغ نگویید و دوم اینکه دشنام ندهید.

یادگار امام افزود: آقای دعایی می گویند متحیّر شدم که من کجا دروغ گفته ام. گفت، از امام پرسیدم و گفتند، «شما گفته اید بر خلاف اینکه رژیم(پهلوی) این گونه القاء می کند که روحانیت به سبب ارتباط با بورژوا و زمین داران با اصلاحات ارضی مخالف است، اما رهبر بزرگ این انقلاب یک متر هم زمین ندارد. این در حالی است که من در خمین زمین دارم و از پدرم به من ارث رسیده است. چرا دروغ بگویید؟! دوم اینکه چرا در رابطه با برخی وابستگان رژیم ستمشاهی از الفاظ بد و ادبیات ناشایست استفاده می کنید؟!» البته ایشان می گوید آن وقت مرسوم بود که بعضی نسبت ها را به بعضی اعضای خاندان سلطنتی می دادند.

وی ادامه داد: به نظرم این رویه در زندگی مرحوم دعایی ثابت ماند و این بزرگوار تا آخر عمر به این دو اصل پایبند ماند. آقای دعایی و روزنامه اطلاعات نماد «دروغ نگفتن» شد و نماد «صادق بودن» ماند و ایشان هرگز از ادبیات کوچه بازاری استفاده نکرد و هرگز بد نگفت و بد نخواست.

سید حسن خمینی با اشاره به روایاتی از امام صادق(ع)، تأکید کرد: مرحوم آقای دعایی بی تردید از زمره یاران امام بود که برای امام زینت بود. من خیلی توفیق داشتم که خدمت ایشان باشم و سال های زیاد تقریبا هر هفته با ایشان جلسه داشتیم و واقعا نمی توان صفای این مرد درک و عظمت روحی او را لمس کرد و نسبت به او محبت و تعظیم نداشت.

وی یادآور شد: آقای دعایی به همه ما یاد داد که می توان انقلابی بود اما پرخاشگر نبود، می توان با رسانه به جنگ دشمنان رفت اما دروغ نگفت و تهمت پراکنی و غیبت نکرد. آقای دعایی جنگ روانی را بستری برای ترویج دروغ قرار نمی داد. محبتش بی پیرایه بود، بسیار صادقانه دوستانش را دوست داشت اما هیچ وقت در مقابل این محبت ها مطالبه نمی کرد؛ هزینه می داد اما درخواستی نداشت.

یادگار امام اظهار داشت: در بزرگداشت ایشان در کتابخانه ملی گفتم اهل هنر می گویند موسیقی خوب آن موسیقی است که شما وقتی فیلم را می بینید، آن را نشنوید.  اگر موسیقی بر متن غلبه پیدا کند، آن موسیقی فاخر نیست. اثر خودش را بگذارد اما احساسش نکنید؛ پایان که از شما می پرسند اصلا یادتان نیاید که موسیقی چه بود. آقای دعایی بود اما نبود. آقای دعایی اثر داشت اما دیده نمی شد؛ خوبی او سریان در وجودها داشت اما از خودش چیزی نمی گفت.

وی افزود: آقای دعایی یک انقلابی به تمام معنا بودغ چون انقلابی یعنی کسی که از خودش بگذرد و منیّت نداشته باشد؛ او را نبینید. من در جای دیگری گفتم یک روزی حضرت امام گفته بودند اگر فکر می کنید کسی بهتر از شما می تواند اداره کند حرام است آنجا که هستید، بمانید و فردای آن روز مرحوم آقای دکتر غفوری فرد استعفایش را به نخست وزیر، آقای موسوی، اعلام کرده و گفته بود از من بهتر هست. 

یادگار امام با تأکید بر اینکه ایثار رکن انقلابی بودن است، گفت: انقلابی بودن به صدای بلند، اخم ابرو در هم کشیده و پرخاشگری نیست. انقلابی بودن باور به این است که رکن جامعه مردم هستند و برای مردم باید عقلانیت به خرج داد. عقلانیت یعنی همواره کاری کنیم که نتیجه اش بیش از هزینه آن است و راه دیگری برای رسیدن به این هدف با هزینه کمتر وجود ندارد. عقلانیت عملی یعنی فایده کار ما بیش از هزینه آن باشد؛ چیزی که امروز جامعه ما بیش از هر چیز به آن نیازمند است.

وی با بیان اینکه جمهوری اسلامی میراث و کار بزرگی است و امثال دعایی جان و عمرشان را در راه آن گذاشته اند، گفت: امروز ما بیش از هر چیز نیازمند عقلانیت و انقلابی بودن هستیم. البته انقلابی بودن به طرد کردن نیست، انقلابی بودن به نفی خود است؛ نه نفی غیر. اگر توانستیم از خودمان عبور کنیم وارد دایره انقلابی ها شده ایم. قرار نیست همه بروند که من باشم، قرار است من بروم که همه باشند؛ اگر این گونه بودیم جامعه پیش می رود. ما «باهم تنهاییم» چون همه «من» هستیم؛ به تعبیری یک قدم برداریم و نیم من شویم.

سید حسن خمینی گفت: آقای دعایی دو نصیحت از امام شنید. یک اینکه دروغ نگوید؛ و نگفت. زبانش صادق و حبّ و بغضش هم بر اساس صداقت بود و آقای خاتمی را تا آخر عمر دوست داشت. من قصه ها دارم که سر این محبتش کوتاه نمی آمد. نسبت به امام عشق داشت و بی تاب بود. دوم اینکه دشنام نده، زبان به هرزه نگردان و قلم به آبرو بردن نبر. آقای دعایی مظهر یک انقلابی اصیل است.

وی در بخش دیگری از سخنان خود یادآور شد: در زندگی مرحوم آقای دعایی یک نقطه ارزشمند دیگر هم وجود دارد و اینکه هیچ وقت به هیچ بهانه ای با جمهوری اسلامی و آرمان گذشته اش قهر نکرد و بین اصل نظام، جمهوری اسلامی و آرمانی که برای آن این همه شهید داده شد و احیانا خطاهای امثال بنده فرق می گذاشت. ممکن است در عمل هزار ایراد پیدا شده باشد. کدام دیکته نوشته شده است که غلط نداشته باشد؟! اما فراموش نکنید آن بن مایه اصیل بر اساس یک نیت پاک بنا شده است.

سید حسن خمینی افزود: نیت آقای دعایی در زندگی «خدا» بود و این بزرگوار همواره تلاش به این داشت که چه آرمان شهر بزرگی توسط ذات مبارک ربوبی وعده داده شده است. یکی دیگر از مواردی که در زندگی ایشان هست و حیف است که در اذهان نیاید، ساده زیستی ایشان است. آیا منزل آقای دعایی را دیده اید؟ کسی باور می کند این خانه یکی از مسئولین بلند پایه جمهوری اسلامی است؟! این پایبندی به آرمان هایی که برای آنها گام زده و تلاش کرده بود، حجت است.

وی یادآور شد: مرحوم آقای دعایی ادعا نداشت اما در عین بی ادعایی انسان بسیار فاضل و وارسته ای بود. در نجف تحصیل کرده و به ادبیات واقف بود و به مناسبت شعر می خواند. این فضایل شخصی اش را بروز نمی داد، به کسی فخر نمی فروخت و خودش را به کسی تحمیل نمی کرد.

یادگار امام اظهار داشت: یکی از مهمترین شاکله های شخصیتی آن بزرگوار پایبندی به این بود که پذیرفته جهان بر مدار خدا می گردد. انقلاب اسلامی یک ویژگی متمایز با سایر انقلاب ها دارد؛ انقلاب اسلامی انقلاب دینی است. همه کسانی که در طول تاریخ انقلاب کرده اند دنبال ایجاد سعادت برای بشریت بوده اند؛ اما سعادت چیست؟ آیا سعادت دنیایی است که بعد از آن مرحله ای وجود ندارد و یا سعادت دنیایی است که قرار است مزرعه آخرت باشد؟

وی افزود: مرحوم آقای دعایی در این زمینه مؤمن واقعی بود. اگر انقلابی بود، نماینده انقلاب اسلامی بود؛ و ایماژ مرحوم آقای دعایی یک زندگی بود که قرار است مزرعه آخرت باشد. دنیا را برای این باید ساخت که فردایی هست؛ دنیا پایان انسان ها نیست.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.