علت عصبانیت و کناره‌گیری مقتدی‌صدر مشخص شد

مقتدی صدر از زمان سقوط صدام تا همین یک سال قبل، چندین بار مخالفت صریح خود را با این افکار اعلام کرد اما هیچ‌گاه نتوانست آن‌ها را به طور کامل منزوی کند.

علیرضا مجیدی، تحلیلگر امور بین الملل امور در یادداشتی به تحلیل بیانیه مقتدی‌صدر در تعلیق یکساله فعالیت‌هایش پرداخت و نوشت: شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان، همزمان با برپایی مراسم شب‌های قدر در سرتاسر جنوب عراق، مقتدی صدر با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد کلیه فعالیت‌های جریان صدر به مدت حداقل یک سال به حالت تعلیق درمی‌آید. مقتدی علت این کار را حضور «اصحاب القضیه» و «فاسدین» در جریان صدر خواند. او در همین راستا، پایان اعتکاف مسجد کوفه را اعلام کرد. یعنی دقیقا در شب قدر و اوج مراسم اعتکاف مسجد کوفه، پایان این برنامه اعلام شد!

اعلام زمان تشییع پیکر مرحوم عماد افروغ

این همه ماجرا نبود! رهبر جریان صدر، پررنگ‌ترین المان‌های مذهبی اجتماعی جریان صدر را نیز تعطیل کرد! حتی مزار پدرش نیز تا پایان عید فطر تعطیل شد. این یعنی مهر «توقیف موقت» بر جدی‌ترین یادگار پدر؛ آن هم در پیامی که صراحتا نوشته: «برای اعلام برائت خود در برابر خدا و پدر خود.»

ماجرای «اصحاب القضیة» چیست؟ چرا مقتدی صدر فعالیت‌های جریان صدر را متوقف کرد؟

«اصحاب القضیه» چه کسانی هستند؟ اصحاب القضیة کسانی هستند که مقتدی صدر را همان «مهدی موعود» و «منجی عالم بشریت» می‌خوانند! در سطحی پایین‌تر عده‌ای نیز او را «باب امام زمان» می‌دانند!

مقتدی صدر از دومین خطبه نماز جمعه خود - بعد از سقوط صدام - تا همین یک سال قبل، چندین بار مخالفت صریح و قاطع خود را با این افکار و نحله‌ها اعلام کرده است؛ اما - علیرغم جایگاه کاریزماتیک در رأس جریان صدر - هیچ‌گاه نتوانست آن‌ها را به طور کامل منزوی کند.

حتی در مواردی، عده‌ای صریحا از مقتدی هم عبور کردند که نمونه بارز آن گروه «جند السماء» به زعامت «ضیاء زهره الکرعاوی» بود.

واقعیت این است که نه‌تنها مقتدی، بلکه پدرش هم با این مشکل مواجه بود! «صرخی» ، «یمانی» و... همگی در زمره شاگردان مرحوم سید محمد صدر محسوب می‌شوند. گرچه این‌ها بعد از فوت پدر خروج کردند؛ اما ظرفیت شیوع «متمهدی‌های کذاب» را در مکتب صدر ثانی نشان می‌دهند.

رفتار مقتدی را باید در چه چارچوبی تحلیل کرد؟

رهبر جریان صدر، در ابتدای ماه مبارک رمضان به نه نفر از سران این جریان دستور داد طی این ماه هرگز خاک عراق را ترک نکرده و در «جلسات مهم» حضور یابند. او حتی از «حسن العذاری» خواست تا این دستور را رسانه‌ای کند.

بسیاری از ناظران تصور کردند مقتدی صدر برای بازگشت به سیاست آماده می‌شود؛ اما دقت در ترکیب هیئت پیش‌گفته نکات مهمی را نشان می‌داد. در آن ترکیب خبری از «حاکم الزاملی»، «حسن الکعبی»، «نصار الربیعی» و... نبود؛ بلکه تمامی افراد بلااستثنا در سلک روحانیت و شاگردان شهید صدر ثانی محسوب می‌شدند.

رهبر جریان صدر چندین بار تمایل خود برای رسیدن به مرجعیت را نفی کرده است. اما آیا همین رفتارها را نمی‌توان همراستا با بلندپروازی‌هایی از آن دست دانست؟ هرچند نگارنده هم‌چنان پیشران اصلی را تلاش برای برسازی «رهبر مصلح (اجتماعی) دینی» می‌داند که در این میان به پالایش و پیرایش اطرافیان خود اهتمام خاصی دارد.

تحولات میدانی بعدی چه خواهد بود؟

گفته می‌شود مقتدی صدر بعد از دستور تعلیق جریان صدر، خانه و دفترش در حنانه را ترک کرده است. طبیعی است در چنین بستری، کلیه شرایط و امکانات برای برخورد امنیتی و قضائی با «اصحاب القضیة» فراهم شود. حتی فراتر از آن، احتمال برخورد با برخی از رهبران جریان صدر را هم نباید منتفی دانست!

مقتدی صدر بیش از پیش تلاش خواهد کرد تا رابطه خود را با متن اصلی و جریان غالب حوزه نجف اصلاح یا تقویت کند. اهتمام اصلی وی نه عرصه سیاست و بغداد، بلکه حوزه علمیه و شهر نجف خواهد بود.

جریان صدر از بدو تکوین خود - در نیمه دوم دهه نود میلادی - با شعار «الحوزة الناطقة» به نقد و تخریب فضای کلاسیک حوزه نجف روی آورده بود؛ اما حالا با گذشت ربع قرن به یک پوست‌اندازی عجیب رسیده است. آن‌ها از سویی نمی‌خواهند در «الحوزة الصامتة» (به تعبیر خودشان) هضم شوند؛ از سوی دیگر  نه ملجأ و نه الگوی موفق‌تری برای عرضه دارند و حالا از عمده وجوه تمایز خود نیز چشم‌پوشی کرده‌اند...

کوتاه این‌که جریان صدر در «دوره گذار» قرار دارد؛ دوره‌ای که پوست‌اندازی داخلی مهم‌تر از موقعیت پیرامونی آن است. مقتدی از سویی دولت السودانی را به «بنی عباس» تشبیه می‌کند و از سوی دیگر زمینه را برای برخورد امنیتی و قضائی با تشکیلات خود فراهم کرده و حتی طی توافق نانوشته، بازی برد برد برای پالایش جریان خود راه می‌اندازد.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.