3 راه‌حلی که می‌تواند بن‌بست توافق هسته‌ای را بشکند

از آنجا که بایدن به لحاظ قانونی نمی‌تواند تضمینی برای عدم خروج رئیس‌جمهور بعدی امریکا از برجام بدهد، یک راه‌حل این است که در متن توافق این بند اضافه شود که خروج امریکا یا متحدین اروپایی آن از برجام به منزله اعطای مجوز قانونی به ایران برای ساخت سلاح هسته‌ای خواهد بود.

در حالی که برخی‌ها گمان می‌کردند با از سرگیری مذاکرات هسته‌ای در قطر، احیای برجام بیش از گذشته در دسترس باشد، شواهد و قرائن حاکی از آن است که اختلافات همچنان پابرجاست. به نظر می‌رسد احیای برجام حداقل با سه مانع اصلی روبرو است.

نخستین مانع مربوط به ارائه تضمین از سوی امریکا برای عدم خروج دوباره از این توافق می‌شود.

مانع دوم مربوط به خارج کردن سپاه از لیست سازمان‌های تروریستی خارجی وزارت خارجه امریکا (FTO) است.

و مانع سوم درخواست ایران برای لغو کلیه تحریم‌های اعمال شده از زمان خروج ترامپ از برجام است.

 

در مورد اول بایدن مدعی است که طبق قوانین امریکا نمی‌تواند تضمینی برای عدم خروج رئیس‌جمهور بعدی امریکا از توافق برجام بدهد. در مورد دوم نیز با توجه به هزینه‌های سیاسی بالایی که برای او در داخل امریکا دارد رسما عنوان کرده حتی به قیمت مرگ برجام، سپاه را از لیست سیاه خارج نمی‌کند. در مورد سوم نیز امریکا عنوان کرده درخواست ایران فراتر از تعهدات برجامی امریکا است.

این شرایط باعث شده شانس احیای برجام بیش از هر زمان دیگر کاهش یابد. با این حال به نظر می‌رسد با برخی ابتکارات شاید بتوان این توافق را از مرگ نجات داد و در عین حال از امکان خروج مجدد امریکا از آن و شکل‌گیری دوباره بحران جلوگیری کرد.

احتمالا نخستین مانع ذکر شده در بالا مهم‌ترین مانع احیای برجام حداقل از دیدگاه ایران است؛ چراکه امکان خروج دوباره امریکا از این توافق به معنای تمسخر و مورد مضحکه قرار دادن ایران و فراهم آوردن بحران سیاسی –اقتصادی بزرگتری برای کشور خواهد بود. همچنین از آنجا که محبوبیت بایدن در میان روسای جمهور امریکا به پایین‌ترین سطح در ۷۰ سال گذشته رسیده و احتمال پیروزی ترامپ یا کاندیدای جمهوری‌خواه دیگری در انتخابات ۲۰۲۴ وجود دارد، این ملاحظه برای رهبران ایران مهم‌تر می‌شود.

از آنجا که بایدن به لحاظ قانونی نمی‌تواند تضمینی برای عدم خروج رئیس‌جمهور بعدی امریکا از برجام بدهد، یک راه‌حل این است که همانطور که ترامپ با اقدامات خود امکان احیای برجام را سخت کرد، اقداماتی انجام داد که امکان خروج مجدد امریکا از این توافق را تا حدودی غیرممکن ساخت.

در این ارتباط پیشنهاد می‌شود در متن توافق این بند اضافه شود که خروج امریکا یا متحدین اروپایی آن از برجام به منزله اعطای مجوز قانونی به ایران برای ساخت سلاح هسته‌ای خواهد بود.

در واقع چنانچه امریکا بخواهد در آینده از برجام خارج شود عملا به این معنا خواهد بود که با ساخت سلاح هسته‌ای توسط ایران موافق است و حق هرگونه اعتراض را از خود سلب می‌کند.

 

به این ترتیب هزینه خروج رئیس‌جمهور بعدی امریکا از برجام بسیار بالا خواهد رفت و تقریبا چنین تصمیمی را غیرممکن می‌سازد. البته نگارنده این هزینه را در بالاترین سطح گرفته، وگرنه می‌توان در مذاکرات آن را به اعطای مجوز قانونی به ایران برای خروج از NPT نیز تغییر داد.

اما ظاهرا رفع مانع دوم بدون مسامحه ایران کمی مشکل به نظر می‌رسد. از آنجا که وزیر امور خارجه امریکا هر زمان که بخواهد می‌تواند سازمانی را از لیست سیاه مذکور خارج کند، یک راه‌حل آن است که در توافق قید شود امریکا در یک بازه زمانی مشخص (به طور مثال سال ۲۰۲۵ که تکلیف انتخابات ریاست‌جمهوری هم مشخص شده است) با نظر مثبت این اقدام را مورد توجه و بازبینی قرار دهد.

بدیهی است که در توافق باید قید شود خروج سپاه از لیست مذکور جزو لاینفک توافق بوده و عدم اجرای آن پس از تاریخ تعیین شده به منزله عدم اجرای تعهدات و خروج امریکا از توافق می‌باشد که پیامدهای راه‌حل نخست را در پی خواهد داشت.

بدین‌ترتیب بایدن می‌تواند ادعا کند سپاه را از لیست سیاه خارج نکرده و با توجه به رفتار سپاه در آینده صرفا آن را به تعویق انداخته است.

لذا در سال ۲۰۲۵ اگر دولت دموکرات روی کار باشد راحت‌تر از اکنون می‌تواند سپاه را از لیست سیاه خارج کند و اگر دولت جمهوری‌خواه روی کار باشد باید هزینه عدم انجام چنین کاری که به منزله خروج امریکا از توافق و اعطای مجوز به ایران برای ساخت سلاح هسته‌ای است را بپذیرد.

در واقع با فرض پیروزی جمهوری‌خواهان در انتخابات ۲۰۲۴، دولت بایدن با پذیرش چنین ابتکاری می‌تواند هزینه خارج کردن سپاه از لیست مذکور را به دوش جمهوری‌خواهان بیاندازد.

اما در مورد رفع مانع سوم که احتمالا تا حدود زیادی با مانع دوم مرتبط است می‌توان به روشی غیرمستقیم توسل جست.

هدف ایران از پافشاری بر رفع همه تحریم‌ها قاعدتا انتفاع کامل اقتصادی از قِبَل پذیرش برجام است. لذا اگر بتوان شرایطی ایجاد کرد که این انتفاع اقتصادی نه لزوما از طریق رفع تمام تحریم‌های وضع شده توسط ترامپ، بلکه از طُرق دیگر حاصل شود برای ایران رضایت‌بخش خواهد بود.

یک راه‌حل آن است که آن بخش از تحریم‌هایی که بایدن نمی‌تواند یا نمی‌خواهد لغو کند باقی بماند، اما در مقابل با سرمایه‌گذاری‌های کلان در ایران جبران مافات شود.

ترجیح این است که این سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی توسط شرکت‌های امریکایی نیز انجام شود، اما از آنجا که احتمالا این موضوع ممکن است با مخالفت‌هایی در داخل روبرو شود، می‌توان کنسرسیومی بین‌المللی (از جمله سایر کشورهای عضو برجام و کشورهایی همچون ژاپن، کره‌جنوبی، کانادا و ... ) برای این موضوع مدنظر قرار داد.

البته خصوصی بودن اقتصاد کشورهای غربی مانع از تبعیت بی چون و چرای شرکت‌های غربی از توافقات و تعهدات دولت‌هایشان می شود؛ با این حال دولت‌ها می‌توانند شرایط حضور بلندمدت (حداقل ۱۰ ساله) سرمایه‌گذاران و شرکت‌های مذکور را در ایران تسهیل کنند.

به نظر می‌رسد این ۳ راه‌حل که البته در مذاکرات قابل چانه‌زنی و چکش‌کاری است می‌تواند بن‌بست توافق را بشکند.

به هرحال باید در نظر داشت که شرایط احیای برجام آنقدر پیچیده شده است که برای اجرای مجدد آن می‌بایست هر دو طرف بیشترین تلاش و در عین حال مسامحت را به کار بگیرند.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.