اسرائیل چه چیزهایی برای از دست دادن در صورت وقوع جنگ روسیه-اوکراین دارد؟

در شش سال و نیم گذشته از زمان استقرار روسیه در سوریه، اسرائیل از نزدیک عملیات هوایی خود را با روسیه علیه اهداف ایرانی هماهنگ کرده است. در حالی که اسرائیل مستقیماً اهداف مورد نظر خود را به روس‌ها از اطلاع نمی‌دهد، مکانیسم رفع تعارض بین دو ارتش و ترتیبات آرام بین کرملین و اورشلیم به اسرائیل این امکان را داده است که بدون درگیری با نیروهای روسی به انجام عملیات بر فراز سوریه ادامه دهد.

انشل ففر در هاآرتص نوشت: نفتالی بنت نخست وزیر اسرائیل در دیدار اکتبر گذشته خود با ولادیمیر پوتین در سوچی، پیشنهاد برگزاری نشست بین رئیس جمهور روسیه و همتای اوکراینی او، ولودیمیر زلنسکی را ارائه کرد. بر اساس گزارش باراک راوید در والا، این پیشنهاد توسط نخست وزیر اسرائیل با آگاهی زلنسکی ارائه شد، اما پوتین آن را رد کرد.

در ادامه این مطلب آمده است: چند ماه قبل، بنیامین نتانیاهو، سلف بنت، پیشنهاد مشابهی را به پوتین داد که آن هم رد شد. برگزاری نشست سران روسیه و اوکراین در اورشلیم در واقع در سطوح مختلفی معنادار است. اسرائیل یکی از معدود دولت هایی است که روابط دیپلماتیک نزدیک با کیف و مسکو دارد. از هر دو پایتخت به تل آویو پروازهایی برقرار است، ده‌ها هواپیمای تجاری روسی و اوکراینی در هر آخر هفته و تعطیلات مذهبی به فرودگاه بن گوریون به پرواز در می آیند.

اسرائیل هم یک زمین بازی مناسب برای طبقات الیگارشی مسکو و تل آویو است و هم در مواقع تنش، پناهگاه و محل ملاقات آنها به شمار می رود. در طول شیوع قبلی کرونا ویروس در سال ۲۰۱۴، لابی هتل‌های مجلل تل‌آویو مملو از نخبگان تجاری روسیه و اوکراین بود و تا پایان بحران در آنجا پناه گرفتند. اسرائیل همچنین یکی از معدود مکان‌هایی در جهان است که کسانی که تحت پیگرد آژانس‌های اطلاعاتی روسیه هستند و بیم از دست دادن جانشان را دارند، می توانند در آنجا پناه بگیرند و مطمئن باشند که آسیبی به آنها نمی رسد. رقبای سرسختی مانند رومن آبراموویچ، الیگارش مورد علاقه پوتین و ایهور کولومویسکی، میلیاردر ملی‌گرای اوکراینی، صاحب خانه‌های قصرمانند در اسرائیل هستند.

پوتین و زلنسکی به لطف مهاجرت صدها هزار نفر از روس‌ها و اوکراینی‌ها طی سه دهه گذشته به اسرائیل، هر دو در انجا احساس راحتی می‌کنند. روسیه و اوکراین همچنان در صدر فهرست کشورهایی هستند که یهودیان با آنها روابط عالی ای دارند.

دلیل دیگری وجود دارد که چرا رهبران اسرائیل مشتاق هستند تا هر کاری که می توانند برای کاهش تنش مسکو و کیف که می تواند به جنگ روسیه و اوکراین منجر شود، انجام دهند. اگر این جنگ رخ دهد، اسرائیل چیزهای زیادی برای از دست دادن دارد. در حالی که متحد استراتژیک اصلی اسرائیل در ۵۰ سال گذشته، ایالات متحده بوده است و این امر در آینده قابل پیش بینی نیز چنین خواهد ماند، و از زمانی که پوتین به قدرت رسید و سیاست خارجی تهاجمی روسیه پسا شوروی را کلید کرد، اسرائیل متوجه شده است که باید با احتیاط فزاینده در مورد مسائلی که به منافع کرملین ربط دارد، گام بردارد.

در دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما، دونالد ترامپ و اکنون جو بایدن، ایالات متحده حضور خود را در خاورمیانه کاهش داده است و خلائی را برای روسیه ایجاد کرده است تا بتواند آن را پر کند.

اسرائیل با توجه به اتحادهای نظامی اش در موقعیت نسبتاً منحصر به فردی قرار دارد. این دولت، عضو ناتو نیست و پیوستن به آن هرگز یک چشم انداز برای تل آویو نبوده است. اما اسرائیل در سال‌های اخیر روابط نظامی نزدیک‌تری با اکثر اعضای این ائتلاف غربی داشته است. از جمله می توان به مانورهای مشترک مکرر اسرائیل و آن کشورها اشاره کرد. کشور هدف در این رزمایش ها هرگز به طور خاص روسیه یا هیچ کشور دیگری نیست، ارتش های دو طرف از دکترین ها و پروتکل های ناتو استفاده می کنند، البته در حالی که دشمن فرضی دارای سیستم های تسلیحاتی ساخت روسیه است.

از سوی دیگر، در شش سال و نیم گذشته از زمان استقرار روسیه در سوریه، اسرائیل از نزدیک عملیات هوایی خود را با روسیه علیه اهداف ایرانی هماهنگ کرده است. در حالی که اسرائیل مستقیماً اهداف مورد نظر خود را به روس‌ها از اطلاع نمی‌دهد، مکانیسم رفع تعارض بین دو ارتش و ترتیبات آرام بین کرملین و اورشلیم به اسرائیل این امکان را داده است که بدون درگیری با نیروهای روسی به انجام عملیات بر فراز سوریه ادامه دهد.

رابطه با ناتو یک سرمایه استراتژیک برای اسرائیل است، اما هماهنگی با روسیه بر سر سوریه یک ضرورت استراتژیک به شمار می رود. هواپیماهای جنگنده روسی در روزهای اخیر مانور مشترکی را با نیروی هوایی سوریه انجام دادند و این رویداد از تلویزیون دولتی روسیه پخش شد. هواپیماها بر فراز بخش تحت کنترل سوریه از بلندی های جولان پرواز کردند. این مانور ممکن است یادآور قوانین عرصه ی نبرد به اسرائیل باشد.

یکی دیگر از ملاحظات استراتژیک، امید اسرائیل به فروش گاز طبیعی به کشورهای اروپایی است. برنامه‌های ایجاد خط لوله مدیترانه شرقی از اسرائیل به یونان و سپس به بقیه قاره در حال حاضر متوقف شده است. با این حال، در صورت وقوع جنگ و توقف احتمالی تحویل گاز روسیه به اروپای غربی در زمستان، تقاضا برای گاز اسرائیل وجود خواهد داشت. البته اسرائیل از فروش آن خوشحال خواهد شد، اما همچنین نگران است که این اقدام به عنوان اقدامی ضد روسی تلقی شود.

در حال حاضر، هیچ نشانه‌ای از افزایش درخواست‌ها برای مهاجرت یهودیان از اوکراین وجود ندارد، اما ممکن است شرایط خیلی سریع تغییر کند. پوتین همیشه به شخصیت های یهودی نزدیک بوده و کارهای بزرگی در سرکوب یهودی ستیزی انجام داده است. زلنسکی خود یهودی است و دولت اوکراین نیز بسیار مشتاق بوده است که حمایت خود از جوامع یهودی را به نمایش بگذارد. اما واقعیت همچنان پابرجاست و آن اینکه هر دو کشور سنت‌های عمیق یهودی‌هراسی دارند که به طور سنتی در زمان‌های جنگ و هرج و مرج آشکار می‌شود.

اینکه اسرائیل در موقعیتی باشد که بتواند در صورت نیاز به بیرون راندن یهودیان اوکراینی از منطقه جنگی کمک کند، تا حد زیادی به توانایی آن در حفظ روابط خود با هر دو طرف بستگی دارد.

دولت‌های متوالی ایالات متحده از توجه به اقدام متعادل‌کننده اسرائیل در مورد روسیه کوتاهی نکرده‌اند و سعی داشته اند با آن مقابله کنند، اما موفقیت چندانی حاصل نشده است. اسرائیل از پیوستن به محکومیت اقدامات روسیه در گذشته توسط ایالات متحده خودداری کرده است. تل آویو همچنین تحت فشار روسیه، قراردادهای امنیتی و تسلیحاتی را ابتدا با گرجستان در سال ۲۰۰۸، در آستانه تهاجم روسیه به آنجا و سپس با اوکراین در سال‌های اخیر فسخ کرده است.

به طور طبیعی، اسرائیل امیدوار است موقعیت خود را به عنوان نزدیک ترین و قابل اعتمادترین متحد آمریکا در خاورمیانه حفظ کند. اما وقتی صحبت از پوتین و هر جنگ یا تهاجمی که او ممکن است در حال برنامه ریزی اش باشد، می شود، به شدت می خواهد در حاشیه بماند. هر چهار سال یک بار شبکه اروپایی اپراتورهای سیستم انتقال گاز ملزم به انجام شبیه سازی سناریوهای فاجعه است. در جدیدترین مانور در سال گذشته، سناریوهای فاجعه مورد بررسی قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد که زیرساخت گاز اروپا انعطاف کافی را برای کشورهای عضو اتحادیه اروپا فراهم می کند تا امنیت عرضه گاز را تضمین کنند. این نتیجه امیدبخش بود اما مقامات، شبحی را که اکنون اروپا را فراگرفته است، در نظر نگرفتند. اگر ولادیمیر پوتین دوباره به اوکراین حمله کند، غرب روسیه را تحریم کند و آقای پوتین با بستن تمام خطوط لوله انتقال گاز روسیه به غرب، انتقام بگیرد، چه اتفاقی می‌افتد؟

مدت‌ها این طرز تفکر وجود داشته است که قطع کامل انتقال گاز از روسیه که تقریباً یک سوم گاز اروپا را تأمین می کند، غیرقابل تصور است. تان گوستافسون، نویسنده کتاب «کلیمات»، کتابی متفکرانه در مورد انرژی روسیه، مشاهده می‌کند که حتی در اوج جنگ سرد، اتحاد جماهیر شوروی صادرات گاز را متوقف نکرد. در طول شدیدترین مناقشه روسیه بر سر گاز با اوکراین، در سال ۲۰۰۹ نیز جریان گاز به صورت موقت مختل شد.

اما قطع کامل انتقال گاز روسیه به غرب غیرقابل تصور است. آقای گوستافسون می‌گوید: فکر نمی‌کنم که پوتین واقعاً به قطع انتقال گاز به اوکراین روی بیاورد. روسیه ی کنونی برخلاف شوروی سابق فقط می تواند هزینه یک شوک انرژی مختصر را متقبل شود. باید توجه داشته باشیم که بدون احتساب جریمه و با فرض میانگین قیمت روزانه در سه ماهه چهارم سال ۲۰۲۱، قطع کامل انتقال گاز به اروپا بین ۲۰۳ تا ۲۲۸ میلیون دلار ضرر روزانه برای گازپروم خواهد داشت. بنابراین، اگر چنین تحریمی سه ماه طول بکشد، ضرر ناشی از کاهش فروش به حدود ۲۰ میلیارد دلار می‌رسد.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.