این کتاب معروف در امارات ممنوع شد!
رمان قلعهی حیوانات جزو ادبیات پادآرمانشهری (مدینه فاسده در برابر مدینه فاضله و یا دیستوپیا در مقابل یوتوپیا) است و به قلم جرج اورول انگلیسی بین نوامبر ۱۹۴۳ و فوریه ۱۹۴۴ میلادی نوشته شده است، زمانی که استالین در نزد مردم بریتانیا و فرهیختگانش از احترام برخوردار بود و این ماجرا خشم جرج اورول را برانگیخت. قلعه حیوانات یک نمود عالی از وقایع قبل و دوران استالین و انقلاب روسیه و بعد از آن است.
قلعه حیوانات؛ ادبیات دیستوپیا یا نمایش فاسد شهر
این کتاب یکی از مشهورترین کتابهای دیستوپیایی و یکی از صد کتاب تأثیرگذار تاریخ است و به حوادث آیندهنگر ـ که در آن زمان آینده نگرانه تلقی می شد ـ تحت اقتدار یک رژیم توتالیتر میپردازد و یکی از پر ترجمه شده ترین کتاب ها در تاریخ و البته یکی از ممنوعه ترین آنها به شمار میرود.
همان طور که گفته شد قلعه حیوانات در ردیف ادبیات دیستوپیا قرار میگیرد؛ دیستوپیا به معنای مکان یا کشور خیالی است که همه چیز در آن ناخوشایند یا بد است و معمولاً در یک سیستم توتالیتر یا در وضعیت بد اکولوژیکی قرار دارد، که برعکس یوتوپیا یا آرمانشهر است.
ادبیات دیستوپی نوعی ادبیات داستانی است که معمولاً جوامع بد آینده را به منظور روشن ساختن مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، مذهبی یا فلسفی به تصویر میکشد.
ممنوعیت در روسیه
رمان پادآرمانشهری "قلعه حیوانات" به دلیل مفاهیم ضد کمونیستی و ارائه تصویر تحقیرآمیز از اتحاد جماهیر شوروی تا دهه هشتاد قرن بیستم در شوروی ممنوع بود، زیرا اتحاد جماهیر شوروی نمیخواست مردمش بدانند که بقیه مردم جهان درباره آنها چه فکر میکنند.
ممنوعیت در کنیا
نمایشنامه برگرفته از کتاب قلعه حیوانات به زبان سواحیلی در سال ۱۹۹۱ در کنیا توقیف شد. دلیل آن واضح بود؛ انتقاد کتاب از سیاستمداران فاسد، از سوی دیگر مقامات کنیا تمایلی نداشتند تا مردم کشورشان به تاثیر این کتاب دست به شورش بزنند.
ممنوعیت در کوبا و کره شمالی
کتاب قلعه حیوانات در کوبا و کرهشمالی که دو کشور کمونیست به شمار میروند نیز ممنوع بوده است.
ممنوعیت در امارات متحده عربی؛ خوکها حرف نمیزنند!
کتاب در سال ۲۰۰۲ در مدارس امارات متحده عربی ممنوع شد زیرا حاوی متنها و تصاویری بود که با ارزشهای اسلامی مغایرت داشت از جمله این موارد صحبت کردن خوکها در داستان بود. به عبارتی دیگر مسئولان اماراتی نه به خاطر مفاهیم موجود در کتاب، بلکه به خاطر ساختار ظاهری و خوکهای سخنگو، این کتاب را ممنوع کردند.
اتهام یک اعدامی: طرفداری از کتاب قلعه حیوانات
شاید باورکردنی نباشد اما از اتهاماتی آلبرت موالو (Albert Muwalo) یکی از وزرای حکومت مالاوی که در سال ۱۹۷۷ به جرم خیانت اعدام شد، این بود که از کتاب قلعه حیوانات که در آن زمان ممنوع به شمار میرفت، دفاع کرده بود.
استفاده تبلیغاتی سیا از کتاب قلعه حیوانات
سیا (آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا)، از مزرعه/قلعه حیوانات به عنوان تبلیغات استفاده کرد و در عملیات ادینوسور، بالنهایی را از آلمان غربی برای رها کردن نسخه های رمان بر روی کشورهای پرده آهنین مانند لهستان و چکسلواکی به پرواز درآورد.
این آژانس همچنین فیلم انیمیشنی قلعه حیوانات را که بر اساس این رمان ساخته شده بود در سال 1954 تأمین مالی کرد.
خلاصه داستان
داستان با توصیف شبی شروع میشود که خوکی به نام میجِر پیر حیوانات را جمع کرده و از ظلمی که انسان بر حیوانات روا داشته ،برای آنان سخن میگوید و حیوانات را به شورش علیه انسان دعوت میکند. وی سپس یک سرود قدیمی به نام جانوران انگلستان را به آنان یاد میدهد که بعداً به سرودی انقلابی در بین حیوانات مزرعه تبدیل میشود.
پس از چندی حیوانات در پی شورشی، مالک مزرعه به نام آقای جونز را از مزرعه بیرون کرده و خود اداره آن را به دست میگیرند. پس از این انقلاب حیوانی، خوکها ـ که از هوش بالاتری نسبت به سایر حیوانات برخوردارند ـ نقش رهبری حیوانات مزرعه را به دست میگیرند. اما پس از چندی در بین خود حیوانات یکسری توطئه و کودتا انجام میگیرد. ناپلئون که یکی از دو خوک پرنفوذ مزرعه است با استفاده از سگهای درندهای که مخفیانه تربیت کرده بود، اِسنوبال، دیگر خوک پرنفوذ مزرعه، را فراری داده و خود به رهبر بلامنازع مزرعه تبدیل میشود. پس از آن اِسنوبال عامل جونز معرفی شده و تمام اتفاقات بد و خرابکاریهایی که در مزرعه صورت میگیرد، به وی یا عوامل او در داخل مزرعه نسبت داده میشود و به فرمان ناپلئون عده زیادی از حیوانات به جرم همکاری با اِسنوبال توسط سگها اعدام میشوند.
در ادامه داستان، خوکها بهتدریج تمامی قوانین حیوانات را زیر پا میگذارند. قانون اساسی حیوانات معروف به «هفت فرمان» به تدریج محو و تحریف میشود، خواندن سرود جانوران انگلستان قدغن میگردد، حیوانات با غذای روزانه کم مجبور به کار زیاد میشوند، در حالی که خوکها فقط فرمانروایی میکنند و غذای زیادی میخورند و از تمام امکانات رفاهی استفاده میکنند و حتی یادمیگیرند که چطور روی دوپا راه بروند و با انسانها معامله کنند.
از جمله برنامههای ناپلئون، ساخت «آسیاب بادی» است که قرار است برای بهبود کیفیت زندگی حیوانات ساخته شود. نقشه اولیه این آسیاب توسط اِسنوبال طرحریزی شده بوده و در ابتدا ناپلئون به مخالفت با آن برمیخیزد ولی بعدتر با بیرون راندن اِسنوبال، ایده ساخت آن را دوباره پی میگیرد اما به دلیل بیکفایتی ناپلئون، ساخت آن به شکل مطلوبی پیش نمیرود. در پایان، ساخته شدن این آسیاب، که با فداکاریها و زجر و تحمل فراوان حیوانات مزرعه امکانپذیر میشود، نه تنها به بهبود وضعیت زندگی حیوانات منجر نمیشود، که خود به اسبابی برای بهرهکشی بیشتر از حیوانات بدل میگردد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.