فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) در دوران دفاع مقدس در یک برنامه تلویزیونی گفت: من در بستر بیماری بودم و تازه از بیمارستان مرخص شده بودم و دوره نقاهت و قرنطینه را سر می‌کردم. دو سه روز قبل از شهادتشان به خواهرزاده من زنگ زد و گفت می‌خواهم بیایم سری بزنم ببینم حالش چطور است؟ خواهرزاده‌ام پاسخ می‌دهد خوب است. حاج قاسم می‌رسد حال روحی‌اش چطور است؟ که خواهرزاده‌ام می‌گوید: الحمدالله خوب است مثل همیشه. سردار سلیمانی می‌گوید: من می روم یک ماموریت برگشتم دیگر قرنطینه سرم نمی‌شود باید بیایم و ایشان را ببینم.

سردار فضلی می‌گوید: ما ۸ سال با هم همسایه دیوار به دیوار بودیم و رفاقتی ۴۰ ساله داریم یعنی از سال های قبل از ۶۰ شروع شد و آخرین دیدار ما مربوط می‌شود به چند روز قبل از شهادتشان که در یک همایش که سالانه سپاه برگزار می‌کند با حضور فرماندهان که ایشان را آنجا ملاقات کردم. طبیعتا خاطرات زیادی با هم داریم .

او در پاسخ به این سوال که آیا دلتنگ هم می‌شوید گفت: مگر می‌شود دلتنگ نشویم وقتی خبر شهادت حاج قاسم را خانواده می‌شنوند از من پنهان می‌کنند بعد از چند ساعت می‌گویند ابومهندس را می‌شناسی؟ گفتم بله چه اتفاقی افتاده؟ گفتند به درجه رفیع شهادت نائل شده است. بعد از آن گفتند حاج قاسم هم با او بوده اما زخمی شده است من به سمت آنها خیز برداشتم که ببینم چه اتفاقی افتاده است و بعد چند ساعت که متوجه شدم ایشان به درجه شهادت نائل شده اند گفتم خوشبحالش چیزی جز شهادت حق حاج قاسم نبود.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.