اسید پاشی مرد انتقامجو به همسرش در شرق تهران
ساعت ۸ صبح هجدهم شهریورماه امسال، زنی ۳۳ساله از خانهاش که حوالی خیابان پیروزی بود، خارج شد تا به محل کارش برود. او ماسک بهصورت داشت و هنوز مسافت زیادی را طی نکرده بود که ناگهان مردی جوان از پشت ماشینها بیرون پرید. او پشت ماشینها پنهان شده و به کمین زن جوان نشسته بود. مرد جوان یک ظرف دستش بود که محتویات آن را روی زن پاشید و فرار کرد.
شروع تحقیقات
صبح سهشنبه، ساکنان خیابانی در شرق تهران صدای فریادهای زنی جوان را شنیدند که درخواست کمک میکرد. او درحالیکه فریاد میکشید، زنگ خانهای را زد و وقتی صاحبخانه در را باز کرد، نقش زمین شد و گفت بهشدت از ناحیه صورت و دست احساس سوختگی میکند. صاحبخانه با دیدن وضعیت زن جوان بلافاصله به اورژانس زنگ زد و طولی نکشید که آمبولانسی به محل اعزام شد.
بررسیها حکایت از این داشت که روی زن جوان اسید پاشیده شده است و او که از شدت درد بیهوش شده بود، برای درمان به بیمارستان انتقال یافت. از سوی دیگر گزارش این حادثه اسیدپاشی به پلیس اعلام شد و مأموران کلانتری شهدا برای پیگیری ماجرا در محل حاضر شدند. بهدلیل اینکه حادثه ۸صبح در خیابانی خلوت رخ داده بود، کسی شاهد ماجرا نبود و اهالی محل پس از شنیدن صدای جیغ و فریادهای زن جوان از خانههایشان بیرون آمده بودند.
شوهر انتقامجو
پروندهای درخصوص این حادثه اسیدپاشی تشکیل شد و پیش روی قاضی احسان زمانی، بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. با دستور قاضی، گروهی از مأموران اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران راهی بیمارستان شدند تا به تحقیق از زن جوان بپردازند.
او که بههوش آمده بود درخصوص جزئیات حادثه به مأموران گفت: چند سال قبل با مردی آشنا شدم و او به خواستگاریام آمد. با یکدیگر ازدواج کردیم و اوایل همهچیز خوب بود. زندگی بدی نداشتیم تا اینکه چندوقت قبل متوجه تغییر رفتارهای شوهرم شدم. او عصبی و پرخاشگر شده بود. شنیدم به دام اعتیاد گرفتار شده است. خیلی سعی کردم اوضاع زندگیام را سامان بدهم، اما همسرم حاضر به تغییر و ترک موادمخدر نبود.
وی ادامه داد: اختلافات ما ادامه داشت تا اینکه به بنبست رسیدم و تصمیم گرفتم از همسرم جدا شوم؛ چون در زندگی با او امنیت و آرامش نداشتم. به همین دلیل راهی دادگاه خانواده شدم و درخواست طلاق دادم. همسرم وقتی متوجه این مسئله شد، شروع کرد به فحاشی و تهدید. میگفت اگر درخواست طلاقت را پس نگیری بلایی سرت میآورم که مرغهای آسمان به حالت گریه کنند. من اما این تهدیدها را جدی نمیگرفتم. فکر میکردم فقط در حد حرف است و اگر بهزودی از او جدا شوم، همه این چیزها تمام میشود، اما تصورم اشتباه بود. او بالاخره تهدیدهایش را عملی کرد و مرا به حال و روز بدی انداخت. او مرد انتقامجویی است، اما فکر نمیکردم که نقشه اسیدپاشی بکشد.
زن جوان در ادامه گفت: من لیسانس حقوق دارم و کارمند یک شرکت خصوصی هستم. روز حادثه مثل همیشه از خانه خارج شدم تا به محل کارم بروم، اما ناگهان همسرم که پشت ماشینها پنهان شده بود، بیرون پرید و سد راهم شد. ظرفی در دستش بود که در یک چشم برهم زدن محتویات آن را روی من پاشید. ناگهان احساس سوختگی شدیدی کردم و متوجه شدم که شوهرم روی من اسید پاشیده است. او بعد از این اقدام هولناک با پای پیاده فرار کرد و من که بهشدت درد داشتم با داد و فریاد درخواست کمک کردم.
وی ادامه داد: حتی زنگ خانهای که مقابلش ایستاده بودم را زدم تا از مردم درخواست کمک کنم، اما بهدلیل شدت درد از هوش رفتم و چشمانم را که باز کردم در بیمارستان بودم. از شوهرم شکایت دارم و درخواستم این است که مجازات شود.
این زن جوان از ناحیه صورت، دست راست و بدن صدمهدیده و دچار سوختگی شده است. وی هماکنون در بیمارستان بستری است و تحت درمان قرار دارد. از سوی دیگر گروهی از مأموران اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران جستوجوی خود را برای شناسایی مخفیگاه شوهر اسیدپاش و بازداشت او آغاز کردهاند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.