دو خار چشم بورس تهران

اقتصاد نیوز: صدای سقف شکنی نیما به سعادت آباد رسید. در روزهایی که بورس روز به روز سرخی رخسارش بیشتر می شد برخی تحلیل گران بورسی به سرمایه گذاران گوشزد می کردند صبر کنند و دندان به جگر بگذارند چراکه اگر دلار نیما به کانال ۲۵ برسد مجددا شاخص به رقص می آید.

دیروز سقف قیمت دلار در نیما شکسته شد، بازارساز با هدف تقویت سمت عرضه و ورود ارز به این بازار اجازه داد در نیما مثل هر بازار استانداردی عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت باشد.

این یعنی نیما می تواند همین امروز شاهد ثبت دلار 26 هزار تومانی باشد؛ یک کانال بالاتر از انتظار سهامداران.

حال سوغات نیما برای ساکنان سعادت آباد چیست؟ دو گروه دو پاسخ متفاوت دارند.گروه اول فعالان بورسی و تحلیل گرانی هستند که بازار سهام خاستگاه آنان است.گروه دوم اقتصاددانانی هستند که در بورس منافع ندارند و از دریچه کلان اتفاقات را رصد می کند.

گروه اول: دلار سوخت بورس می شود

این گروه اعتقاد دارند با افزایش نرخ ارز  EPS اسمی شرکت‌های صادرات محور به‌طور مستقیم، شروع به رشد می‌کند. رشد برخی شرکت هایی که اصطلاحا کامودیتی محور خوانده می شود یا برخی شرکت های با استعداد صادرات غیر نفتی در این راستا توصیف می شود.

در معاملات دیروز این شرکت ها بیشترین انتقال مالکیت از حقوقی به حقیقی را داشتند.

از نگاه این گروه متغیر نرخ ارز،‌ تورم و قیمت‌های جهانی توضیح دهنده بخش زیادی از رشد بازار سهام کشور را تضمین می‌کند.

 به همین دلیل افزایش نرخ ارز سامانه نیما به تبع رشد نرخ ارز در بازار آزاد می‌تواند منجر به رشد دیگری در بازار سرمایه شود. به طوری که صعود شاخص پرقدرت و احتمالا سقف‌های قبلی شاخص کل بورس تهران به‌طور مجدد تجربه شود.

گروه دوم؛نرخ ارز پیش خور شده است

از نگاه برخی اقتصاددانان قیمت هایی که در بازار سهام وجود دارد حتی برای بسیاری از شرکت های با پایه صادراتی توضیح دهنده درآمد احتمالی آنان در آینده نیست.

به گفته آنان روندی که در بازار سهام در 5 ماه ابتدایی سال وجود داشت موجب شد بازارها با اختلاف از بورس جا بمانند بازدهی بورس به اندازه ای در این مدت بالا رفت که بازارهای دیگر به گرد پای بورس هم نمی رسند بنابراین تغییرات کنونی به نظر نمی رسد بتواند اثر جدی بر بازار سهام داشته باشد.

حتی اگر در کوتاه مدت و تحت تاثیر القائات برخی تحلیل گران این سهام بیشتر رشد کند میزان حباب بزرگ شده است.

در واقع نرخی که در بازار وجود دارد فاصله زیادی با بازارهای دیگر دارد و حتی ارز 26 هزار تومانی هم نمی تواند حمایت کننده و توضیح دهنده شاخص در وضعیت کنونی باشد.

این اقتصاددانان به سرمایه گذاران توصیه می کنند با مقایسه متغیرهایی مانند قیمت به سود هر سهم می توانند مقایسه کنند این رقم در سال قبل چقدر بوده است و با توجه به رشد بالای قیمت سهام در سال جاری درآمد شرکت ها چه میزان باید افزایش یابد که نسبت امسال با سال گذشته در توازن باشد.

به گفته این گروه شواهد اولیه نشان می دهد نرخ ارز در بورس تهران پیش خور شده است و حتی سهام با پایه صادراتی به آن میزان که تبلیغ می شود با نرخ های کنونی ارزندگی ندارد خصوصا که در سال جاری بخش زیادی از نیمه اول سال تمام شده و ارزندگی سهام شرکت ها را باید با توجه ملاحظات نیمه دوم در نظر گرفت.

در ملاحظات نیمه دوم نیز متغیرهای سیاسی در کنار اقتصادی نقش دارند. اگر ترامپ رئیس جمهور آمریکا باشد شرایط برای اقتصاد ایران روی کاغذ فرقی نخواهد کرد اما اگر بایدن رئیس جمهور باشد شرایط فرق خواهد کرد.

نکته دیگر مطرح شده از سوی این تحلیل گران انتظارات منفی در بازار است. در بازاری که انتظارات منفی حاکم است اثر نرخ ارز بر چند نماد مشخص نمی تواند محرک بازار به صورت پایدار باشد زیرا بسیاری از نمادها با صف فروش مواجه هستند و این صف های فروش که جلوی چشم برخی سرمایه گذاران است از نقد شوندگی سهام می کاهد.

دو خار چشم بورس تهران

روز گذشته شاخص هم وزن برای یازدهمین روز پیاپی منفی شد این اتفاق به معنای آن است که در نیمی از بازار صف های فروش سنگینی می کند. پس تا موقعی که این صف ها جمع نشود بورس به یک ثبات نرسیده و حرف از رکوردهای قبلی با واقعیت بازار ناسازگار است. وضع صف های فروش به گونه ای است که برخی پیشنهاد می دهند که اگر سهامداران عمده به دلیل عدم ارزندگی حاضر به خرید نیستند این نماد مشمول دستورالعمل گره معاملاتی شوند و دامنه نوسان انها افزایش یابد.

دومین خار نمادهای بسته شده است هر چه این نمادها بیشتر بسته باشد فضای ترس و دلهره در بازار وجود دارد و این فضای ترس و دلهره می تواند هیجان در بورس را بالا ببرد.