انتخاب بایدن چه تأثیری بر اقتصاد ایران دارد؟
اینکه در نتیجه انتخابات در دو، سه ماه آینده آمریکا چه بلایی سر آمریکا میآید، یک موضوع داخلی برای آمریکاست. نکته مهم ، تأثیر انتخابات آمریکا بر ایران و ساختار اقتصادی ایران است.
اگر ترامپ بتواند با سودمندی از هر ابزار در انتخابات برنده شود، میزان فشار آمریکا بر ایران و اقتصاد ایران و نیز بر همپیمانان تازه ایران مانند چین و روسیه افزایش خواهد یافت.اما اگر جو بایدن، نامزد دموکراتها، برنده انتخابات ریاستجمهوری شود، انتخاب او چه تأثیری بر اقتصاد ایران خواهد گذاشت؟
نخستین تأثیر آن کاهش فشار اقتصادی خواهد بود که ترامپ در دو، سه سال گذشته بر اقتصاد ایران تحمیل کرده است. کاهش فشار به این معنی نیست که دموکراتها عاشق چشم و ابروی ایران هستند، به این معنی هم نیست که دموکراتها از پیمان همکاری ایران و چین و روسیه خوششان میآید؛ اما دموکراتها جنسا نرمتر از جمهوریخواهان هستند.
رویکارآمدن دموکراتها در آمریکا در سال آینده میلادی به احتمال بسیار زیاد فشار کنونی اقتصادیای را که ترامپ بر ایران وارد کرده، تعدیل خواهد کرد. از جمله این تعدیلها، آزادی هرچند نسبی ایران در زمینه فروش نفت خواهد بود.
اگر با انتخاب بایدن فروش نفت ایران آغاز شود و بهتدریج گسترش یابد، بحران اقتصادی کنونی ایران بهتدریج فروکش خواهد کرد. با آزادی تدریجی صادرات کالاهای دیگر هم درآمد دولت و هم درآمد مردم افزایش خواهد یافت، زیرا ۷۰ درصد اقتصاد کنونی ایران در دست دولت یا نهادهای حکومتی است.
حرکت بهسوی رفاه نسبی شتاب خواهد گرفت. ارزش برابری دلار بهتدریج کاهش خواهد یافت که به مفهوم بالارفتن ارزش پول ملی خواهد بود. فقر کنونی در طبقات پایین اقتصادی بهتدریج کاهش خواهد یافت، زیرا مشاغل وابسته به صنعت نفت که بهخاطر تحریم و با بروز و گسترش کرونا در ایران از دست رفتهاند، بهتدریج باز خواهند گشت. مسکن و اجارهبها نیز پایین خواهد آمد. چنین تحولی در بهای کالاهای مورد نیاز مردم تأثیر خواهد گذاشت.
روابط تجاری ایران با کشورهای اطراف و اروپا و خاور دور بهبود خواهد یافت، زیرا از یک سو فشار کنونی بر این حرکت که توسط ترامپ اعمال میشود کاهش مییابد و از سوی دیگر ارزش کنونی دلار و ین و پوند و ارزهای دیگر به سوی تقویت ارزش ریال به حرکت در خواهد آمد.
این دگرگونیها چون در یک دوره بحرانی صورت میگیرد، از دید زمان و مکان قابل پیشبینی نیستند. حالتی که هماکنون در نظام اقتصادی و برنامهریزی دیده میشود، همسانی فراوانی با رویدادهای اول انقلاب دارد. امروز سازمانهای برنامهریزی و بخشهای برنامهریزی سازمانهای دولتی هیچچیز را نمیتوانند پیشبینی کنند. این در حالی است که پیشبینیپذیری نخستین شرط هر برنامهریزی است. همراه با این تحولات باید نقش گسترش کرونا را هم وارد محاسبات کرد. پیدایش کرونا بههیچوجه قابل پیشبینی نبود. بیماری کرونا همزمان با محاصره اقتصادی باعث فشار مضاعف بر دولت کنونی ایران شده است.
تغییر دولت در آمریکا همراه با تلاش جهانی برای کنترل گسترش کرونا بر وضعیت اقتصادی ایران و جهان نقش عمدهای ایفا خواهند کرد. این تغییرات اگر مثبت باشد سود آن نصیب دولت بعدی در ایران خواهد شد، زیرا دوره دوم دولت روحانی سال آینده به پایان میرسد و هماکنون رقبای انتخابات آینده به جان هم افتادهاند. هرچه که باشد یا رخ دهد، دولت کنونی ایران چوب عمده آن را خواهد خورد، زیرا اگر سودی باشد، نصیب دولت بعدی خواهد شد. دولت بعدی این تحولات را بهعنوان نتیجه عملکرد بهتر دولت خود به رخ مردم خواهد کشید.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.