مطابق یک تحقیق احتمال اینکه خودشیفته‌ها صاحب سوییت‌های لوکس باشند، به مراتب از احتمال خیابان‌خواب بودن آن‌ها بیشتر است، چرا که این افراد به علت نیاز دائم به گرفتن تأیید از اجتماع، اراده‌شان برای کنترل مردم و بی‌رجمی‌شان برای تأمین نیازهایشان، پتانسیل لازم برای رشد و ارتقا در جامعه را دارند.

اما واقعا می‌توان مرزی بین یک آدم نرمال، با کسی که تنها در پی شناساندن نقاط مثبت خود است و نیز با کسی که خودشیفتگی را به صورت واضحی داراست، قائل شد؟

ما در اینجا ۲۲ نشانه خودشفتگی را گرد آورده‌ایم:

۱- خودشیفته‌ها جنبه برد و باخت ندارند

آن‌ها به هنگام باخت زمین و زمان و داور را مقصر می‌دانند و به گاه بُرد، سینه جلو می‌دهند و شایستگی‌های خود را به رخ می‌کشند و حریف را تحقیر می‌کنند.

۲- آن‌ها همواره فکر می‌کنند که کمتر از شایستگی‌شان از آن‌ها تقدیر می‌شود

۳- آیا می‌دانستید که خودشیفته‌های درونگرا هم داریم؟

تصور ما از خودشیفته‌ها همواره در قالب آدم‌های پر سر و صدایی است که نقاط مثبت خود را فریاد می‌زنند. امادر سر دیگر طیف خودشیفتگی، ما خودشیفته‌های پنهان را هم داریم که درونگرا، بسیار حساس، دارای موضوع عمدتا دفاعی و همچنین اضطراب زمینه‌ای هستند.

هر دو طیف خودشیفتگی صفحات مشترکی، چون غرور و خودبینی و تمایل به برآوردن نیازهای شخصی به هر قیمت و بی‌احترامی به دیگران را دارند.

۴- خودشیفته‌ها دیگران را نادان می‌پندارند

آن‌ها هیچ وقت تصور نمی‌کنند که ممکن است خودشان در موردی اشتباه کنند. آن‌ها احساس برتری و مافوق دیگران بودن را دارند و تصور می‌کنند که راه‌حل‌هایشان بهترین راهبرد و تصمیم‌گیری ممکن است.

۵- آن‌ها اهل بحث و جدل و دشنام‌گویی و استفاده از القاظ توهین‌آمیز جنسیتی هستند.

۶- از دید خودشان آدم‌های موجه و پرهیزکاری هستند

خودشیفته‌ها باور دارند که زاویه دیدشان برتر از دیگران است و تلاش آن‌ها این است که توجه دیگران را به دیدگاه خودشان جلب کنند.

بسیاری از آن‌ها تصور می‌کنند که ارتباطشان با خدا، از دیگران قوی‌تر است و دوست دارند مردم این ارتباط و حس روحانی عمیق‌شان را تحسین کنند.

۷- آن‌ها تصور می‌کنند که مردم همواره منظور و مرادشان را اشتباهی متوجه می‌شوند:

خودشیفته‌هایی کینه‌توزی وجود دارند که با وجود آگاهی از بازتاب منفی کردار انتقام‌جویانه‌شان، باز هم به خاطر اینکه تصور می‌کنند مردم دچار درک نادرست آن‌ها هستند، خود را محق به اعمال کینه‌توزی می‌دانند.

۸- خودشیفته‌ها از ریاست و رهبری و امر و نهی لذت می‌برند.

۹- بعضی از آن‌ها خوش‌صحبت و مجلس‌گرم‌کن هستند.

۱۰- آن‌ها از ابراز احساسات خود ابا دارند:

خودشیفته‌ها تصور می‌کنند که بروز احساسات یا تحت تأثیر احاسات قرار گرفتن، آن حالت کمال را از آن‌ها می‌گیرد و باعث می‌شود آن‌ها افرادی در نظر آیند که تحت تأثیر اشخاص یا پدیده‌های بیرونی قرار می‌گیرند؛ بنابراین وقتی در صحبت‌ها تصادفا سررشته کلام به سمتی می‌رود که آن‌ها در استانه ابزار احساسات قرار می‌گیرند، ترجیح می‌دهند حرف را عوض کنند.

۱۱- مطابق یک تحقیق بیشتر خودشیفته‌ها جوان و مرد هستند.

اگر شما این نشانه‌ها را دارید، بی‌شک خودشیفته‌اید! // دپوی

۱۲- خودشیفته‌ها معمولا به ظاهر خود بیشتر از بقیه اهمیت می‌دهند و خوش‌لباس‌تر هستند.

۱۳- آن‌ها به جای گوش دادن، مترصد پیدا کردن فرصت برای صحبت هستند.

حتی آن هنگام که خودشیفته‌ها صحبت نمی‌کنند و مجبورند برای حفظ ظاهر، گوش کنند، با اشاراتی مثل نگاه کردن به بالا، بی‌صبری خود را برای تمام شدن حرف مخاطب نشان می‌دهند.

۱۴- آن‌ها عاشقان سریالی هستند!

آن‌ها به سرعت عاشق می‌شوند و دل می‌برند و به همان سرعت هم خودشان را از روابط عاشقانه خلاص می‌کنند! بعد از مدتی رابطه، لحظه‌ای فرا می‌رسد که آن‌ها به یقین می‌رسند که طرف دیگر در سطح کمال آن‌ها نیست و لیاقت آن‌ها را ندارد. اینجاست که به رابطه خود خاتمه می‌دهند.

۱۵- با احتمال بیشتری نسبت به سایر مردم، خیانت می‌کنند.

۱۶- طول مدت روابط عاشقانه آن‌ها حدود ۴ ماه است.

۱۷- از مردم تنها به عنوان ستونی برای ارتفا یا تسهیل رسیدن خود به کمال استفاده می‌کنند و به محض ناامید شدن از این رابطه ابزاری، آن را خاتمه می‌دهند.

۱۸- با تحقیر دیگران و پایین آوردن منزلت آنها، سعی در برتر نشان دادن خود دارند.

۱۹- بر اساس نظریه فروید، ترکیبی از طرد شدن توسط والدین و جستجوی تحسین دیگران، باعث ایجاد صفت خودشیفتگی در هنگام بلوغ می‌شود. یعنی یکی از این دو، به تنهایی برای ایجاد یک خودشیفته کافی نیست.

آن حس عدم کفایت که برخی از والدین ناخودآگاه در کودکان خود ایجاد می‌کنند و شلاقی نامرئی که بالای سرشان نگاه می‌دارند، باعث می‌شود که این دسته از کودکان در باقی عمر، گدای جلب توجه شوند.

۲۰- دوستان خود را با هدف خودنمایی یا سود شخصی انتخاب می‌کنند.

۲۱- آن‌ها سعی می‌کنند همیشه سررشته کارها در کنترلشان باشند.

این به معنی رخنه‌ناپذیر بودن یا مستقل و خودکفا بودن خودشیفته‌ها نیست، اتفاقا آن‌ها خیلی وقت‌ها نیازهایشان را از مردم طلب می‌کنند و حتی گاهی مردم به آن‌ها بی‌اعتنایی می‌کنند.

آن‌ها دوست دارند که همیشه کارها با میل خودشان پیش برود، بنابراین حتی در رفتارهایشان با عشق‌شان خود با ترفندهایی سعی در کنترل نامحسوس همه چیز را دارند، مثلا با نگاه‌های حاکی از عدم رضایت، تماس‌های مکرر برای تغییر دادن زمان قرار، دیر کردن همیشگی.

۲۲- خودشیفته‌ها، خودشیفته‌ها را به دوستی می‌گیرند.

مطابق تحقیقی که سال ۲۰۱۶ در دانشگاه برلین انجام شد، مشخص شد که حلقه‌هایی از افراد خودشیفته دوست وجود دارد و در این حلقه‌ها، بسیاری، سطح مشابهی از صفت خودشیفتگی را دارند.

این امر می‌تواند به این خاطر باشد که خودشیفته‌ها، خودشیفتگی بقیه را بهتر تحمل می‌کنند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.