سیاسیون پولداری که وقت خاطره نوشتنشان فرا رسیده/اصلاحطلبان در آرزوی ردصلاحیت اصولگرایان؟
دو ماه تا انتخابات زمان باقی مانده است و همچنان اما و اگرهای جریان های سیاسی برای رسیدن به یک لیست مشترک و ظهور و بروزشان در انتخابات اولین و اصلی ترین بحثهای جناحی و سیاسی است. البته ماجرا بعد از اعلام نظر هیاتهای اجرایی درباره صلاحیت کاندیداها تغییر کرد و بار دیگر معضل همیشگی رد صلاحیت مطرح شد.
در همین رابطه ایرنا در گزارشی مینویسد: اصولگرایان این روزها با تصور اینکه رویگردانی جامعه از اصلاحات، آنها را به سوی این جریان سوق خواهد داد؛ از کاهش اعتماد مردم به اصلاحطلبان به دلیل عملکرد برخی از نمایندگان منتسب به این جریان خشنودند اما باز هم تجربه تاریخی-انتخاباتی ایران این خشنودی را چندان موجه نمیداند. اگرچه شرایط دشوار اقتصادی مردم ممکن است آنها را منتقد و یا حتی مخالف اصلاحطلبان کند و این جریان را مسئول چنین شرایطی بدانند اما این به معنای رجوع به اصولگرایان خواهد بود؟
اصولگرایان گرچه با دغدغه احراز صلاحیت در انتخابات درگیر نبودهاند و به گفته «علیرضا زاکانی» رقیب را در آرزوی رد صلاحیت حسرت به دل گذاشتهاند اما روی دیگر سکه را دستکم در ۷ سال گذشته نه به اصلاحطلبان، که به مردم باختهاند. اصولگرایان در انتخابات یک دهه گذشته با تصور رقابت با اصلاحطلبان از رد صلاحیت و حضور نیافتن پرقدرت آنها در میدان رقابت راضی بودند اما نتیجه انتخابات نشان میداد که آنها برای اقناع جامعه برنامهای ارائه نکردند و در راستای جلب آرای جامعه به ویژه جامعه مدنی، طبقه متوسط و تاثیرگذار شهری کاری انجام ندادند و از همینرو بیش و پیش از آنکه در رقابت با حریف بازنده باشند از جامعه و مردم شکست خوردهاند.
لویی جرگه انتخابات
از سوی دیگر اصولگرایان که از تائید صلاحیت خیالشان راحت است ساز و کار ۱۵۰۰ نفری را برای رسیدن به یک لیست معرفی میکنند که در این رابطه محسن کوهکن به نامه نیوز میگوید: «هدف مطلوب این است که اصولگرایان به یک لیست واحد برسند اما برای تحقق این هدف سازوکار و فرایند بسیار هم است. اینکه گفته میشود ۱۵۰۰نفر جمع شوند تا آنها از میان نامزدها یک لیست ۴۰نفره یا بیشتر را انتخاب کنند خوب است اما مشروط به آنکه در میان آن ۱۵۰۰نفر سلیقههای سیاسی مختلف وجود داشته باشد؛ به معنای دیگر آن تعداد، متشکل از طیفهای مختلف اصولگرایی باشند. اگر چنین حالتی رخ دهد میتوان انتظار داشت که لیست نهایی مورد توافق واقعی همه طیفها باشد و سلیقه همه را تأمین کند؛ لیستی که ترکیبی از نظرات در آن وجود داشته باشد تا در نهایت ضریب اتحاد بالا برود اما اگر چنین نشود و مثلا ۶۰درصد از آن ۱۵۰۰نفر از یک گرایش اصولگرایی باشند و ۴۰درصد بقیه چهار گرایش را پوشش دهند، اتحاد حاصل نمیشود و لیست نهایی مورد توافق همه طیفها نخواهد بود.
باخت اصولگرایان و اصلاحطلبان؟
اصولگرایان از همین امروز که هنوز صندوق رایی برپا نشده است جشن پیروزی برای خود گرفتهاند و به گونهای صحبت میکنند که گویا نماینده و رئیس مجلس هستند اما این بازی برای چیست و رفتار انتخاباتی جریان چپ درمقابلشان چگونه خواهد بود؟ ابراهیم فیاض دراین رابطه به نامه نیوز میگوید: «همه اصولگرایان اعم از قالیباف و پایداری باورشان این است که دیگر رأی آوردهاند و انتخابات را بردهاند بنابراین دائم درباره تصمیماتی که می خواهند در مجلس آینده برای اداره کشور بگیرند، حرف می زنند. البته اصلاح طلبان هم از این طرز فکر اصولگراها راضی هستند و بر آتش همین باور اصولگراها می دمند و بیشتر بیشتر فضای بازی در این زمین را برای آنها مهیا می کنند چون یادمان نرفته که همه اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ باور داشتند که رأی آوری رئیسی قطعی است اما همین تصور باعث شکست آنها شد.»
او ادامه میدهد: «اصولگرایان سنتی مانده اند و اصلاح طلبان نیز حاضر نیستند نسل اول خود را رها کنند و به نسل جوان و باسواد خود میدان بدهند؛ حال آنکه نسل جوان جریان اصلاحات به مسائل نگاه تخصصی دارند و در حوزه سیاسی افراط و تفریط نمی کنند. با این اوصاف اصولگرا و اصلاح طلب هر دو با هم خواهند باخت. احتمالا نسل جدیدی بدون اسم که من به آنها «اصلاح طلبان بدون اسم» می گویم، از شهرستان ها برای انتخابات مجلس رأی خواهند آورد. این گروه نه اصولگرا و نه اصلاح طلب است اما به شدت باسواد هستند و می توانند کشور و نظام را نجات دهند. اگر نسل جدید سیاسی در انتخابات مجلس رأی نیاورد نظام دچار مشکل خواهد شد چون چرخش نخبگان رخ نخواهد داد.»
فیاض با بیان اینکه سیاسیون فعلی کشور همه فسیل شدند و دیگر نباید در انتخابات مجلس سرکار بیایند، توضیح داد: این افراد وضع مالی شان هم خوب است و دیگر وقت آن رسیده که استراحت کنند و خاطرات شان را بنویسند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.