واکنش مرضیه برومند به خبر درگذشت نصرت کریمی
فعالان حوزه نمایش عروسکی روز گذشته پدر هنریشان را از دست دادند. البته نصرت کریمی منحصر به یک حوزه نبود؛ هنرمندی چندوجهی بود و در حوزههای مختلف تخصص و درک درست داشت.
سینما میدانست، از تئاتر شناخت داشت، با ادبیات آشنا بود، مجسمهسازی را خوب بلد بود، گریمور خوبی بود و البته هنرمندی طناز بود. مرور خاطرات نصرت کریمی همیشه گره خورده به طنز ظریف و نکتهسنجانه ایشان و همین طور چشمان شوخ طبعی که همیشه جوان ماند و برق نگاهی که هرگز از بین نرفت. حتی تلخترین و دردناکترین ناهنجاریها را هم با لحنی طنازانه اما مؤثر و نافذ مطرح میکرد. با وجود جفاهایی که دید هیچ وقت استادیاش و دانستههایش را از ما دریغ نکرد و برای ما و دانشجوهایش همیشه راهنما ماند.
نصرت کریمی مفهوم واقعی یک استاد بود. تأثیری که روی انیمیشن و کار عروسکی داشت برای همه ما درس بود. ما بخت بلندی داشتیم که در محضر او شاگردی کردیم و چقدر کنار ایشان بودن دلچسب بود. هر وقت به دیدنش میرفتیم ذوقزده میشد، راجع به تکتک مان حرف میزد، از هر کداممان خاطره داشت و چه نکتهسنجانه آن را بازگو میکرد.
به خاطر ندارم که غر بزند، گله کند یا اتفاقاتی را که برایش افتاده بود بزرگ کند. برای کسی با این میزان هنر و دانش - از بازیگری در تئاتر تا کارگردانی، از گریم تا نگارش متن نمایشنامه، از بازیگری در سینما تا کارگردانی و فیلمنامهنویسی و از طراحی، نگارش و کارگردانی آثار عروسکی و انیمیشن تا مجسمهسازی- مسلماً نبود فضای کار سخت و دشوار بود. اما او هیچوقت نگذاشت کسی خم ابرویش را ببیند. همه کار کرد. گل و گیاه پرورش داد. مجسمه ساخت. تیزر و کلیپ هم ساخت بدون اینکه اسمش مطرح شود. همیشه تشویقمان میکرد کار کنیم و کار کنیم و کار... چرا که خودش عاشق هنر و عاشق کار عروسکی و عاشق ایران بود. دریغ و صد حیف که هر کدام از بزرگان با رفتنشان یک دنیا معرفت، فرهنگ و عشق را با خودشان میبرند. کاش سهمی برده باشیم از میراث ایشان.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.